سلام،پسر 20ساله اي هستم كه دچار اختلالات رواني شده ام، مهمترين دليلش هم داشتن چهره زشت و به همين واسطه،با از دست اعتماد به نفسم مواجهه شدم! بي پولي و حسرت مال و اموال ديگران را ميخورم،اينقدر به مسائل روزمره ام بيخيال شدم كه يك ترم در دانشگاه مشروط شدم،بدجور گوشه گير شدم،باور كنيد چند ماهي هست كه حرفاي دلمو فقط به خدا ميزنم،در اين ميان نميدانم چي شد عمل استمناء را ترك كردم تنها موفقيتي بود كه در ارتباط با خدا دستگيرم شد.به اينكه ديگران دوست دختر دارند من اگه هم بخواهم داشته باشم هم نميتوانم داشته باشم عذابم ميده چون نه قيافه دارم نه پول و نه خوش تيپ هستم،از آن طرف هم ميدونم بميرم ميرم جهنم،هم تو اين دنيا كسي نيستم و هم در اون دنيا.بارها شده كه موقع حرف زدن با خدا اينقدر غم تو دلم بود،گريه كردم. تورو خدا يك راهي بزاريد از اين زندگي پر غم و غصه در بيام،ميگن با ياد خدا دل آرامش ميگيره،پس دل من چرا آروم نميشه؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
چنان که از محتواي نامه پيدا است ، با افسردگي روبرو هستيد .نياز به دريافت خدمات روانپزشکي کاملاً ضرورت دارد.
برادر گرامي؛ هر يک از ما افراد بسياري را در دنيا مي شناسيم که قيافه زيبا و چهره اي جذاب ندارند . علاوه بر آن موفقيت هاي شما( دانشجو و كسي كه عادت به گناه را ترك كرده و...) را نيز ندارند، اما همچنان در شرايط مناسب به زندگي ادامه مي دهند. نبايد ارزشمندي خودمان را به زيبايي يا نازيبايي خود مستند سازيم، در حالي كه زيبايي امري نسبي است. چه بسا چهره اي كه خودتان زشت مي دانيد، براي يك دختري (همسر آينده تان) چهره اي مردانه و جذاب باشد.
در هيچ يک از متون معتبر ديني ما و حتي اديان ديگرهم نمي بينيد که ارزشمندي انسان ها را به زيبايي و برخي ويژگي هاي ظاهري مستند سازند. در واقع، آنچه رهاورد ژنتيک(توارث) است ،آن چيزي است که خداوند به ما اعطا نموده و اختيار ما ما خارج است. زيبايي صورت يا نازيبايي آن چيزي نيست كه ما به دست آورده باشيم، اما زيبايي سيرت و نفس آن چيزي است كه خودمان حاصل مي كنيم. حال بفرماييد، كدام يك نزد شما بايد ارزشمندتر باشد.
خوشبختانه گناهي را كه ترك آن براي بسياري از جوانان جزء آرزوهاي بزرگ زندگي است، ترك كرده ايد. اين يعني لطف و عنايت خدا با انتخاب زيبايي سيرت كه توسط خودتان انجام شد. اين بر بسياري از زيبايي هاي صورت برتري دارد، اما به قول شاعر: تو قدر خود نمي داني ،چه حاصل!
خداوندهمه بندگانش را دوست دارد . در همه حال در حاال دستگيري کردن از آن ها است اما خود ما گاهي دست دراز نمي کنيم. خيلي بد است که ما همه ارزش و اعتباري را كه خدا براي مان قايل شده است و از ميان اين همه ذرات فاقد شعور در عالم هستي ما را به عنوان اشرف مخلوقات برگزيده است، ناديده بگيريم و تنها به يك مورد خاص نگاه كرده ، قضاوت و داوري در مورد شخصت خودمان كنيم.
ارزش واقعي انساني چون شما نه به صورت، بلكه به سيرت و آنچه حاصل كرده ايد است. در هيچ يك از آيات قرآن حتي اشاره كوتاهي به صورت زيبا به عنوان ارزش ذاتي اشاره نشده، اما در آيات بسياري به ارزش سيرت و باطن پاك تأكيد شده است.پس ارزش انسان ذاتي است، حتي اگر توانايي ذهني بالايي هم نداشته يا معلول باشيم و .....اکنون مناسب است که بر اين مسايل متمرکز شويد.
همه ما در معرض امتحان الهي هستيم .چه زيبا چه نازيبا . اين ها امکاناتي هستند که خدا به صورت متنوع در اختيارمان قرار داده است . هر كه امكانات مادي و معنوي بيش تري دارد، آزمون سخت تري نيز دارد. کسي که با زيبايي خودش فساد به راه مي اندازد، داراي ارزشي نيست، بلكه زيبايي او بلاي جان او است . روزي مي رسد كه مي گويد: اي كاش خاكي پست بودم.
پس آن ها که زيبا هستند و مي روند به سراغ فسادکاري ،در امتحان الهي مردود شده اند . غبطه من به حال آن ها از روي ناآگاهي و جهل است.
منفي بافي و كمالگرايي منفي شما باعث شده كه از لطف و رحمت الهي نيز غافل شده ، خود را محروم از لطف و عنايت حضرت حق بدانيد. هم زندگي دنيا را براي خود جهنم كنيد و هم مي خواهيد دست رد به لطف خدا بزنيد.
تمام نشانه هاي لطف خدا( ترك گناه، سخن گفتن با خدا، غم و غصه با خدا در ميان نهادن، گريه به هنگام راز و نياز و...) در تو آشكار است، اما باز به قول شاعر : تو قدر خود نمي داني، چه حاصل!
چيزهايي كه براي خود برشمردي ،آرزوي بسياري از مومنان است، پس چرا اين قدر نا اميدي؟!
مشکل اصلي قيافه زشت و نازيبا نيست. آنچه مهم است ،تمرکز بيش از اندازه شما بر اين مسأله است . اينکه تمام زندگي خودتان را در ارتباط با اين مسأله قرار داده ايد. روشن است که متمرکز شدن بر يک بعد ناخوشايند زندگي منجر به وخامت حال فرد خواهد شد . ابتلا به افسردگي پيامد اين تمرکز خواهد بود. به همين دليل لازم است هر چه سريع تربا يک روانپزشک تماس بگيريد . جهت دارودرماني اقدام نماييد. پس از دو هفته اقدام به دارو درماني بايد با روانشناس ارتباط برقرار نماييد . طي جلسات درماني خاصي برخي باورهاي نامناسب را تغيير داده ، به يک نگرش مثبت و مناسب با واقعيت دست يابيد. در اين بين هرگز دارو را بدون دستور متخصص روانپزشک قطع نفرماييد. براي سهولت در امر روان درماني و دستيابي به برخي توصيه هاي مقدماتي در اين خصوص مي توانيد با سرويس مشاوره رايگان مرکز با شماره 09640 نيز تماس حاصل نماييد . از روند اقدامات آگاه شويد.
والسلام عليکم . خدانگهدارتان!