فلسفه نماز

چرا نماز مي خوانيم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
عبوديت و پرستش يکي از نيازهاي انسان است. تمامي انسان‌ها از ابتدا تا کنون به شکلي پرستش داشته‌اند. روح انسان نياز به عبادت و پرستش دارد. هيچ چيزي جاي آن را پر نمي‌کند، و خداوند تنها موجودي است که لائق پرستش است.
اهل عرفان گفته‌اند: براي رسيدن به عرفان الهي و شناخت خود و خدا مراحلي بايد طي شود. مرحلة اوّل، شريعت است. براي پيمودن اين مرحله بايد به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و کمک از عبادت وارد مرحله دوم يعني طريقت شد، آن‌گاه از طريقت عبور کرده و به حقيقت پيوست که پيوستن قطره به دريا است.
هر کدام از مکتب‌ها و آيين‌ها شيوه‌اي براي عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادت‌اند، ‌حتي موجودات ديگر نيز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن مي‌فرمايد:
«کلّ قد علم صلوته و تسبيحه؛(1) تمامي موجودات نماز و تسبيح خدا را مي‌دانند». در جاي ديگر مي‌فرمايد: «إنْ مِن شيء إلاّ يسبّح بحمده ولکن لا تفقهون تسبيحهم؛(2) هر موجودي با حمد، خدا را تسبيح مي‌گويد، ليکن شما تسبيح آنان را نمي‌فهميد».
جمله ذرات عالم در نهان با تو مي‌گويند روزان وشبان
ما سميعيم و بصيريم و هشيم با شما نامحرمان ما خاموشيم
گر شما سوي جمادي مي‌رويد محرم جان جمادان کي شويد
از منابع و مآخذ اسلامي به دست مي‌آيد که براي رسيدن به حق و شاداب کردن روح عرفاني انسان، هيچ راهي بهتر از نماز يافت نمي‌شود. براي روح انسان شيفتة هيچ غذايي سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زيرا چه کسي بهتر از خداوند (که براي رسيدن به هر هدفي، ترکيب راه خاصي را مشخص فرموده است) مي‌تواند مَرْکب و معجوني براي رشد و ارتقاي انسان‌ها پديد آورد؟
آنچه زيبايي و حُسن و خير است، در نماز سفره‌اي است گسترده که خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز براي بندگانش باز مي‌کند و بر سر اين سفره انواع و اقسام غذاهاي لذيذ وجود دارد و هر کس مطابق استعداد و تعالي خود از آن بهره‌مند مي‌شود.
هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي که هم وقت مي‌گيرد و هم انسان را به زحمت مي‌اندازد؟ امام فرمود: «پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود دعوت نمودند. عده‌اي هم دين آنان را پذيرفتند، امّا با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آن ها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پيامبر اسلام(ص) زنده بماند و اين از طريق نماز امکان پذير است»،(4) يعني علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احياي دين هم هست.
هم چنين نماز رابطه بنده با خداست . طبيعي است که بنده آن را به جا مي‌آورد که خواسته خداوند و معبود اوست. اصولا هدف اصلي از خلقت انسان بندگي است و نماز بهترين شيوه اظهار بندگي است.
شکل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامي در آن وجود دارد، هم تسبيح و تقديس لفظي است و هم تقديس عملي مي‌باشد. رکوع و سجود و تسبيح و تحميد و دعا و تکبير و سلام و خلاصه همه زيبايي‌ها در نماز است. با اين همه اگر نماز به طور صحيح و کامل با حفظ شرايط و آداب خوانده شود، جلوي بسياري از مفاسد اجتماعي را مي‌گيرد: «إنّ الصلاة تنهي عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر»؛(5) نماز اگر با مقدمات و تعقيبات همراه باشد،‌انسان را به اوج معنويت مي‌رساند. اذان با آن محتواي زيبا دل را مي‌نوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجد الحرام و مسجد النّبي(ص) زيباترين جلوه عبادت و همدلي و يکرنگي و صفا و صميميت است.
پيامبر(ص) فرمود: «نماز نور چشم من است».(6)
در آيات قرآن و از طريق پيامبر و پيشوايان ديني نيز تنها بخشي از آثار و حکمت‏هاي نماز و عبادت بيان شده است.
با توجه به آيات و روايات در اين زمينه، برخي از آثار و حکمت‏ها چنين است:
1 - قرب معنوي
يکي از آثار بسيار مهم نماز قرب به خداوند است. اين اثر روح عبادت و نماز را تشکيل مي‏دهد و يکي از آيات قرآن هدف آفرينش انسان عبادت بيان شده است(6) که حکايت‌گر بعد معنوي نماز و اهميت آن است، امام علي(ع) فرمود: «الصلوة قربان لکل تقي؛(7) نماز وسيله تقرب هر پرهيز کاري به خداوند است». در برخي از روايات از نماز به عنوان معراج مؤمن ياد شده که اشاره به آثار معنوي آن مي‏باشد.
2 - ياد خدا و آرامش رواني
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکري؛(8) نماز را بر پا دار تا به ياد من باشي».
يکي از نويسندگان در تفسير اين آيه مي‏نويسد: «روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفة نماز همان ياد خدا است. همان «ذکر اللَّه» است که در آيه فوق به عنوان برترين نتيجه بيان شده است»(9) ذکر و ياد خداوند نقش تعيين کننده در آرامش رواني دارد. نماز به عنوان ذکر خدا به انسان‏هاي نماز گذار آرامش مي‏دهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب؛(10) آگاه باشيد ياد خدا مايه اطمينان است».
3 - عامل باز دارنده از گناه
يکي از آثار مهم نماز جلوگيري از گناه است: «إنّ الصلوة تنهي عن الفحشا و المنکر».(11) طبيعت نماز از آن جا که انسان را به ياد خدا نيرومندترين عامل بازدارنده يعني اعتقاد به مبدأ و معاد مي‏اندازد، داراي اثر بازدارندگي از فحشا و منکر است.
انسان که به نماز مي‏ايستد و تکبير مي‏گويد، خدا را از همه چيز بالاتر مي‏شمرد... بدون شک در قلب و روح چنين انساني، جنبشي به سوي حق و حرکت به سوي پاکي و جهشي به سوي تقوا پيدا مي‏شود...».(12)
4 - گناه زدايي
يکي از آثار بسيار مهم نماز گناه زدايي است. نماز وسيله شستشو از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است(13). پيامبر(ص) از ياران خود سؤال کرد: اگر بر در خانه يکي از شما نهري از آب صاف و پاکيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهيد، آيا چيزي از آلودگي و کثافت در بدن او مي‏ماند؟ در پاسخ عرض کردند، نه. حضرت فرمود: نماز درست همانند اين آب جاري است. هر زمان که انسان نماز مي‏خواند، گناهاني که در ميان دو نماز انجام شده است، از بين مي‏رود».(14)
5 - غفلت زدايي‏
بزرگ‏ترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است که هدف آفرينش خود را فراموش کنند. غرق در زندگي مادي و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم اين که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مي‏شود، مرتباً به انسان اخطار مي‏کند و هشدار مي‏دهد و هدف آفرينش او را خاطرنشان مي‏سازد... و اين نعمت بزرگي است که انسان وسيله‏اي در اختيار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بيدار باش گويد.(15)
6 - تکبر زدايي‏
يکي از عوامل مهم تکبر زدايي نماز است، زيرا انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پيشاني بر خاک در برابر خدا مي‏گذارد و خود را ذره کوچکي در برابر عظمت او مي‏بيند، از اين رو پرده‏هاي غرور و خودخواهي را کنار مي‏زند. از اين رو علي(ع) بعد از بيان فلسفه عبادت، يکي از آثار نماز را تکبر زدايي بيان نمود: «خداوند ايمان را براي پاکسازي انسان ها از شرک واجب کرده است و نماز را براي پاکسازي از کبر».(16)
7 - عامل پرورش فضائل اخلاقي
نماز روح اخلاص و خداباوري را در انسان افزايش مي‏دهد و نتيجه آن پرورش فضايل اخلاقي است. انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار ديوار طبيعت بيرون مي‏برد . به ملکوت آسمان‏ها دعوت مي‏کند . با فرشتگان هم صدا مي‏شود . خدا را در همه حال حاضر و ناظر مي‏داند.
8 - همگرايي
علاوه بر آثار مذکور که معمولاً آثار خودي نماز محسوب مي‏شوند، يکي از آثار مهم اجتماعي و سياسي نماز، همگرايي است. برگزاري نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمايش مي‏گذارد زيرا مسلمانان با صفوف فشرده در کنار هم قرار گرفته و با اوضاع سياسي و اجتماعي جهان آگاهي پيدا مي‏کنند. خطيب جمعه با بيان احکام و طرح مسايل سياسي و اجتماعي به نمازگزاران رشد سياسي مي‏دهد. شايد به خاطر آثار مهم نماز جمعه و جماعت است که در آموزه‏هاي ديني به اين دو فريضه اهميت خاصي داده شده است.(17) پيامبر اسلام(ص) فرمود: «خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده است. هر کس آن را در حيات من يا بعد از وفات من از روي کم اهميتي يا انکار ترک کند، خداوند او را پريشان مي‏کند و به کار او برکت نمي‏دهد. بدانيد نماز او قبول نمي‏شود، بدانيد زکات او قبول نمي‏شود، بدانيد حج او قبول نمي‏شود،..، تا از اين کار توبه کند...».(18)
9 - نفي طاغوت و ايستادگي در مقابل ستم‏
انساني که فقط خداوند را عبادت نمايد ،در مقابل او سر تعظيم و تسليم فرود آورد، هر چه غير خداوند است، براي او حقير و کوچک مي‏شود و کسي نمي‏تواند با ظلم و ستم بر او چيره شود. در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسليم فرود نمي‏آورد و با طاغوت کنار نمي‏آيد. خداوند اين مسئله را يکي از اهداف بعثت پيامبر(ص) دانسته است: «ميان هر امتي، پيامبري را مبعوث کرديم تا خداوند را عبادت نماييد و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهيز کنيد.(19)
پي‌نوشت‏ها:
1. نور (24) آيه 41.
2. اسراء (17) آيه 44.
3. غلامعلي نعيم‌آبادي، نماز زيباترين الگوي پرستش، ص 35، به نقل از علل‌الشرايع، ج 2، ص 10.
4. عنکبوت (29) آيه 45.
5. بحارالانوار، ج 73، ص 141.
6. ذاريات (51) آيه 56.
7. نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 136، با اقتباس از: تفسير نمونه، ج 16، ص 292.
8. طه (20) آيه 14.
9. تفسير نمونه، ج 16، ص 289.
10. رعد (13) آيه 28.
11. عنکبوت (29) آيه 45.
12. تفسير نمونه، ج 16، ص 284.
13. همان، ص 290.
14. وسايل الشيعه، ج 3، ص 7.
15. تفسير نمونه، ج 16، ص 290 - 291.
16. نهج البلاغه، کلمات قصار 252.
17. جمعه (62) آيه 9؛ تفسير نمونه، ج 24، ص 125 به بعد.
18. وسايل الشيعه، ج 5، ص 7.
19. نحل (16) آيه 36.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

 با سلام. اميدوارم عبادتون در ماه مبارک مورده قبوله حضرت حق قرار گيرد. مدتي است که نسبت به نماز غافل شده ام و احساس مي کنم ايمانم سست شده. نمازم را نه تنها اول وقت نمي خوانم بلکه ديگر اخره وقت هم نمي خوانم. لطفا در ارتباط با فلسفه ضرورت نماز را به من توضيح دهيد و ده عقوبت ترک نماز و ده پاداش نماز اول وقت را براي من با ذکر حديث توضيح دهيد. خواهش مي کنم توضيح کامل بنويسيد و يک انسان مسلمان را از بي نمازي و بي ايماني نجات دهيد. لطفا کمکم کنيد. خدانگهدار.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
بعضي از عوامل که موجب سستي و ترک نماز مي‌شود، عبارتند از:
1ـ عدم آشنايي به فلسفه و حقيقت نماز که مهم ترين عامل سستي در نماز و ارتباط با خدا است. آنچه که موجب مي‏گردد برخي از نماز، رويگردان باشند و يا نسبت به آن تساهل کنند، ندانستن فلسفه نماز و يا درکي غلط از آن است. برخي چنين مي‏پندارند که نماز انسان، نيازي را از خداوند برطرف مي‏کند که البته خيالي واهي است. خداوند نيازي به هيچ مخلوقي ندارد.
2ـ تنبلي و سستي و تن پروري: عادت به سستي و از زير بار مسئوليت‌ها در رفتن باعث مي‌شود که جوان براي خواندن نماز بي اهميت باشد.
3ـ مسامحه و سهل انگاري که در بعضي از کارها دامنگير جوانان است، در مسئله اي مانند نماز و عبادت خدا نيز وجود دارد.
جوانان بايد اين روحيه وحالات را در تمام کارها از خود دور کنند و به مسئوليت‌هاي اجتماعي و فردي خود اهميت دهند.
پدران و مادراني که به نماز اهميتي نمي‌دهند يا آن را با سستي و تنبلي، خارج از وقت فضيلت انجام مي‌دهند، نمي‌توانند از فرزندان خود انتظار داشته باشند که براي نماز اهميتي خاص قائل شوند.
4ـ عدم شناخت آثار سبک شمردن نماز: اگر افراد به اهميت نماز آگاه شوند و بدانند نماز ستون دين و بازدارنده از فحشا و منکرات است و سستي در انجام نماز چه پيامدهايي دارد، قطعاً سستي نخواهند کرد.
پيامبر گرامي(ص) فرمود: «چيزي که مسلمان را کافر مي‌کند، ترک عمدي نماز واجب است يا خوار و سبک شمردن و به جا نياوردن آن. فاصله اي بين ايمان و کفر وجود ندارد جز به ترک نماز». (1)
کسي که نماز را سبک شمرد، به تدريج آن را ترک خواهد کرد. ترک نماز دليلي جز سبک شمردن دين و مسخره کردن آيين ندارد. امام صادق(ع) هنگام وفاتش فرمود: «به شفاعت ما اهل بيت نمي‌رسد کسي که نمازش را سبک شمرد». (2)
براي تداوم نماز عوامل متعددي وجود دارد كه جهت رعايت اختصار به برخي از آنها اشاره مي‌شود:
1ـ شناخت اهميت نماز.
نماز از نظر اسلام اهميت ويژه اي دارد؛ تا آن جا كه ترك نماز از گناهان كبيره به حساب آمده است. (3)
پيامبر فرمود: " از ما نيست كسي كه نماز را خوار شمارد ". (4)
نماز است سرخط آزادگي دواي غم و درد دل مردگي(5)
نماز عامل مهمي در تزكية روح و درون انسان است و اهميت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنايي به حقيقت آن و احساس نياز نكردن نسبت به آن، از عوامل ترك نماز و سستي در آن به شمار مي‌آيد. انسان بر اساس فطرت خود، همواره به سوي چيزي كه برايش اهميت دارد، توجه و اهتمام مي‌كند. اگر براي انسان، امري مهم و ضروري جلوه كند، آن را به هر صورت ممكن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقيقت نماز و اين كه نماز جزء نياز ما است، جزء زندگي حيات ما است و فايده و آثار نماز در دنيا و آخرت تجلّي مي‌كند، باعث مي‌شود انسان با شوق بيشتري به اقامة نماز بپردازد و از سستي در نماز و يا ترك آن خودداري نمايد.
كسي كه نماز را سربار خود و صرفاً يك تكليف طاقت فرسا بداند، به حقيقت آن پي نبرده و اهمتي به آن نمي‌دهد.
‌ نماز مهم‌ترين فريضه از فرايض الهي است، اقامه آن مايه سعادت و ترك آن باعث شقاوت مي‌باشد. امام ‌صادق(ع) فرمود: "‌ محبوب‌ترين اعمال پيش خداوند نمازاست، و آخرين وصيت پيامبران الهي نماز‌است"(6) حضرت در حديث ديگر فرمود: "‌تارك الصلاة بهره‌اي از اسلام نبرده است"(7) اگر انسان به درستي فكر‌كند كه خداوند چرا دستور داده كه بندگانش نماز بخوانند، هيچ‌گاه نماز را ترك نمي‌كند و چنانچه به هر علتي‌نمازش ترك شود، فوراً جبران نموده و قضا مي‌كند.
قرآن مي‌فرمايد: "‌يا ايها الناس انتم الفقراء الي ا‌لله و ا‌لله هو الغني‌الحميد؛ ‌اي مردم، همگي نيازمند خداييد، تنها خداوند است كه بي نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش‌است"(8) وقتي خدا از عبادت ما سودي نمي‌برد و از طرفي نماز و ساير عبادت‌ها را واجب نموده است‌، معلوم مي‌شود اين دستور براي خوش بختي و سعادت خود ما است.
هنگامي كه از عمق جان درك كرديم كه ‌نماز در تأمين خوش بختي و سعادت ما نقش اساسي و تعيين كننده دارد، با عشق و علاقه نماز مي‌خوانيم، چرا كه‌ نماز محور قبولي ساير اعمال است و در قيامت اولين سوال از نماز مي‌باشد. امام باقر(ع) فرمود: "‌اولين محاسبه بنده در مورد نماز انجام مي‌گيرد، اگر نماز مورد قبول واقع‌شد، بقيه اعمال هم مقبول مي‌افتد"(9).
نماز از واجباتي است كه خداوند در هيچ حالتي حتي در هنگام بيماري، ‌راضي به ترك آن نيست. تارك نماز بيشترين ظلم را نسبت به خود روا مي­دارد و خود را از شفاعت پيامبر(ص)‌محروم مي‌كند. حضرت فرمود: "‌هر كه نماز را عمداً ترك كند، از پناه خدا و پناه پيغمبرش بيزاري جسته‌است"(10). پس انساني كه معتقد به خدا و قيامت است و مي‌داند هر چه از خوب و بد انجام بدهد، نتيجه‌اش به‌خودش باز مي‌گردد، عاشقانه به سوي نماز مي‌شتابد و آن را در اول وقت مي‌خواند.
نبي گرامي اسلام(ص) ‌فرمود:"‌فضيلت اول وقت نماز بر آخر وقت مانند فضيلت آخرت بر دنيا است"(11).
2ـ شناخت پيامدهاي ترك نماز.
يكي از عوامل و راهكار مهم دوباره نماز خواندن شناخت پيامدهاي منفي ترك نماز است. در قرآن بر ترك نماز
وعده عذاب داده شده است: " بهشتيان از دوزخيان مي‌پرسند: چه چيز شما را به دوزخ كشانيد، جهنميان در پاسخ گويند: ما از نمازگزاران نبوديم ". (12)
رسول خدا (ص) مي‌فرمايد: "كسي كه نماز خود را سبك گيرد و در به جا آوردنش سستي نمايد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مي‌كند؛ شش بلا در دنيا و سه تا در موقع مردنش و سه در قبر و سه در قيامت و هنگامي كه از قبر بيرون مي‌آيد.
اما شش بلاي دنيوي:
1ـ خداوند بركت را از عمرش كم مي‌كند.
2ـ بركت را از روزيش بر مي‌دارد.
3ـ از صورتش نشانة نيكوكاران را بر مي‌دارد.
4ـ هر كار خيري كند، پذيرفته نمي‌شود و براي آن اجري ندارد.
5ـ دعايش مستجاب نمي‌شود.
6ـ از دعاي نيكوكاران بهره اي ندارد". (13)
3ـ رفع موانع.
ترك نماز مبتني بر عواملي است كه بايد از آن ها پرهيز شود. انسان بالفطره گرايش به عبارت دارد. معصيت، دنياگرايي، ندادن زكات، تكبر، حرام خوردن، آشاميدن شراب، حسد و. . . از عوامل و موانع تأثير گذار ترك نماز به حساب آمده است.
4ـ شناخت آثار نماز.
يكي از راه هاي تداوم نماز، شناخت آثار معنوي، سياسي و اجتماعي نماز است. اگر انسان با فلسفه و علل تشريع نماز آشنايي داشته باشد، نماز را ترك نمي‌كند.
5ـ توبه.
ترك نماز گناهي است كه نياز به گناه زدايي دارد. يكي از عوامل مهم تأثيرگذار گناه زدايي، توبه است. توبه كه
نوعي بازگشت و دگرگوني است، سبب مي‌شود كه قلب انسان صفا گرفته و بار ديگر معنويت در آن تجلي نموده و از گناه جلوگيري شود. امام علي(ع) فرمود: " جز اين نيست كه پشيماني بر گناه سبب ترك آن مي‌شود". (14)
كسي روز محشر نگردد خجل كه شب ها به درگه بَرَد سوز دل
اگر هوشمندي، ز داور بخواه شب توبه تقصير روز گناه
اگر بنده اي، دست حاجت برار وگر شرمسار، آب حسرت ببار
نيامد بدين در كسي عذر خواه كه سيل ندامت نشستن گناه(15)
6ـ استعانت از خداوند:
انجام عبادت، به ويژه نماز خواندن توفيق عبادت را مي‌طلبد. عبادت و ارتباط با خدا بر قرار نمودن مي‌طلبد كه از خدا خواسته شود توفيق عبادت دهد. شايد بر همين اساس معصومان (ع) و بزرگان دين از خدا مي‌خواستند كه به آنان توفيق عبادت دهد. در دعاي حضرت مهدي (عج) آمده است : "اللّهم ارزقنا توفيق الطاعه. . . "(16) كه يكي از مصاديق بارز طاعت، عبادت است.
پي‌نوشت‌ها:
1. وسائل الشيعه، ج 3، ص 29.
2. بحارالانوار، ج 79، ص 235.
3. عبدالحسين دستغيب، گناهان كبيره، ج 2، ص 183.
4. فروع كافي، ج 3، ص269.
5. نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 77 - 78.
6. محمد محمدي‌ري‌شهري، ميزان الحكمة، ماده صلاة، شماره 10534.
7. بحارالانوار، ج 79، ص 232.
8. فاطر (35) آيه 15.
9. ميزان الحكمة ماده صلاة، شماره 10570.
10. صادق احسانبخش، آثار الصادقين، ج 1، ص 133، حديث 15796 - ح 2.
11. همان، ص 110، حديث 15708، ح 2.
12. مدثر (74) آيات 40 ـ 41.
13. گناهان كبيره، ج 2، ص 187 ـ 188.
14. وسائل الشيعه، ج 11، ص 349.
15. گناهان كبيره، ج 2، ص 408.
16. مفاتيح الجنان، دعاي حضرت مهدي (عج).

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.