چگونه می توانیم زندگی منطبق بر معیار های الهی با توجه به شرایط دنیای امروزی داشته باشیم؟از کجا و چگونه اغاز کنیم؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر مي خواهيم در دنياي امروز زندگي مان بر پايه معيار هاي الهي باشد ،بايد به دو نکته اساسي توجه کنيم:
اول : دينداري در زماني و جامعهاي که همه اسباب هدايت و دينداري آ ماده است و همه مردم به سوي آن گرايش دارند، اگر چه ارزشمند است، ولي ارزشمندتر از آن دينداري در روزگاري و اجتماعي يا در ميان خانواده و گروهي است که اکثريت آن ها در گرايش به فساد و گناه و بيديني با هم مسابقه ميدهند.
چرا خداوند براي قدرداني از جوانان اصحاب کهف قسمتي از وحي و قرآن را به داستان آنان اختصاص داده ، عملکرد، افکار و عقايد آنان را الگو براي همه جوانها و انسانها قرار داده است؟ چون در جامعه کفر و شرک و فساد، راه خدا را در پيش گرفتند . راه خود را از جامعه خود جدا ساختند.
چرا خداوند در ميان همه زنان دنيا از« آسيه»همسر فرعون همانند مريم مادر حضرت عيسى تجليل نموده و او را الگوي بشر معرفي نموده است؟(1)
در روايات شيعي نام آسيه در کنار حضرت فاطمه زهرا(س) جزو چهار زن برتر بهشتيان معرفي شده ، چون آسيه بر خلاف فرعون و جامعه فرعوني راه خدا و پايبندي به احکام الهي را در پيش گرفت.
قرآن کريم چه زيبا ميان کساني که پيش از فتح مکه و در دوران غربت اسلام و پيامبر ايمان آوردهاند، با کساني که بعد از فتح و پيروزي ايمان آوردهاند، فرق گذاشته :
«لَا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا؛(2)
كسانى از شما كه پيش از فتح مكه انفاق و جهاد كردهاند، با ديگران يكسان نيستند. آنان از حيث درجه بزرگ تر از كسانىاند كه بعدا به انفاق و جهاد پرداختهاند».
پس اگر بتوانيم در دنياي امروز که آميخته با فشارهاي روحي فرسايشي و آلوده به هزاران گناه و فساد و ابزا رها ي فساد انگيز ا ست ، دين خود را حفظ کنيم ، به دستور علما و مراجع تقليد و رهبر معظم انقلاب که حجت خدا و امام زمان عليه السلام در زمان غيبت هستند، عمل نماييم ، از تلاوت قرآن و پايبندي به نماز اول وقت و صبر و شجاعت و پايداري در برابر محنتها و فشارها کمک بگيريم، مي توانيم بگوييم که ـ ان شاء الله ـ مُهر رضايت و خشنودي خدا و ولي عصر را در نامه عمل خود داريم .
دوم : توجه کنيم و با دقّت در اين موضوع مهم تأمل و انديشه نماييم که « دين مجموعه باورها در باره نظام هستي و ارزش هاي مبتني بر اين باورهاست. »گستره باورها كه ارزش هايي را به دنبال دارد، متشكّل از يك منظومه فكري و رفتاري است كه پر و بال آن بر تماميّت انسان و همه وجود او سايه ميگستراند .
تمامي افكار و اعمال او را در جزئيترين موقعيتها به تسخير خود در ميآورد. « دين » يك سيستم فكري مقدّس و الهي و وحياني است كه مسلمان خود را دائما در آن احساس ميكند . نور اين منظومه فكري را در همه عرصههائي كه با آن مواجه ميشود، پرتو افكن ميبيند . تمام زواياي حيات فكري و زندگي عملي او را در بر ميگيرد. از اين رو قرآن کريم « ايمان » را - که از معرفت و سيستم فکري صحيح زايش پيدا مي کند - در کنار « عمل صالح » ذکر مي کند .
اين چارچوب فكري، با سرشت و شالوده وجود انسان هماهنگ است. اگر مجموعه تعاليم ديني را به هرمي تشبيه كنيم، رأس اين هرم را جهانبيني تشكيل ميدهد. پس در دنياي امروز که عصر انفجار اطلاعات ، و رايانه و فضا است ، نخست بايد تصويري الهي و بينشي وحياني از خود ، جهان و جامعه و زندگي داشت .
چه آن که دين داري فرع بر دين شناسي است. كسي كه شناخت از دين ندارد، چه بسا به انحراف كشيده شود و به بيراهه رود. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد:
"العامل علي غير بصيره كالسائر علي غيرالطريق و لايزيده سرعه السير من الطريق الاّ بُعداً ؛
كسي كه بدون بصيرت عملي انجام دهد، مانند كسي است كه در جهت اصلي گام برنداشته باشد. سرعت سير او هر چه بيش تر باشد، او را از مقصد دورتر ميسازد."(3)
امام علي (عليه السلام) به كميل فرمود:" هيچ حركتي نيست مگر اين كه در آن نيازمند به معرفت و شناخت هستي."(4)
اگر دين داري با دين شناسي همراه نباشد، خطر افتادن به افراط و تفريط وجود دارد. امام علي (ع) ميفرمايد:
جاهل را نمي بيني مگر اين كه افراط(تندروي) مي كند يا تفريط(كم كاري)(5)
متاسفانه خوارج نهروان با اين كه مردمي عبادت پيشه و متمسك بودند و شب ها را به عبادت مي گذراندند، به دليل جهل و ناداني وكج فهمي ديني با امام در افتادند. در مقام عمل و شناخت وظيفه دچار مشكل شدند . نتوانستند ميان ظاهر(يعني خط و جلد قرآن) و معني آن جدايي قائل شوند، از اين رو ابزار و آلت دست زيرك هاي مدّعي دينداري قرار گرفتند.
البته دين شناسي نيز بدون دين داري،كارايي ندارد. شناخت و معرفتي ارزشمند است كه مقدمه عمل باشد. شناخت خدا و پيامبر و احكام الهي، تنها مسئوليت انسان را سنگين تر مي كند. علم و عمل بايد توام باشد.
آيين مسلماني مراحلي دارد؛ مرحله اوّل آن همان ايمان به وحدانيت خداوند و نبوّت پيامبر اسلام است كه دو جمله «شهادتين» معرّف آن است . مراحل بعدي عمل به دستورات و قوانين اسلامي است . آنچه مايه سعادت جاويدان است، عقيده و ايمان برخاسته از شناخت و معرفت ( جهان بيني اسلامي ) همراه با عمل صالح است.
بنابراين دينداري علاوه بر عبادت ،التزام به همه مباني ديني و پيروي از خدا و پيامبر و اولياي الهي را نيز لازم دارد. چنين دينداري در هر زمان به ويژه در دنيايي که ما زندگي مي کنيم ،به شناخت و معرفت ديني نياز دارد . بدون تلاوت قرآن و تعمّق و تدبّر در تفسير و معاني آن و بدون مطالعه کتاب هاي معتبر و مورد اعتماد نمي توان به شناخت صحيح از دين نايل گشت .
پينوشتها:
1. تحريم (66) آيه 11.
2. حديد (57) آيه 10.
3. بحارالانوار، ج 1، ص 206.
4. تحف العقول، ص 119.
5. نهج البلاغه، فيض الاسلام، قصار 67.