پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

1 اگر بدن انسان،عضوی از آن به بدنِ انسانِ ديگرى پیوند زده شود و جزء بدنِ او گردد، در اين صورت، تكليف معاد انسانِ نخست (مأكول) چيست؟ 2. اگر بدن انسانى، به طور كامل، از سوى ديگرى خورده شد، كيفيّت حشر اين دو، چگونه است؟ 3. اگر انسانِ مأكول، فرد مؤمنى باشد و جزء بدن انسانى كافر شود، در اين صورت، نحوه عذاب و پاداش آنان، چگونه خواهد بود؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اين پرسش به عنوان شبهه آکل و مأکول از دير زمان در مباحث اعتقادي مطرح بوده است.
اصل شبهه: ممکن است بدن يک شخصي به دو طريق (مستقيم و غيرمستقيم) جزو بدن ديگري شود.
1- مستقيم: مثلا در زمان قحطي انسان گرسنه اي از بدن يک انسان ديگر تغذيه کرده باشد.
2- غير مستقيم: پس از مردن بدن انسان به خاک تبديل شود و گياهان و درختان از آن خاک استفاده کنند و انسان ديگر از سبزي و ميوه درختان مذکور استفاده کرده باشد.
در بحث معاد جسماني (يعني زمان بازگشت روح به بدن) اين اجزاء منتقل يافته جزو کدامين بدن است تا به جزاي خود برسد؟
حقيقت انسان به روح او است . آن چه او را از ديگران متمايز مي‌گرداند، صورت شخصي او است، مواد تشکيل دهنده سلول ها مي‌تواند مشترک باشد؛ زيرا همه سلول ها از فراورده‌هاي غذائي و طبيعي تشکيل مي‌يابند. گاهي تعداد زيادي ميهمان از مواد غذائي يک سفره استفاده مي‌کنند، اما وقتي جذب بدن افراد سر سفره مي‌شود، جذب صورت‌هاي مختلف آن ها مي‌شود، در حالي که ماده غذائي مشترک بود. در قيامت نيز آنچه براي حسابرسي مهم است، تمايز افراد و صورت ها و سيرت‌ها و قابل شناخت بودن هر کدام است. حال ماده آن از هر چه باشد مهم نيست. به ويژه آن که، بدن انسان در قيامت متناسب با نظام آخرت است.
از آيات و روايات نيز استفاده مي‌‏شود که در قيامت روح به بدني جسماني در مي‌‏آيد که همانند بدن دنيايي اوست. در عالم دنيا هر چند پس از مدّتي بدن انسان‌ها تغيير مي‌‏کند، وقتي دو دوست پس از مدّت ها به هم مي‌‏رسند، يکديگر را مي‌‏شناسند، در حالي که شايد تمام سلول‌هاي بدن آن ها تغيير کرده باشد، اما اين تغيير کلّي در جسم، باعث بيگانگي نمي‌‏گردد؛ تغييري که در جسم دنيايي و اخروي حاصل مي‌‏گردد، نيز چنين است.
بنابراين آنچه در اثر تغيير بدن انسان‌ها و وارد شدن در بدن ديگري، انجام مي‌پذيرد، تنها جسم انسان‌ها است و آنچه در قيامت عذاب مي‌بيند، جسم انساني به همراه روح شخص است و روح انسان‌ها در اثر تغيير جا به جا نمي‌شود و براي هر شخصي ثابت است. در واقع اين روح انسان است که از طريق جسم عذاب مي‌بيند، حال هر جسمي که باشد و روح ها قابل انتقال و تغيير و دگرگوني نيستند.
وانگهي، جسم دنيايي براي دنيا آفريده شده که محل درد و رنج و خستگي و بيماري و گذر عمر است، در حالي که براي جسم اخروي ديگر رنج و بيماري و خستگي مطرح نيست. بنابراين، بايد جسم اخروي در عين شباهت کامل به جسم دنيوي، لطيف‌‏تر و کامل‌‏تر باشد تا براي استفاده از نعمت هاي آخرت آمادگي داشته باشد. پس بدن اخروي انسان‌ها صورت کامل شده همان بدن دنيوي است، نه دقيقا همان بدن مادي دنيوي که تغيير و جا به جا شده؛ زيرا در جهان آخرت به طور کامل نظام مادي برچيده مي‌شود؛ پس معنا ندارد همان بدن مادي دنيوي در آخرت باشد؛ در عين حال که مي‌دانيم همان بدن دنيوي در طول مدت رشد خود در دنيا بارها تغيير يافته و ثابت نمانده است.