همسرم فردی متقی و فعال و خدا جو بود در اثر تصادف به حالت کما رفت هرچه خدا را خواندیم مجلس دعا گرفتیم اثری نداشت و به رحمت خدا رفت حال روز به روز خلا وجود او من را آزار می دهد تصمیم گرفته ام بازنشست کنم و ارتباطم را با جامعه محدود نمایم و کمی به امورات اخروی خود برسم مانده ام جه کنم؟
خواهر گرامي با تشكر از تماس تان با اين مركز و تسليت به مناسبت اين حادثه ناگوار
مرگ عزيزان مهم ترين رويداد در زندگي است و باعث بحران عاطفي شديد مي شود. مرحله «بهبود» آرام و تدريجي است، زيرا پذيرش واقعيت مشکل است و فرد دچار سردرگمي مي شود.
همه ما درون مان ذخاير عظيمي از نيرومندي داريم که خود از آن ها بي خبريم. شايد تا زماني که دچار يک غم بزرگ نشده ايم ،چندان به آن احتياج نداشته باشيم. گاهي اوقات ممکن است تصور کنيد که از عهده تمام احساساتي که با آن ها روبرو مي شويد ،بر نخواهيد آمد، اما اين امر با کمک دوستان و نيروهاي دروني امکان پذير است.
خداوند متعال ،خير محض و حكيم مطلق است . تمام كارهايش حكيمانه است و هيچ كاري را بي هدف و بيهوده انجام نمي دهد. مرگ و زندگي هر دو حقيقتي ثابت است و هيچ يك از آن ها در اختيار ما نيست، بلكه آنچه مربوط به ما است، كيفيت زندگي است.
خداوند نسبت به بندگانش بسيار مهربان است .رحمت و لطف او همه جا را فرا گرفته: «رحمتي وسعت كل شيء» بي نهايت نعمت به بشر عطا نموده: «ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها» و رحمتش بر غضبش سبقت گرفته: «يامن سبقت رحمه غضبه».
آنچه در اختيار ما قرار دارد، كيفيت مواجه با مرگ و زندگي است .طبق آنچه در آيات روايات توصيه شده، صبر و استقامت در مقابل مصيبت ها بزرگ ترين پاداش الهي را براي ما به همراه خواهد داشت. هر چه مصيبت بزرگ تر باشد، صبر و استقامت در برابر آن، پاداش عظيم تري براي ما خواهد داشت. البته مطمئنآً صبر و تحمل بزرگ بايد به حول و قوه و كمك الهي صورت گيرد. بنابراين براي صبر و تحمل در برابر مصيبت بزرگ لازم است از خداوند كمك بگيريد.
از نظر روانشناختي وقتي مرگ عزيزان مان اتفاق مي افتد ، 4 مرحله متوالي به ترتيب اتفاق مي افتد كه بايد از اين مراحل عبور كرد:
1 - مرحله انكار.
2 - مرحله خشم.
3 - مرحله غم.
4 - مرحله پذيرش.
1 - در مرحله انكار، قبول مرگ عزيزمان بسيار غير ممكن خود را نشان مي دهد. اين مسئله مخصوصاً در حوادثي كه منجر به مرگ مغزي مي شود بيش تر مشهود است. بي دليل نيست بيش تر بازماندگان فردي كه مرگ مغزي شده است، با اهدي اعضا موافقت نمي كنند. چون انكار واقعيت مرگ يكي از مراحل است.
2 - در مرحله خشم ،در اين جا اگرچه مرگ عزيزمان را باور كرديم، ولي نسبت به علل آن خشم مي گيريم . خشم را ممكن است به ديگران نيز انتقال دهيم. اين مسئله را بيش تر در چنين حوادثي شاهد هستيم : تصادفات رانندگي ؛ سكته هايي كه به خاطر يك بگو مگو پيش آمده؛و .... به هنگامي كه در اين مرحله هستيم ، ممكن است حرف هاي ناشايست به مسببان بزنيم يا دست به انتقام يا رفتارهاي تهديد كننده بزنيم.
3 - مرحله غم ،نسبت به ساير مراحل قبل طولاني تر است. ولي حداكثر نبايد از شش ماه بيش تر شود. در غير اين صورت ، مسئله افسردگي و درمان آن بايد در نظر گرفته شود.
تمركز زدايي نيز تكنيكي هست كه مي تواند در اين زمينه به فرد غمگين كمك كند و آن اين است كه به جاي تمركز روي خاطراتي كه با متوفي داشته ايم. دنياي ديد خود را وسيع كنيم و وقت بيش تري با زندگان بگذاريم .
4 - مرحله پذيرش كه از ديد عموم ، به اشتباه فراموشي مردگان نام گذاشته مي شود، مرحله آخر در رابطه با مرگ عزيزان است. همه بايد به اين مرحله برسند ،ولي برنامه ريزي در مورد مرگ اولاًباعث تسهيل اين روند مي شود ؛
ثانياً موجب سرعت آن مي شود ؛
ثالثاً عوارض منفي ناشي از داغ عزيزان را از بين مي برد،به علاوه اينكه به ما در خودشناسي بينش مي دهد.
اما اين كه گفتيد تصميم داريد ارتباط خود را با جامعه محدود كرده و به آخرت خود برسيد، هم تفكر اشتباهي است و هم كار اشتباه. تفكر اشتباه از آن جهت كه تصور مي كنيد، پرداخت به آخرت بايد با كناره گيري از دنيا و كار و فعاليت دنيا صورت گيرد، در حالي كه طبق مباني ديني ما و سيره معصومان و بزرگان، آن ها سير ملكوتي و حيات جاودان اخروي را از طريق فعاليت دنيايي و در كنار مردم بودن طي كرده اند. مطمئناً از بزرگ ترين عبادات كه موجب پاداش عظيم اخروي خواهد بود، سعي و تلاش در دنيا براي كمك به مردم و باز كردن گره مشكلات آن ها و ياري به آن ها است و اين كار در همان اداره اي كه كار مي كنيد، مي تواند انجام شود.
اصولا اسلام گوشه گيري و رهبانيت را رد مي كند. متأسفانه اين تفكر نادرست در جامعه رواج دارد كه يا بايد در طلب آخرت بود و از دنيا فاصله گرفت و يا بايد اشتغال به كار دنيا داشت و از آخرت فاصله گرفت. اين نوع تفكرات غلط بيش تر از فرهنگ رايج در مسيحيت به ساير ملل نفوذ كرده، رهبانيت و ترك دنيا را به نوعي ارزش بالاصاله و مطلق معرفي نموده ، در حالي كه فرهنگ اسلامي نه تنها اين تفكر را قبول ندارد، بلكه عملا با آن به مقابله نيز پرداخته است
اسلام به مفاهيمي همچون زهد و ساده زيستي و مانند آن سفارش بسيار دارد اما اين به معني ارزش مطلق ترك لذات دنيا و نعمات آن نيست . اصولا زهد و ساده زيستي به معناي محروم كردن خويش از موهبتهاي الهي نيست؛ بلكه به معناي دوري جستن از تجملات و تشريفات زايد و تكلّف در زندگي و دلبستگي به دنيا است كه نتيجه آن آزادي و رهايي از زنجير تعلقات دنيوي است .در حقيقت زهد نوعي راهبرد ابزاري براي دل كندن و تعلق يافتن به مظاهر دنيا است ، نه ترك همه نعمات دنيا در هر زمان و هميشه ؛ بلكه بهره مندي از نعمت هاي حلال الهي عين عبوديت و تسليم در برابر دستور الهي است.
اگر به منابع ديني رجوع كنيم، مي بينيم اصل اين كه انسان طالب لذت باشد، از نظر قرآن مورد تأييد است، زيرا يك ميل فطري و طبيعي است، ولي نبايد اين ميل رها و افسار گسيخته باشد. قرآن مجيد كساني كه بيهوده خود يا ديگران را از نعمتهاي الهي محروم مي كنند، نكوهش مي كند و مي فرمايد:
"قل مَن حرّم زينة اللَّه التي أخرج لعباده و الطيبات من الرزق؛(1) بگو چه كسي زينت خدا را كه براي بندگان خود آورده و روزيهاي پاك و پاكيزه را منع كرده است؟!".
اگر در قرآن و روايات اسلامي در استفاده از زينتها و لذات، به محدوديت هايي بر مي خوريم، به خاطر لذت و زينت بودن آنها نيست، بلكه به دلايل مختلف از جمله حفظ روح تعبد وتسليم در برابر دستور خداوند و همچنين مصالح فردي واجتماعي و حفظ مرزهاي امنيتي براي غوطه ور نشدن در لذات دنياست كه مي تواند مانع وصول انسان به لذايذ ابدي و اُخروي (لذتهاي برتر و پايدارتر) گردد.
پس آن چه ممنوع است، دلبسته شدن به دنيا و فراموشي آخرت است.
اصولا مطالعه اجمالي در سنن النبي و چگونگي زندگي آن بزرگوار نشان مي دهد كه آن حضرت وخاندان ايشان تا چه حد بر زيبايي ظاهر و استفاده از عطر و لوازم آرايشي متداول و مصاحبت با همسران وساير اعضاي خانواده و مزاح و سرخوشي با مومنان و ساير لذات حلال در عين ساده زيستي و حكومت روح عبادت وبندگي خداوند متعال تاكيد و مداومت داشتند تا جايي كه پيامبر صراحتا رهبانيت را در اسلام نهي فرمود و تاكيد كرد كه «در اسلام رهبانيتي نيست .»(2)
روش هاي زير مي توانند در آرامش روحي به شما كمك كننده باشند:
1- به خدا توكل كنيد و و به خواست خداوند راضي و قانع باشيد.
2- در خصوص اين فقدان صحبت کنيد.
با ديگران "درد دل کنيد". اين کار باعث آسودگي خاطر مي شود و کمک مي کند تا آنچه را که در ذهن تان مي گذرد درک کنيد. اين کار همچنين کمک مي کند تا با احساس انزوا مقابله کنيد. در اين باره نيز فردي را انتخاب کنيد که به وي اطمينان داريد.
3- احساسات خود را به گونه اي ديگر بيان کنيد.
اگر دوست نداريد در اين خصوص با کسي صحبت کنيد، مي توانيد احساسات خود را يادداشت کنيد. براي اين کار مي توانيد سبک مورد نظر خود را از ميان انواع سبک هاي نوشتاري مانند نامه، نظم، نثر يا حتي نوشتن خاطرات انتخاب کنيد. اگر نمي توانيد واژه هايي مناسب براي توصيف احساسات خود بيابيد سعي کنيد ،آن ها را در قالب يک آواز، يک نقاشي بيان کنيد. رنگ ها، ريتم ها، شکل ها و زمينه ها مي توانند واژه هاي شما باشند.
4- چيزي را به عنوان يادگاري نزد خود نگاه داريد مثلا تعدادي عکس، يک لباس و هرچه که به شما کمک مي کند فردي را که از دنيا رفته است ،به ياد داشته باشيد. شايد يادآوري در ابتدا دردناک باشد اما با گذشت زمان خاطرات آزار دهنده جاي خود را به خاطراتي خوشحال کننده و خوب خواهند داد.
5- به خود اطمينان داشته باشيد.
از احساسات و واکنش هاي خود در چارچوب منطق پيروي کنيد. اگر دوست داريد تنها باشيد يا بيرون برويد و با مردم باشيد ،حتما اين کار را انجام دهيد. درصورت لزوم به خود يادآوري کنيد که در پي يک فقدان وجود اين قبيل احساسات امري طبيعي است. پذيرش اين احساسات امکان بيان و درک آن ها را فراهم مي کند و اين بخش مهمي در روند التيام فقدان است.
6- با خود راحت باشيد.
از خود انتظار بيش از اندازه نداشته باشيد. گذر دوران غم و اندوه به زمان نياز دارد. هر لحظه و ساعت را همان گونه که هست بپذيريد. توجه خود را بر زندگي در حال متمرکز کنيد . نسبت به فردا و هفته هاي بعد چندان نگران نباشيد.
7- به ياد داشته باشيد بهبود اثرات عاطفي حادثه، نياز به زمان زيادي دارد .انتظار نداشته باشيد که سريعا به وضعيت سابق برميگرديد.
8- زندگي شما پس از اين اتفاق تغيير خواهد کرد . ممکن است مجبور باشيد دوباره و از صفر شروع کنيد يا مجبور به انجام کارهايي باشيد که تا به حال نکرده ايد. از نظر روحي خود را براي اين تغيير آماده کنيد.
9- تا مدتها شما در وضعيت بحراني به سر خواهيد برد. اين بحران ممکن است عوارضي را در زندگي شما ايجاد کند؛ مثل مشکلات مالي و خانوادگي و... اين عوارض و مشکلات ممکن است گذرا باشد و با تدبير درست حل شود، بنابراين از گرفتن تصميمات مهم براي آينده مانند رها کردن کار،و محدود كردن خود از جامعه ، انتخاب محل جديد زندگي و مهاجرت خودداري کنيد.
10- حادثه تلخي که پشت سر گذاشتهايد، ممکن است عوارض رواني و رفتاري خاصي را به دنبال داشته باشد.اگر احساس ميکنيد قادر به مقابله با مشکلات نيستيد، به متخصصاني از قبيل پزشک، مددکار، روانشناس، روانپزشک يا مشاور مراجعه کنيد.
موفق باشيد.
پي نوشتها:
1. اعراف (7) آيه 32.
2. نهايه، ابن اثير ،ماده "رهب "