بسم الله الرّحمن الرّحیم سلام علیکم ؛ لخت زندگی کردن انسان ، آن طوری که در بعضی جوامع غربی وجود دارد ( لخت کامل ) ، چرا صحیح نیست ؟ اگر مسئله به فطرت بر میگردد ، پس چرا کودکی که هنوز گناهی ندارد ، گاهی اوقات لخت جلوی بقیّه ظاهر می شود ؛ مگر نمی گوییم که فطرت از ابتدا با انسان هست ؟ آیا ما باعث بد جلوه دادن لختی نشده ایم ؟ یعنی کودک به خاطر محیط پیرامونش مجبور به پوشیدن لباس می شود . خواهشمندم به تمامی سؤالات ، با جزئیّات جواب دهید . و السّلام
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
برخلاف تصور شما حتي در لائيك ترين كشورهاي غربي نيز لخت و عريان زندگي كردن رواج ندارد و اين امر لااقل به عنوان يك ناهنجاري و تابوي اجتماعي شناخته مي شود و به غير از گروه هاي بسيار محدود ناتوراليست كه طرفدار طبيعت گرايي مفرط هستند توده جوامع غربي به لخت بودن مطلق به چشم يك ناهنجاري مي نگرند.
حتي در اكثر كشورهاي غربي با همين گروه هاي خاص نيز در اجتماعات اجتماعي شان برخورد مي شود و در نهايت كمپ ها و محيط هاي تفريحي معيني براي اين گونه از افراد وجود دارد كه به انزواي اجتماعي اين گروه از ساير افراد جامعه انجاميده است.
حتي تامل در قوانين گوناگون اجتماعي در اكثر كشورهاي غربي نيز نشان مي دهد كه نوع و كم و كيف پوشش در محيط هاي مختلف آموزشي و اجتماعي و كاري و حتي سياسي و تفريحي براي آن ها از اهميت بسياري برخوردار است و در اكثر موارد قانون در اين كشورها عدم تناسب پوشش با محيط هاي خاص را بر نمي تابد چه رسد به عرياني محض را (1).
در هر حال در مورد صحت يا عدم صحت اين امر بايد گفت اين مساله تابع نوع جهان بيني و ايدئولوژي انسان است كه معيار درستي يا نادرستي رفتارها را دقيقا چه بداند؛ اگر اين معيار بر اساس ساختار انسان محور تعريف شده باشد ممكن است به يك شكل بتوان به اين پرسش داد و اگر بر اساس نگاه متعالي خدا محور باشد به گونه اي ديگر.
بر اساس نگاه دوم روشن است كه اينت خداوند است كه بر اساس شريعت براي ما معين مي كند چگونه رفتار كنيم و در مورد پوشش نيز كه يكي از جنبه هاي رفتار فردي و اجتماعي است براي ما دستوري معين مي سازد؛ بر اين اساس ما معتقديم كه خداوند در همه اديان و شرايع دستور به پوشش داده چنان كه تاريخ اديان و ملل نشان مي دهد كه دستور حجاب به گونه هاي مختلف در همه اديان ديگر وجود داشته (2) و لااقل در شريعت اسلام به صراحت در قرآن دستور پوشش داده شده (3) و در روايات بسيار بر جزئيات و حدود آن بخصوص در محدوده پوشش عورتين كه مربوط به همه انسان هاست تاكيد فراوان شده است. (4)
در نتيجه درستي و يا نادرستي در اين محدوده بر اساس حكم خداوند حاصل مي شود كه بر مبناي ادله نقل شده يقينا عرياني عملي نادرست و ناصحيح و قبيح تلقي مي شود.
اما در نگاه اول و بر اساس ساختار انسان محور به درستي و نادرستي و خوبي و بدي بايد گفت:
ما ادعا نمي كنيم كه كم و كيف مساله پوشش كاملا امري فطري و برخاسته از فطرت بشر باشد. چرا كه فطريات در زمره امور كلي و ريشه اي و مبنايي مانند اصل خداشناسي و اتكا به يك حقيقت برتر يا حس جاودانگي طلبي و مانند آن هستند و نمي توان براي امور جزئي مانند تمايل به پوشيدگي يا برهنگي مبناي قطعي فطري بيان نمود.
اما در عين حال معتقديم بر اساس ساختار طبيعي جسم و روح بشر و انتخاب فرهنگ اجتماعي كه منطبق بر ساختار عقلائي است، برهنگي گزينه اي ناهمخوان با وضعيت طبيعي انسان هاست؛ دليل اين امر نيز آن است كه وضعيت طبيعي بدن انسان برخلاف حيوانات ديگر نيازمند نوعي پوشش و محافظت از عوامل طبيعي مانند سرما و گرماست و به طور طبيعي و در زندگي اجتماعي انسان نمي تواند بدون پوشش باشد يا اين امر با سختي و مشكلات بسيار همراه است.
اين ساختار به گونه اي است كه حتي در بدوي ترين قبائل بشري هم تمايل به پوشش مشاهده مي شود و بقاياي انسان هاي بسيار دور كه به شكل طبيعي در غارهاي نمكي و كوه هاي يخي و ... سالم مانده نيز نشان دهنده وجود لباس و پوشش براي آن هاست كه اين امر حاكي از نياز طبيعي بدن انسان حتي در انسان هاي قوي بنيه در زندگي هاي ابتدائي به نوعي پوشش است.
در قرآن هم به اين نياز طبيعي اشاره شده است: « وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابيلَ تَقيكُمُ الْحَر (5) و براى شما پيراهنهايى آفريده، كه شما را از گرما (و سرما) حفظ مىكند.»
از منظر روحي نيز انسان تمايل به زيبا نشان دادن خود دارد و احساس خودآرايي حسي ذاتي در همه حيوانات - در هنگام جفت گيري- و در انسان در همه حالات است كه به گونه هاي مختلف انجام مي شود و تاريخ فرهنگي بشر نشان مي دهد كه انسان ها در اكثر فرهنگ ها براي زينت دادن خود از پوشش هاي مختلف استفاده مي كنند، حتي در مناطقي كه اصولا فرهنگشان ماهيت ديني و آسماني ندارد كه اين امر امروزه نيز كاملا رواج دارد و در كشورهاي كاملا لائيك غربي كه هيچ تمايلي به رعايت حدود و ضوابط ديني ندارند، بلكه اصرار به مخالفت با اين آموزه ها دارند، عرياني مطلق مطلوب نبوده و غالبا مدهاي گوناگون در اقسام پوشش عرضه مي شود و افراد حاضر به عرياني مطلق براي نشان دادن همه زيبائي هاي خود نيستند.
شايد بتوان از همين مساله اين نكته را به دست آورد كه پوشش بخشي از بدن در بين همه انسان ها نوعي گرايش دروني است و افراد در بي تفاوت ترين حالات تمايلي به عريان كردن عورت خود نيستند و بي پوشش بودن اين بخش از بدن را نوعي زشتي براي خود قلمداد مي كنند؛ اتفاقا در متون ديني اسلام نيز به همين احساس ناخوشايند از برهنگي عورت براي اجداد اولين بشر يعني آدم و حوا اشاره شده كه وقتي در نتيجه خوردن ميوه ممنوعه عورت هاي آنان آشكار شد تلاش كردند با برگ درختان آن را بپوشانند (6) در حالي كه در موقعيت تكليف و مسئوليت بشري نبودند و ناظري انساني نيز به آن ها نمي نگريست.
در نتيجه اگر اين گونه باشد اگر يك كودك از لختي محض احساس بدين دارد بدان خاطر است كه ادراك درستي در مورد خود و جسم و روح خود و زيبايي و زشتي حركات و حالات خود ندارد؛ در حالي كه همن كودك وقتي بزرگ تر مي شود و تصوير انساني بهتري از خود پيدا مي كند نسبت به اين مساله هم نگرشي متفاوت يافته و گاهي به نادرستي رفتارهاي خود در كودكي پي مي برد و از آن ها متاثر مي شود.
در آخر نبايد فراموش كرد كه عرياني چه فطري و غريزي باشد و چه نباشد، حتي خارج از منظر اديان و شرايع امري مذموم است. چرا كه يكي از مهمترين معيارهاي خوبي و بدي و زشتي و زيبايي فرهنگ هاي بشري و تصميم هاي عقلائي است كه به طور ناخود آگاه توسط بشر در يك زندگي اجتماعي شكل مي گيرد و بشر امروز در همه جوامع عرياني محض را نوعي رفتار ناپسند تلقي مي كند.
پي نوشت ها:
1. در اين باره رك: http://www.seemab.ir/fa/pages/?cid=54387
2. ويل دورانت، تاريخ و تمدن، ج 4، عصر ايمان ؛انتشارات علمي و فرهنگي ، تهران ، 1378 ش - كتاب مقدّس، عهد قديم، سفر نشيد الاناشيد، باب 5. ترجمه وليم گلن، دار السلطنه لندن، 1856ميلادي - همان، سفر تكوين، باب 24.
3. نور(24)، آيه 31.
4. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام قم، 1409 ه.ق، ج 1، ص 299-300 .
5. نحل (16) آيه 81.
6. اعراف (7) آيه 22.
موفق و موید باشید