چرا نماز مي خوانيم؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
عبوديت و پرستش يکي از نيازهاي انسان است. تمامي انسانها از ابتدا تا کنون به شکلي پرستش داشتهاند. روح انسان نياز به عبادت و پرستش دارد. هيچ چيزي جاي آن را پر نميکند، و خداوند تنها موجودي است که لائق پرستش است.
اهل عرفان گفتهاند: براي رسيدن به عرفان الهي و شناخت خود و خدا مراحلي بايد طي شود. مرحلة اوّل، شريعت است. براي پيمودن اين مرحله بايد به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و کمک از عبادت وارد مرحله دوم يعني طريقت شد، آنگاه از طريقت عبور کرده و به حقيقت پيوست که پيوستن قطره به دريا است.
هر کدام از مکتبها و آيينها شيوهاي براي عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادتاند، حتي موجودات ديگر نيز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن ميفرمايد:
«کلّ قد علم صلوته و تسبيحه؛(1) تمامي موجودات نماز و تسبيح خدا را ميدانند». در جاي ديگر ميفرمايد: «إنْ مِن شيء إلاّ يسبّح بحمده ولکن لا تفقهون تسبيحهم؛(2) هر موجودي با حمد، خدا را تسبيح ميگويد، ليکن شما تسبيح آنان را نميفهميد».
جمله ذرات عالم در نهان با تو ميگويند روزان وشبان
ما سميعيم و بصيريم و هشيم با شما نامحرمان ما خاموشيم
گر شما سوي جمادي ميرويد محرم جان جمادان کي شويد
از منابع و مآخذ اسلامي به دست ميآيد که براي رسيدن به حق و شاداب کردن روح عرفاني انسان، هيچ راهي بهتر از نماز يافت نميشود. براي روح انسان شيفتة هيچ غذايي سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زيرا چه کسي بهتر از خداوند (که براي رسيدن به هر هدفي، ترکيب راه خاصي را مشخص فرموده است) ميتواند مَرْکب و معجوني براي رشد و ارتقاي انسانها پديد آورد؟
آنچه زيبايي و حُسن و خير است، در نماز سفرهاي است گسترده که خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز براي بندگانش باز ميکند و بر سر اين سفره انواع و اقسام غذاهاي لذيذ وجود دارد و هر کس مطابق استعداد و تعالي خود از آن بهرهمند ميشود.
هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي که هم وقت ميگيرد و هم انسان را به زحمت مياندازد؟ امام فرمود: «پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود دعوت نمودند. عدهاي هم دين آنان را پذيرفتند، امّا با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آن ها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پيامبر اسلام(ص) زنده بماند و اين از طريق نماز امکان پذير است»،(4) يعني علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احياي دين هم هست.
هم چنين نماز رابطه بنده با خداست . طبيعي است که بنده آن را به جا ميآورد که خواسته خداوند و معبود اوست. اصولا هدف اصلي از خلقت انسان بندگي است و نماز بهترين شيوه اظهار بندگي است.
شکل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامي در آن وجود دارد، هم تسبيح و تقديس لفظي است و هم تقديس عملي ميباشد. رکوع و سجود و تسبيح و تحميد و دعا و تکبير و سلام و خلاصه همه زيباييها در نماز است. با اين همه اگر نماز به طور صحيح و کامل با حفظ شرايط و آداب خوانده شود، جلوي بسياري از مفاسد اجتماعي را ميگيرد: «إنّ الصلاة تنهي عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر»؛(5) نماز اگر با مقدمات و تعقيبات همراه باشد،انسان را به اوج معنويت ميرساند. اذان با آن محتواي زيبا دل را مينوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجد الحرام و مسجد النّبي(ص) زيباترين جلوه عبادت و همدلي و يکرنگي و صفا و صميميت است.
پيامبر(ص) فرمود: «نماز نور چشم من است».(6)
در آيات قرآن و از طريق پيامبر و پيشوايان ديني نيز تنها بخشي از آثار و حکمتهاي نماز و عبادت بيان شده است.
با توجه به آيات و روايات در اين زمينه، برخي از آثار و حکمتها چنين است:
1 - قرب معنوي
يکي از آثار بسيار مهم نماز قرب به خداوند است. اين اثر روح عبادت و نماز را تشکيل ميدهد و يکي از آيات قرآن هدف آفرينش انسان عبادت بيان شده است(6) که حکايتگر بعد معنوي نماز و اهميت آن است، امام علي(ع) فرمود: «الصلوة قربان لکل تقي؛(7) نماز وسيله تقرب هر پرهيز کاري به خداوند است». در برخي از روايات از نماز به عنوان معراج مؤمن ياد شده که اشاره به آثار معنوي آن ميباشد.
2 - ياد خدا و آرامش رواني
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکري؛(8) نماز را بر پا دار تا به ياد من باشي».
يکي از نويسندگان در تفسير اين آيه مينويسد: «روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفة نماز همان ياد خدا است. همان «ذکر اللَّه» است که در آيه فوق به عنوان برترين نتيجه بيان شده است»(9) ذکر و ياد خداوند نقش تعيين کننده در آرامش رواني دارد. نماز به عنوان ذکر خدا به انسانهاي نماز گذار آرامش ميدهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب؛(10) آگاه باشيد ياد خدا مايه اطمينان است».
3 - عامل باز دارنده از گناه
يکي از آثار مهم نماز جلوگيري از گناه است: «إنّ الصلوة تنهي عن الفحشا و المنکر».(11) طبيعت نماز از آن جا که انسان را به ياد خدا نيرومندترين عامل بازدارنده يعني اعتقاد به مبدأ و معاد مياندازد، داراي اثر بازدارندگي از فحشا و منکر است.
انسان که به نماز ميايستد و تکبير ميگويد، خدا را از همه چيز بالاتر ميشمرد... بدون شک در قلب و روح چنين انساني، جنبشي به سوي حق و حرکت به سوي پاکي و جهشي به سوي تقوا پيدا ميشود...».(12)
4 - گناه زدايي
يکي از آثار بسيار مهم نماز گناه زدايي است. نماز وسيله شستشو از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است(13). پيامبر(ص) از ياران خود سؤال کرد: اگر بر در خانه يکي از شما نهري از آب صاف و پاکيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهيد، آيا چيزي از آلودگي و کثافت در بدن او ميماند؟ در پاسخ عرض کردند، نه. حضرت فرمود: نماز درست همانند اين آب جاري است. هر زمان که انسان نماز ميخواند، گناهاني که در ميان دو نماز انجام شده است، از بين ميرود».(14)
5 - غفلت زدايي
بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است که هدف آفرينش خود را فراموش کنند. غرق در زندگي مادي و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم اين که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام ميشود، مرتباً به انسان اخطار ميکند و هشدار ميدهد و هدف آفرينش او را خاطرنشان ميسازد... و اين نعمت بزرگي است که انسان وسيلهاي در اختيار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بيدار باش گويد.(15)
6 - تکبر زدايي
يکي از عوامل مهم تکبر زدايي نماز است، زيرا انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پيشاني بر خاک در برابر خدا ميگذارد و خود را ذره کوچکي در برابر عظمت او ميبيند، از اين رو پردههاي غرور و خودخواهي را کنار ميزند. از اين رو علي(ع) بعد از بيان فلسفه عبادت، يکي از آثار نماز را تکبر زدايي بيان نمود: «خداوند ايمان را براي پاکسازي انسان ها از شرک واجب کرده است و نماز را براي پاکسازي از کبر».(16)
7 - عامل پرورش فضائل اخلاقي
نماز روح اخلاص و خداباوري را در انسان افزايش ميدهد و نتيجه آن پرورش فضايل اخلاقي است. انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار ديوار طبيعت بيرون ميبرد . به ملکوت آسمانها دعوت ميکند . با فرشتگان هم صدا ميشود . خدا را در همه حال حاضر و ناظر ميداند.
8 - همگرايي
علاوه بر آثار مذکور که معمولاً آثار خودي نماز محسوب ميشوند، يکي از آثار مهم اجتماعي و سياسي نماز، همگرايي است. برگزاري نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمايش ميگذارد زيرا مسلمانان با صفوف فشرده در کنار هم قرار گرفته و با اوضاع سياسي و اجتماعي جهان آگاهي پيدا ميکنند. خطيب جمعه با بيان احکام و طرح مسايل سياسي و اجتماعي به نمازگزاران رشد سياسي ميدهد. شايد به خاطر آثار مهم نماز جمعه و جماعت است که در آموزههاي ديني به اين دو فريضه اهميت خاصي داده شده است.(17) پيامبر اسلام(ص) فرمود: «خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده است. هر کس آن را در حيات من يا بعد از وفات من از روي کم اهميتي يا انکار ترک کند، خداوند او را پريشان ميکند و به کار او برکت نميدهد. بدانيد نماز او قبول نميشود، بدانيد زکات او قبول نميشود، بدانيد حج او قبول نميشود،..، تا از اين کار توبه کند...».(18)
9 - نفي طاغوت و ايستادگي در مقابل ستم
انساني که فقط خداوند را عبادت نمايد ،در مقابل او سر تعظيم و تسليم فرود آورد، هر چه غير خداوند است، براي او حقير و کوچک ميشود و کسي نميتواند با ظلم و ستم بر او چيره شود. در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسليم فرود نميآورد و با طاغوت کنار نميآيد. خداوند اين مسئله را يکي از اهداف بعثت پيامبر(ص) دانسته است: «ميان هر امتي، پيامبري را مبعوث کرديم تا خداوند را عبادت نماييد و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهيز کنيد.(19)
پينوشتها:
1. نور (24) آيه 41.
2. اسراء (17) آيه 44.
3. غلامعلي نعيمآبادي، نماز زيباترين الگوي پرستش، ص 35، به نقل از عللالشرايع، ج 2، ص 10.
4. عنکبوت (29) آيه 45.
5. بحارالانوار، ج 73، ص 141.
6. ذاريات (51) آيه 56.
7. نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 136، با اقتباس از: تفسير نمونه، ج 16، ص 292.
8. طه (20) آيه 14.
9. تفسير نمونه، ج 16، ص 289.
10. رعد (13) آيه 28.
11. عنکبوت (29) آيه 45.
12. تفسير نمونه، ج 16، ص 284.
13. همان، ص 290.
14. وسايل الشيعه، ج 3، ص 7.
15. تفسير نمونه، ج 16، ص 290 - 291.
16. نهج البلاغه، کلمات قصار 252.
17. جمعه (62) آيه 9؛ تفسير نمونه، ج 24، ص 125 به بعد.
18. وسايل الشيعه، ج 5، ص 7.
19. نحل (16) آيه 36.