پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

من متاسفانه دیگر مسلمان نیستم یعنی بودم و با مطالعات گسترده ای که انجام دادم بدون در نظر گرفتن اینکه من در یک خانواده مسلمان بدنیا اومدم و از لحظه تولدم با اذان دم گوشم و تا کنون که مسجد محلمون داره اذان میده ،از مسلمان بودن انصراف دادم شاید بگی اطلاعات کم من باعث انحرافم شده ولی من اعتقاد دارم نباید بیخودی روی هرچیزی تعصب داشت بهمین دلیل واقع بینانه و مطالعه کتب تاریخی که وابستگی به اسلام نداشت اسلام رو تحلیل کردم (واسه اطلاعات خودم ،چون معتقدم آدم نباید باچشم بسته و کورکورانه از اون چیزی که از پدرو مادرش به ارث داره پیروی کنه) سوالات بیشماری درون ذهن من جاخوش کرده و واسه خیلی از این سوالات هیچ جواب منطقی براشون ندارم و ندارند ( از علمایی که پرسو جو کردم ، هم مذهب خودم شیعه و هم اهل تسنن ) همه با تعصب مسائل رو تحلیل میکردندو این جواب روشنی واسه من نبود واسه همین مدتی است از اسلام خارج شده ام و منتظرم یک فرد آگاه و با اندیشه بیاد و من رو از این گم راهی نجات بده ، اگر کسی رو سراغ دارید به من معرفی کنید و اگر هم خودتون اطلاعات دارید به من کمک کنید سوالات من خیلی زیاده و محدود به یک پرسش و پاسخ نیست و راستش از پرسیدن خیلی از این سوالات میترسم چون شاید شنونده جوش بیاره و بجای پاسخ مشت و لگد نثارم کنه saman_201030@yahoo.com کمکم کنید لطفا

دوست بزرگوار از اینکه به این نتیجه رسیدید که آدم نباید با چشم بسته و کورکورانه و صرفا از روی تقلید از اعتقادات و باورهائی که از پدر و مادرش به ارث برده و یا حتی تحت تاثیر جو حاکم بر خانواده قبول نموده است. پیروی کنه، بسیار خرسند گشتیم، حقیقت این است که هم در منظر دینی و هم به لحاظ عقلانی چنین اعتقاد و باوری یا فاقد ارزش است و یا کم ارزش ،در جای جای قرآن انسان به خاطر همین تقلیدهای کورکورانه مؤاخذه گشته و در مسیر کشف حقائق عالم به تعقل و تفکر فرا خوانده شده است.(1) البته این به معنای غلط بودن همه باور های تقلیدی نمی باشد. ولی به هر حال در منظر دینی هر فرد تا زمانی که خودش و یا اندیشه خودش به کشف و اثبات حقایق و در کنار آن ایمان به حقانیت آنها نرسد، حقیقتا مؤمن محسوب نمی گردد. در این مسیر معمولا اولین گام همان قدمی است که شما اکنون برداشته اید؛ یعنی شک و تردید در آموزه های تقلیدی گذشته و تلاش برای کشف حقیقت با تکیه بر عقل و خرد خود، لذا دراین مسیر شک تردید در هر چیزی حتی در اصل وجود خدا و... نه تنها مذموم نیست. بلکه در برخی موارد مقدمه ای لازم است، تنها نکته مهم در این زمینه این است که شک را به عنوان یک معبر در نظر بگیرید نه منزلگاه و برای عبور از آن و رسیدن به بقین و آرامش تلاش نمائید. البته نمی دانیم در مسیر تحقیقات خودتان از چه افرادی سؤال نموده اید، و چه پاسخی از آنها دریافت نموده اید که به نظر شریفتان جانبدارانه و یا متعصبانه بوده است .لکن کارشناسان این مرکز را در طی این مسیر بدون هیچ تعصب و تحلیل جانبدارانه ای، همراز و همراه خود بدانید و از طرح هر گونه سؤال ابائی نداشته باشید(به زبان طنز خودتان: نگران مشت و لگد نباشید!).البته سؤالی که در صدر کلامتان مطرح فرمودید«چرا خداوند مسلمانان رو دوست ندارد و دوست ندارد. اسلام گسترش پیدا کند ؟!!»اندکی مبهم است، اگر چه می شود در پاسخ به نکاتی اجمالی اشاره نمود ولی جهت روشن تر شدن بحث و پرهیز از بیان مطالب غیر ضروری تقاضا می نمائیم که همین سؤالتان را با توضیح بیشتر به همراه دیگر سؤالات و تردیدها و شبهات خودتان برایمان ارسال فرمائید تا توسط کارشناسان این مرکز در اسرع وقت جواب مناسب محضرتان ارسال گردد .
پی نوشت:
1.بقره(2) آیه 164/غاشیه(88) آیه17/روم(30) آیه 8/نحل(16) آیه 11/اعراف(7) 176 و ...