آیا این حکایت در بحارالنوار آمده و سندیت دارد؟ علی علیه السلام در غزوه صفین ، قصد عبور از نهر فرات را داشت ولی معبرش معلوم نبود . به نصیر بن هلال فرمود برود کنار فرات ، واز طرف من ماهیی به نام کرکره را صدا کن ، و از او محل عبور را بپرس . نصیر اطاعت نمود و بر کنار فرات آمد و فریاد برآورد که یا کرکره ، بالفورهفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آوردند ، لبیک لبیک ، چه می گویی ؟ نصیر جواب داد ، مولایم معبر فرات را می خواهد ، هفتاد هزار ماهی آواز برآوردند که ما همه کرکره نام داریم ، بگو این شرف در حق کدامیک مرحمت شده است تا اطاعت کنیم . نصیر برگشت و ماجرا را به عرض مولایش علی رسانید . فرمود ، برو کرکرة بن صرصره را بخوان . برگشت و ندا داد . این بار شصت هزار ماهی سر برآوردند که ما کرکرة بن صرصره هستیم ، این عنایت در حق کدام شده است ؟ نصیر برگشت و پرسید . فرمودند ، برو کرکرة بن صرصرة بن غرغره را بخوان . نصیر بازگشت و چنین کرد . این بار پنجاه هزار ماهی و ماجرای پیشین تکرار شد . برگشت و مولا گفت : برو کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة را بخوان . تا اینکه در دفعه هشتم که فریاد برآورد ، ای کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة بن جرجرة بن عرعرة بن مرمرة بن فرفرة ! آن وقت ماهی بسیار بزرگی سر از آب برآورد و قاه قاه خندید که ای نصیر ، به درستی که علی ابن ابیطالب با تو مزاح فرموده است ، زیرا او خودش همه راه های دریا و معبر ها و دجله ها را از ماهیان بهتر میداند ، ولی اینک به او بگو که معبر فرات آنجا است . نصیر برگشت و صورت حال را عرض کرد . حضرت فرمودند ، آری من به همه راه های آسمانها و زمین آگاهم . پس نصیر صیحه زده غش کرد . و چون به هوش آمد فریاد برآورد ، شهادت میدهم که تو همان خدای واحد قهاری . و آنگاه حضرت فرمود . چون نصیر کافر به خدا شده ، قتلش واجب است . آنگاه شمشیر از غلاف کشید و گردنش را بزد .
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اين روايت را نيافتيم. اين روايت (اگر وجود داشته باشد) و امثال آن سند محکم و متقني ندارند. و در متن آن ها هم اضطراب و غلو به چشم مي خورد مثل اين که فردي به شهري وارد شود و بپرسد احمد نام ها بيايند و هفتاد هزار نفر خود را معرفي کنند. و بعد بگويد احمد بن حسن ها بيايند و شصت هزار خود را معرفي کنند وبعد بگويد. احمد بن حسن هايي که نام مادرشان فاطمه است بيايند و پنجاه هزار نفر بيايند و ....
کرکره، صرصره، غرغره و... اين هم وزني ها و اين نظم در گم و...نشان از متين نبودن اين نقل دارد، ولي کلا در مورد معجزات و کرامات امامان بايد عرض کنيم :
چون امامت شاني خدايي است و امام مانند رسول، برگزيده خدا براي بيان دين و هدايت مردم و الگوي عملي آنان است، بايد راهي براي شناختن او وجود داشته باشد . همچنان که معجزه و انجام کار خارق العاده به اذن خدا آيت و نشانه اي بر رسالت است، انجام چنين کارهايي که از عهده ديگران خارج است ،از جانب مدعي امامت ، نشانه امامت اوست.
البته از جانب پيامبر و امام براي تقويت اعتقاد مؤمنان هم گاهي کارهاي خارق عادت سر مي زد. و قرآن و سنت از چنين کارهايي نمونه هاي بسيار سراغ مي دهد .
در زندگي امام علي (ع) از اين کرامات به وفور مي يابيم که در تاريخ با سند هاي معتبر ثبت شده است. متاسفانه اهل غلو که دشمن ناآگاه مي باشند، در بعضي از اين نقل ها دست برده و پيرايه ها بر آن ها بسته يا کراماتي جعل کرده اند.
آنچه مهم است اين که امامان بندگان برگزيده خدا و مجراي اراده او بودند . به امر و اذن ايشان مي توانستند در جهان تصرف کنند . کارهاي خارق عادت انجام دهند. اين مطلب قطعي و اثبات شده و مستند به برهان است اما در مورد تک تک کراماتي که نقل شده ، نمي توان ادعا کرد که نقل مطابق واقع بوده و در آن دست نبرده و کم و زياد نکرده باشند.