منظور قرآن از ایات 51 و 52 سوره احزاب چیست؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
گفتهاند آيه 52 پس از جريان تخيير نازل شد. و در واقع پاداش انتخاب و اختيار زنان پيامبر بود، که دوام همسري با ايشان با وجود اوضاع سخت، آن زندگي را پذيرفتند. خداوند براي قدرداني از آن ها ازدواج پيامبر با زنان ديگر را منع کرد.ا
با نزول اين آيه جز همسران، ديگر زنان بر حضرت حرام شدند، که سبب خوشحالي همسران شد. بنابراين، آيه منتي بر همسران آن جناب ميباشد، که شايد به خاطر قدرداني از انتخاب درست آنها است.
در آيه 50 همين سوره پس از بيان زناني که بر پيامبر حلال شمرده شده، ايشان حق ازدواج با آن ها را دارد، ميفرمايد:
لکيلا يکون عليک حرج؛ حلال شمردنها و اجازه دادنها براي برداشتن سختي و مشکل از تو است، نه براي خوشگذراني و رعايت هواي دل تو!
علاوه بر اين، در آيه اجازه ازدواجهاي مکرر به پيامبر با عنوان «نبوت» داده شده است، هم در ابتداي آيه از حضرت با عنوان «نبي» ياد کرده: «يا ايّها النبيّ ...» هم پس از بيان حلال بودن موهوبه ميفرمايد: «إنْ اراد النبيّ أنْ يستنکحها». بدين جهت مخاطب را با عنوان «نبي» خطاب کرد تا اعلام کرده باشد اگر به ايشان اجازه ازدواجهاي متعدد دادهايم، به خاطر رعايت وجهه نبوت ايشان است و در جهت پيشبرد اهداف نبوت ميباشد، نه به جهت رعايت هواي دل پيامبر!
چقدر فرق است بين بيان قرآن و بيان آنان که پيامبر را از دايره تنگ چشم خود ميبينند! خداوند ميفرمايد: اي رسولِ ما، تو براي مصالح اسلام و مسلمانان، نيز انجام بهتر وظايف رسالت و نبوت، لازم ميبيني با افرادي ازدواج کني و ما بر مسلمانان در مورد ازدواج، احکام محدودکننده نازل کردهايم اما محدوديتها را از تو برميداريم و اجازه ميدهيم براي انجام بهتر رسالت و نبوت و رعايت مصالح اسلام و مسلمانان، آزاد باشي و به مشکل و بنبست گرفتار نشوي.
هنگامي هم که ميخواهد در مورد ازدواج پيامبرش محدوديت ايجاد کند ميفرمايد:
از اين به بعد حق ازدواج جديد و جايگزين کردن همسرانت با همسر جديد را نداري، اگر چه [به فرض محال] از زني هم خوشت بيايد.
در اين جا با آوردن حرف شرط «لو» (که امتناعي و محالي است) اعلام ميکند که رسول خدا به هيچ زني دلبسته نميگردد، زيرا دلبسته خداست . پروردگار همه قلبش را فرا گرفته، جز به خدا و اراده و امر او تعلق خاطر ندارد اما اگر از آن پس، به فرض محال به زني متمايل شود، حق ازدواج با او را ندارد.
ازدواجهاي رسول خدا هيچ کدام از روي دلدادگي نبوده، خداوند در اجازه هاي وسيع دادن به حضرت، در صدد برآوردن خواهش دل پيامبر نبوده، بلکه به جهت رعايت مصلحت اسلام و مسلمانان، به ايشان آزادي عمل داده است.
آزادي و اختيار پيامبر در معاشرت با همسران
علاوه بر اينکه به پيامبر در مورد ازدواج، اجازه و اختيارات ويژه عطا شد، در ارتباط با معاشرت با همسرانش نيز، به ايشان اختيارات فراواني عطا شد، که ديگران از آن بيبهرهاند. قرآن ميفرمايد:
«از زنان خود، هر کدام را که ميخواهي، در نوبت مؤخر دار. هر کدام را ميخواهي، با خود نگه دار . اگر از آن ها که دور داشتهاي، يکي را بطلبي، بر تو گناهي نيست. آنان نيز در اين گزينش و اختيار بايد شادمان و چشمروشن باشند.به آنچه بدانان ارزاني ميداري، خشنود گردند . خداوند ميداند که در دلهاي شما چيست . خدا دانا و بردبار است.»
چون رسول خدا تربيتيافته حق تعالي است و اراده او در اراده خداوند محو شده، خود را مختص پروردگار گردانيده، خداوند نيز او را عبد برگزيده خود قرار داده، رسالت عظيم بر عهده وي نهاده است، پس بايد اختيارات ويژه در خانواده و اجتماع داشته باشد.
خداوند ابتدا همسران را بين پذيرفتن همسري پيامبر (با همه مشکلات و محدوديتهايي که دارد) يا طلاق و جدايي مخيّر کرد. حالا که آنان همسري را برگزيدهاند، اعلام ميکند پيامبرش در مورد آنان آزادي عمل کامل دارد . همسران بايد بدانند که اين آزادي عمل، دستور خداوند است، پس بدان راضي و چشمروشن باشند.
رسول خدا با وجود اين اجازه ويژه سعي بسيار داشتند در ارتباط با همسران، عدالت را رعايت کنند . با وجود اينکه اختيار تمام داشتند اما بر خود سخت ميگرفتند. عدالت را در نهايت درجه ممکن، در حق آنان رعايت ميکردند