خانم من از خا نواده روحانی می باشد متاسفانه خیلی به خانوادش وابسطه هست. بر خلاف من. من زیاد از این مسله راضی نیستم بدون رضایت من سعی داره یه سری کارهای انجام بده که من نفهمم مثل تماس تلفنی با خواهراش و دوستاش.و... بدون اجازه من به حوزه علمیه میرود احترام منو از بین برده من به ایشان بار ها گفتم راضی نیستم ازت وحتا یادم میاد یکبار قسم خوردم که ازت راضی نیستم شاید با توجه مذهبی بودنش متوجه کارهاش باشه بازم فایده نکرد. لطفامنو راهنمای بکنیداگر لازم هست جواب شما رو به ایشان نشون بدم تا شاید کمکی باشد به استحکام خانواده ما من از شما کمال تشکررو دارم.
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
شيوه مواجهه شما با همسرتان آسيب زا و غير کارشناسي به نظر مي رسد .
وابستگي عاطفي چيزي نيست كه با توصيه و نصيحت يا اعلام عدم رضايت و قسم و... برطرف گردد. وابستگي عاطفي از جمله پايدارترين وابستگي هاست . رفع وابستگي عاطفي به ماه ها و سال ها تلاش نيازمند است . در برخي موارد بدون كمك تخصصي (روانپزشكي +روان درماني ) اميدي به بهبودي آن نيست . بهتر است ما انسان ها در مواجهه با افرادي كه به نوعي از كمبودي رنج مي برند، به جاي سرزنش و توبيخ و ملامت به اعطاي كمبود هاي آن ها بپردازيم . مثلاً به جاي اين كه بگوييم «چرا به خواهرت زنگ مي زني، مگر من نگفتم ديگه حق نداري بهش زنگ بزني» سعي نماييد كمبود عاطفه ايشان را (در كنار اعتدال بخشي تدريجي به تماس هاي تلفني ) با اعطاي عاطفه بيش تر جبران نماييم.
هيچ گاه هيچ کس را منع کلي نکنيد بلکه تا حد امکان موارد مشروع و معقول را تجويز جزيي نماييد. به اين ترتيب بهتر است به جاي تحت فشار قرار دادن ايشان(که به لجبازي و زيرزميني شدن و جسارت ايشان مي انجامد) به نحو جزيي و محدود با تماس هاي ايشان موافقت نماييد. از ايشان بخواهيد به مرور به زنگ زدن خود سامان ببخشد و به تعديل منطقي آن بپردازد.
در موارد ديگر نيز تا حد امکان منع کلي ننماييد. سعي نماييد در اختلافات زناشويي از دين و مفاهيم ديني و ارزشي مايه نگذاريد و در حد امکان به صورت عرفي به حل آن بپردازيد.
در صورت تشديد اين مسأله به يک روانشناس باليني مراجعه نماييد.