در آیه 24 سوره نسا خداوند فرموده زن اسیر حتی اگر شوهر داشته باشد برای مرد مسلمان حلال است .
حکم به بردگی گرفتن زنان و مردان فقط مربوط به جنگی است که کافران و مشرکان برای نابود کردن اسلام و جامعه اسلامی به کشور اسلامی حمله کنند. در این صورت مسلمانان اگر مغلوب شوند ، از طرف مهاجمان و جنگجویان غالب به بردگی گرفته می شوند .زنان آنان چه در میدان جنگ بوده یا در غیر میدان جنگ، به تصاحب جنگجویان غالب در می آیند و...
اما اگر مسلمانان پیروز شوند ،فقط حق دارند مردان و زنان حاضر در میدان جنگ را به بردگی بگیرند . در صورت صلاحدید حاکم اسلام، تصاحب کنند. آيه24 سوره نساء که مورد سوال جنابعالی است ،بحث آيه پیشین را در باره زنانى كه ازدواج با آن ها حرام است ،دنبال کرده، اضافه می کند كه: ازدواج و آميزش جنسى با زنان شوهردار نيز حرام است .اين حكم هم اختصاص به زنان مسلمان ندارد، بلكه زنان شوهردار از هر مذهب و ملتى همين حكم را دارند، يعنى ازدواج با آن ها ممنوع است ،جز زنان غير مسلمانى كه در جنگ ها به اسارت مسلمانان درمىآيند، که اسلام اسارت آن ها را به منزله" طلاق" از شوهران سابق تلقى كرده، و اجازه مىدهد بعد از تمام شدن عده آن ها با آنان ازدواج و يا همچون يك كنيز با آنان رفتار شود، به این معنا که چنين زنان شوهردارى كه در اسارت مسلمانان قرار مىگيرند ،رابطه آن ها به مجرد اسارت با شوهران شان قطع شده، در رديف زنان بدون شوهر قرار خواهند گرفت تا بتوانند در محیط جدید شوهر داشته باشند.
فلسفه اين حكم : اين گونه زنان يا بايد به محيط" كفر" بازگردانده شوند، يا بدون" شوهر در ميان مسلمانان بمانند و يا رابطه آنان با شوهران سابق قطع شود و از نو ازدواج کنند. صورت اول بر خلاف اصول تربيتى اسلام و صورت دوم ظالمانه است، بنا بر اين تنها راه صحیح و معقول همان راه سوم است که اسلام تجویز فرموده است . (1)
این حکم در آن زمان که برده گیری جنگجویان مغلوب قانون جاری بود، نه تنها شرم آور نبود، بلکه حکمی عادلانه و قابل دفاع و در جهت رعایت مصلحت جامعه اسلامی و رعایت حال جنگجویان مغلوب بود.
این اجازه محدود را هم اسلام بدان جهت داد تا مشرکان به حمله بر کشور اسلامی گستاخ نشوند و گر نه اسلام برای نجات بخشی و به آقایی رساندن انسان ها اعم از عرب و عجم و سیاه و سفید و شرقی و غربی و...آمده است. نمی خواهد کرامت انسان ها خدشه دار شود ،ولی "ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسفندان".
خوشبختانه در قرون اخیر جامعه بشری به حدی از رشد رسیده که برای جنگ ها هم قانون وضع کرده ، حد و حدود تعیین نموده ، حمله به غیر نظامیان و کشتن و اسیر گرفتن آنان و به بردگی گرفتن اسیران جنگی را ممنوع کرده( گر چه متاسفانه ظالمان به این قوانین انسانی پایبند نیستند) و این محدودیت ها مطلوب اسلام است . حاکم جامعه اسلامی دعوت کننده به این قوانین و امضا کننده این قوانین و پایبند به آن ها است.
در جنگ ایران و عراق هم که هر دو طرف مسلمان بودند، حتی اگر دو طرف به قوانین بین المللی و منع بردگی هم نپیوسته بودند، با این وجود حق به بردگی گرفتن افراد حاضر در میدان جنگ را نداشتند . اگر سربازان عراقی مرتکب چنین ظلمی شدند، به جهت پایبند نبودن آن حکومت به احکام اسلام بود.
خوشبختانه اسلام اولین محدود کننده قانون برده گیری بود. راه های آزاد شدن بردگان را در قانون خود لحاظ کرد . حرکت مخالفت با برده داری که در جهان در قرون اخیر پیش آمد(با همه کاستی هایش) مورد تایید اسلام بود و هست . پایبندی به این قوانین سرلوحه عمل کشورهای اسلامی می باشد.
پی نوشت:
1 . آیه الله مکارم شیرازی . تفسیر نمونه ، ج 3 ، ص 333.