دوست دارم بفهمم که این همه آدم در دنیا هست که مسلمان نیستن. سرنوشتشون چی میشه؟ آیا مسلمان سُنّی که امام علی(ع) را به عنوان امام قبول ندارد مجازاتش نسبت به غیر مسلمان بیشتر نیست؟ چون بالاخره مسلمان هست و می تونسته علی را بشناسه. غیر از اون شاید بشه گفت خب یک نفر تلاش کرده و مسلمون شده اما سنی شده ولی بقیه دنبال حقیقت هم نرفتن.
قضاوت خدا نسبت به سایر اقلیت های دینی چگونه است؟ آیا یک مسیحی یا یهودی یا مسلمان اهل سنت به بهشت می رود؟ اگر به دین خود عمل نکند چه؟ چینی ها که بت می پرستن چه؟؟
پاسخ:
ما با ادله قطعي عقلي و مؤيدات نقلي به كامل بودن دين اسلام به عنوان آخرين دين الهي ايمان داشته و بر اين باوريم كه پيروان اديان ديگر، در عمل موظف به پيروي از اين دين هستند و اتفاقاً اين نوع عملكرد، موجب سعادت اخروي مي باشد.
بر اين اساس به اعتقاد ما، تنها شيعيان دوازده امامي اهل حق هستند، آن هم به شرطي كه اهل عمل و رعايت محرّمات و واجبات شرعي باشند، با اين حال هرگز معتقد نيستيم غير آن ها، همه غير بهشتي بوده و يا اهل جهنم و عذاب باشند، زيرا ما ديگران را عالم و عامد مي دانيم يا جاهل غير عامد. عالمان و عامدان اهل عذاب اند، چون عمداً بر خلاف علم خود عمل كرده اند.
جاهل هم دو دسته اند: مقصر و قاصر. مقصران يا افرادي كه با وجود امكان رسيدن به حقيقت، از آن سرباز زده اند، مثل عالمان، جهنّمي اند (البته بدون لحاظ رحمت الهي كه ممكن است شامل آن ها هم بشود).
امّا جاهلان قاصر يعني كساني كه متوجه جهل خود نيستند و يا راهي براي بر طرف كردن جهل خود ندارند، به طور حتم اهل نجاتند، قرآن مجيد مي فرمايد"وَ ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً"(1) هيچ طايفه اي را عذاب نمي كنيم، مگر حجت را بر آن ها تمام كرده باشيم ».
حال بر جاهلان قاصر اتمام حجّت نشده است، زيرا غافلند و اصلاً احتمال خلاف در اعتقادات و باورهاي خود را نمي دهند يا احتمال خلاف مي دهند، امّا راه و وسيله اي براي رسيدن به حق در اختيار ندارند و يا در پي كشف حقيقت رفته و تحقيق كرده، ولي به بطلان عقائدشان پي نبرده اند، هر چند پايبندي آن ها به اصول و دستورهاي ديني خودشان هم در رسيدن به بهشت، غير قابل انكار است.
شهيد مطهرى (ره) در اين باره مى فرمايد: اگر كسى در روايات دقت كند، مى يابد كه ائمه(ع) تكيه شان بر اين مطلب بوده كه هر چه بر سر انسان مى آيد، از آن است كه حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و يا لااقل در شرايطى باشد كه مى بايست تحقيق و جستجو كند، اما افرادى كه ذاتاً و به واسطه قصور فهم و يا به علل ديگر در شرايطى به سر مى برند كه مصداق منكر و يا مقصر به شمار نمى روند، آنان در رديف منكران و مخالفان نيستند. مثلاً زرارة از امام نقل مى كند كه فرمود:اى زرارة! حقّ است بر خدا كه گمراهان (نه كافران و جاحدان) را به بهشت ببرد.(2)
در نتيجه گرچه با توجه به امكانات فعلي و سهولت در گسترش اطلاعات از طريق اينترنت و ... بسياري از افراد در جهل خود مقصر بوده و يقيناً جهنمي اند. اما در عين حال برخي از آنها به دلائل مختلف، جاهل قاصر بوده و حجت بر آنها تمام نشده است. لذا نمي توان تمامي آنها را غير بهشتي دانست و يا شخصي به حقانيت اسلام پي برده، ولي به حقانيت شيعه نرسيده است و...چنين اشخاصي را نمي توان لزوما جهنمي دانست.
البته توجه داشته باشيد، اين امر بدان معنا نيست كه در صورت ورود شخص به بهشت، درجه وي با افراد به حق رسيده، مساوي مي شود. چرا كه معتقديم در بسياري از موارد، خود ولايت و حب اهل بيت (ع) مانند نماز، روزه و... داراي آثار تكويني خاصي بوده كه شخص را به مقامات عاليه مي رساند و چه بسا فرد با انجام ندادن آن به هر دليل، به آن مقام نمي رسد. لذا افراد جاهل قاصر گرچه شايد به جهنم نرفته، اما قطعاً مقام كسي كه به حقانيت رسيده مانند شيعه و يا حداقل به بخشي از آن حقيقت رسيده مانند اهل تسنن، بيشتر از ديگران است.
وضعيت اين جاهلان قاصر مانند ورزشكاري است كه به جهت عذري مانند بيماري و...، قادر به مسابقه نبوده و طبيعتاً ديگران نيز وي را به خاطر رتبه نياوردن سرزنش نمي كنند. اما هيچ گاه مقام وي مساوي با كسي نيست كه در مسابقه شركت كرده و داراي مقام برتر شده است.
البته مطابق آنچه بيان شد، حب ظاهري يا شيعه ظاهري مراد نبوده بلكه شيعه اي مراد است كه اهل عمل بوده باشد؛ به عبارتي شيعه واقعي مراد است در رواياتي از امام باقر(ع)نقل شده است كه فرمود" يَا جَابِرُ بَلِّغْ شِيعَتِي عَنِّي السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُمْ أَنَّهُ لَا قَرَابَةَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا يُتَقَرَّبُ إِلَيْهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ لَهُ يَا جَابِرُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ أَحَبَّنَا فَهُوَ وَلِيُّنَا وَ مَنْ عَصَى اللَّهَ لَمْ يَنْفَعْهُ ُحُبُّنَا"(3) اى جابر سلام مرا به شيعيان من برسان و به آنان اعلام كن كه بين ما و خدا قرابت خويشاوندى نيست و راه تقرب به خدا فقط اطاعت و فرمانبرى از اوست. اى جابر هر كس كه اطاعت خدا نموده و ما را دوست بدار او ولى و دوست ما است و كسى كه معصيت خدا را كند محبت ما سودى بحالش ندارد."
و شايد مراد حديث آن باشد كه اساساً كسي كه محب اهل بيت است، همواره سعي مي كند از گناه دوري كند.
پي نوشت ها:
1. بقره(2)آيه39.
2. مطهري، مرتضي، مجمو عه آثار، چ صدرا، تهران، 1370، ج1، ص 279.
3. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، چ دارالكتب الاسلاميه، تهران، بي تا، ج 68، ص 179.
موفق و موید باشید