پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

سلام پریشب برادر خانمم به خواستگاری دختری رفت. به اصرار فراوان من و خانواده ام را نیز به بهانه گرفتن مشورت در جلسه چندم به همراه بردند که تا حدی که فهمیدم برای ایجاد تعادل بین خانواده ها بود (من مانند پدر دختر دکترا دارم و هیات علمی هستم و ظاهری مذهبی دارم که امیدوارم باطنم هم مثل ظاهرم شود) این در حالی است که پدر خواستگار را به همراه نیاورده بودند. خانواده دختر بسیار آرام و مظلوم هستند که این کاملا برخلاف خانواده خواستگار و به خصوص پدر او اوست. در پایان این جلسه قرار عقد را حدود نیمه شعبان گذاشتند که البته شرط آن انجام کارهای مقدماتی نیز ذکر شد. دختر از همه لحاظ (مادی، رتبه علمی، خانواده و غیره) بر پسر و خانواده او برتری دارد و به نظرم میرسد که در صورت ازدواج زندگی مشقت باری خواهد داشت. از طرفی پسر هم برادر خانمم است و هم فایمل نزدیکمان. ضمن اینکه از من هم نظر نخواسته اند و من هم کانال ارتباطی خاصی با آنها ندارم. خانواده پسر قصد دارند مدتی است با خود میجنگم که باید چه کنم. اولا میترسم که تصوراتم در قالب حسد باشد (چنین دختر و خانواده ای با شرایطی که ذکر شد برای من نیز بسیار مطلوب بود که خانم من در آن حد نیست)از طرف دیگر واقعا نگران دختر و خانواده او هستم (نام این دختر همنام دختر خودم است و در ملاقاتی که با خانواده شان داشتیم احساس کردم او به رغم تفاوت نه چندان زیاد سنی ، دخترم است). دیشب از همسرم (که از لحاظ اخلاقی به مراتب بهتر از خانواده ش است) پرسیدم که اگر فردی مثل برادرت به خواستگاری دخترت بیاید آیا با این شناختی که از او داری به او دختر میدهی که او جواب منفی داد. شناخت کار صحیح برایم مشکل شده است هر چند که تشخیص اینکه واقعا این امر خیرخواهی دختر است یا حسد نیز برایم بسیار مشکل شده است. لطفا بر اساس شرع مقدس راهنمایی فرمایید ضمن اینکه تسریع در این امر باعث تشکر فراوان و دعای اینجانب خواهد بود.

پرسش: تکليف شرعي و اخلاقي ام چيست؟ شرح : پريشب برادر خانمم به خواستگاري دختري رفت. به اصرار فراوان من و خانواده ام را نيز به بهانه گرفتن مشورت در جلسه چندم به همراه بردند که تا حدي که فهميدم براي ايجاد تعادل بين خانواده ها بود ( مانند پدر دختر دکترا دارم و هيات علمي هستم و ظاهري مذهبي دارم که اميدوارم باطنم هم مثل ظاهرم شود) اين در حالي است که پدر خواستگار را به همراه نياورده بودند. خانواده دختر بسيار آرام و مظلوم هستند که اين کاملا برخلاف خانواده خواستگار و به خصوص پدر او اوست. در پايان اين جلسه قرار عقد را حدود نيمه شعبان گذاشتند که البته شرط آن انجام کارهاي مقدماتي نيز ذکر شد. دختر از همه لحاظ (مادي، رتبه علمي، خانواده و غيره) بر پسر و خانواده او برتري دارد و به نظرم مي رسد که در صورت ازدواج زندگي مشقت باري خواهد داشت. از طرفي پسر هم برادر خانمم است و هم فايمل نزديک مان. ضمن اينکه از من هم نظر نخواسته اند و من هم کانال ارتباطي خاصي با آن ها ندارم. خانواده پسر قصد دارند. مدتي است با خود مي جنگم که بايد چه کنم. اولا مي ترسم که تصوراتم در قالب حسد باشد (چنين دختر و خانواده اي با شرايطي که ذ
پاسخ:با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مركز
در اين موارد تشخيص موضوع کار سختي است . هرکس خودش بهتر مي تواند در باره خويش داوري کند که آيا عملش از روي احساس مسئوليت است يا از روي حسادت.به نظر مي رسد اگر مورد سوال واقع نشده ايد، در باره آن دختر وظيفه اي نداريد اما اگر در باره پسر از شما سوال کردند، بايد حقيقت را بيان نماييد.