به نام خدا، مشکلات دین مسیحیت رو لطفا به طور کامل توضیح دهید.
پاسخ:
کاش معلوم می نمودید که مقصود شما از مشکلات دین مسیح (ع) چیست و کدام بخش از این دین دچار مشکل شده است، در عین حال به برخی از مشکلات دین مسیح اشاره می شود. در ضمن مشکلات مربوط به دین واقعی مسیحیت نیست، زیرا ادیان الهی مشکل ندارد، بلکه این امر مربوط به مسیحیت تحریف شده می باشد. مشکلات در عرصه های اعتقادی، سیاسی، اخلاقی و... وجود دارد، منتهی بیشتر مشکلات این دین در عرصه مسایل اعتقادی است، یعنی اعتقادات آن به گونه ای است که با دین توحیدی همسوی ندارد، مثلا در آئين تحريف شده مسيح باور عامه بر اين است كه: خداى پدر، خداى قادر و توانا است كه آفريدگار آسمان و زمين و موجودات است. خداى پسر (عيسى) در دست راست پدر و در بين اين پدر و پسر، روح القدس قرار دارد (اب + ابن + روح القدس تثليث). خداى پسر از آسمان به زمين آمد تا انسان را نجات دهد و خود را قربانى اين كار كرد. روح القدس در اعتقادات يهوديان نفحه اى از يهود بود. مسيحيان اين اعتقاد از يهوديان به ارث برده اند. در باور آنان روح القدس گروهى از انسان هاى برگزيده را رهبرى مى كند. برخى اعتقاد داشتند كه روح القدس ساخته خداى پدر و پسر است. اين باور كار را به اختلاف بين مسيحيان كشاند.(1) این در حالی است که این اعتقاد شرک محسوب می گردد و با آموزه های دینی همسویی ندارد. در اسلام حضرت عیسی (ع) به بنده و عبد صالح و پیامبر خدا معرفی شده است: «عیسى جز بندهای نبود که ما به او نعمت دادیم. او را مثال و نشانه خود برای بنی اسرائیل قرار دادیم (تا هدایت شوند).(2)
«من بنده خدا هستم که خداوند به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است».(3)
یکی از مشکلات این دین، تحریف کتاب آن است، یعنی آنچه امروز به نام تورات و انجیل در دست است، ساخته و پرداخته احبار و رهبان و یهودیت و مسیحیت است. اناجیل موجود نوشته هایی است که در طی ادوار مختلف گذشته به دست افراد نوشته شده است و منشا وحیانی ندارد. در قرن چهارم میلادی امپراطوری روم که دین عیسی را پذیرفت، از میان یکصد و شصت انجیل و رساله و کتب تاریخ که در میان مسیحیان رواج داشت، فقط بیست و هفت کتاب و رساله را انتخاب کرد که به نام عهد جدید در برابر عهد عتیق قرار گرفت. در سال1046 میلادی انجمن مسیحیان کاتولیک هر گونه شک تردید در آسمانی بودن این کتب را تحریم کرد. (4)
همچنین یکی از مشکلات دین مسیح آن است که برخی مسیحیان تصور نمودند حضرت عیسی (ع) با آمدنش گناه همه انسان را پاک نموده است. آنان معتقدند چون آدم در بهشت از درخت ممنوعه خورد و مرتکب گناه گردید و از جنت بیرون شد، این گناه پدر دامنگیر تمام فرزندانش شد. بار این گناه بر دوش فرزندان آدم سنگینی میکرد تا آن که مسیح ظهور کرد. با خون خود آن گناه ازلی را از دامان انسانیت پاک نمود. (5) در حالی که این گونه نیست، زیرا حضرت به منظور هدایت انسان مبعوث شد. بزرگترین عمل در توان انسان را انجام داد. خود را در راه انجام رسالت و هدایت مردم فدا کرد. همه دارایی از جمله جانش را بر سر پیمان گذارد، ولی این بدان معنا نیست که وی فدای گناه دیگران شده باشد.
همچنین یکی از مشکلات مسیحیت این است که آموزه های آن تضاد دارد، یعنی با دقت در مضامین کتاب مقدس به موارد بسیاری از تناقضات واضح و آشکار برمی خوریم که نشانگر وجود دستهای جاعلان است که ناشیانه به این امر اقدام نمودهاند. تضاد در محتوای این دین موجب گردیده است که عملا این دین پاسخگوی نیازهای مردم نباشد و مردم نسبت به آن بدبین شوند. آیت الله خوئی بعد از ذکر تناقضات و مطالب خلاف موجود در تورات و انجیل و اثبات تحریف آن دو، میفرماید:
شگفت و تعجب از مللی متمدن و مردان عصر فضا و... است که این گونه خرافات را در کتب عهدین میخوانند و باز هم به چنین مطالبی و بر چنین کتابهایی ایمان دارند. آن ها را وحی الهی و راهنمای آسمانی و راهنمای انسانها میپندارند.(6)
در مجموع مشکلات این دین سبب گردید که دنیای مسیحیت با علم وتمدن مخالفت نماید. بعضی را به جرم مسایل اعتقادی و علمی شکنجه و برخی را به قتل برساند. مهم تر از همه برخی مسیحیان به اسم دین جنایات هولناک را مر تکب شوند. کلیسا در دوره قرون وسطی و پس از به دست گرفتن قدرت از هر وسیله و دست آویزی بهره می گرفتند تا قدرت و اقتدارشان را حفظ نمایند. آنان بعد از آن که مظلومیت چند قرن اول کلیسا را پشت سر گذاشتند، همان کلیسای مظلوم را به کلیسای ستمگر و زورگو تبدیل کردند. کلیسای شکنجه شده شکنجهگر شد. جنگ های متعدد را راه انداختند. جنگهای صلیبی به وجود آمده توسط اربابان کلیسا نمونه ای از ستمگری است. این جنگ ها که در سال 1096 با فرمان پاپ اوربان دوم آغاز گردید و تا سال 1291 م طی هشت مرحله ادامه یافت، به میلیون ها تن از دو ملت اسلامی و مسیحی ستم روا داشته شد.
پی نوشت ها :
1.تاریخ ادیان ، عبدالله مبلغی ، ج2، ص738، انتشارات منطق ، قم،1373.
2. زخرف (43) آیه 59.
3. مریم(19) آیه 30.
4. عبد الله مبلغی ، همان ، ج 2، ص 747.
5 .همان، ص 745.
6.بیان ،آیت الله خویی،ج1،ص97 ، بی نام.