یه مدت خیلی طرف دعا میرفتم ،خیلی مداحی گوش میکردم تا اینکهیه دختری وارد زندگیم شد و قصد ازدواج باهاش رو تئی ذهنم پروروندم.هیچ وقت نخواستم که زنا کنم که خوشبختانه تا حالا صورت نگرفته نه تنها بااین دختر بلکه با هیچ دختری چنین قصدی رو ندارم چون خوشم نمیاد.این دختر رو اونقدر دوست داشتم که کوچکترین بی احترامی بهش نکردم که چه برسه چنین درخواستی ازش داشته باشم .اول جواب مثبت داد بعد یه سال جواب منفی.درطول این مدت خیلی بهش وابسته شدم الان از ذهنم بیرون نمیره چون همه چی تموم شد .راهنمائیم کنید که چطوری میتونم از این افکار کلا بیام بیرون حتی از خود ارضائی که داشتم.ممنون.
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
براي قطع وابستگي و خودارضايي ابتدا نياز به دارو درماني داريد. اين نوع از درمان براي آغاز درمان ضروري است. گاهي افراد در پي راهكار هستند اما توجه داشته باشيد كه اين موارد مشتمل بر درمان هستند كه تنها توسط متخصص روانشناس باليني و روانپزشك صورت مي پذيرند . تلاش براي خوددرماني ناكافي و بي معنا است. امروزه درمان هاي مضاعف بهترين نوع درمان محسوب مي گردد. بنابراين پس از دارو درماني بايد با مراجعه به روانشناس تحت روان درماني قرار گيريد. روانشناس همچنين بايد شما را برخي از فنون تن آرميدگي(ريلكس) آشنا سازد كه در تنظيم انقباض عضلاني و رفع تنش هاي موجود به شما كمك مي كند.
توجه فرماييد كه خودارضايي به عنوان يك رفتار انحرافي و نابهنجار با پايه اضطراب صورت مي پذيرد . براي رهايي يافتن از اضطراب بايد تحت نظارت روانپزشك براي مدتي محدود از دارو استفاده نمود كه تمام مراتب تحت نظر روانپزشك صورت مي گيرد. هنگامي كه فرد مضطرب مي شود، براي پايان دادن به اضطراب به خودارضايي مي پردازد تا احساسات ناخوشايند را كاهش دهد، فرد مبتلا ممكن است همواره از يك احساس گناه در رنج باشد و فرد خود را پليد بداند كه در اين صورت مسأله افسردگي نيز بدان افزوده خواهد شد. اين احساس بايد هر چه سريع تر توسط اقدامات درماني برطرف گردد.
برخي روابط نامناسب كه به آن اشاره فرموده ايد در واقع راه گريزي براي ناديده گرفتن وضعيت بحراني كنوني شما است.
احساس گناه اگر چه به معناي بيداري وجدان و نفس سرزنشگر انسان پديده اي بهنجار و مطلوب است، اما احساس گناه افراطي كه منجر به از دست دادن اميد به خداوند متعال مي گردد، به هيچ وجه مطلوب نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسه هاي شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگترين منابع اضطرابزاست. ميتوان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينهاي براي خودارضايي بيش تر فراهم ميآورد، به همين دليل بايد با پرهيز از هر گونه خودسرزنشي و خود ملامتگري به يادداشت نکات مثبت خود بپردازيد. هزاران نکته مثبت داريد که نبايد با بزرگ نمايي نکات منفيتان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد.
پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. سپس اين فکر مزاحم چه احساس در شما برميانگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما ميانجامد، همچنين معمولاً در چه زمانيهايي و در چه مکانهايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد ميگردد.
روانشناس به شما مي آموزد كه در طي مدت يک ماه مراحل آغاز تا پايان يک وهله خودارضايي را در برگهاي ياد داشت نماييد . اين کار را براي وهلههاي ديگري که اتفاق ميافتد، در قبل و بعد از خودارضايي اهميت دارد. در طي يک ماه ببينيد يک وهله خودارضايي با چه فکري آغاز ميگردد، اين ها اغلب تصويرپردازي هايي كه صورت مي گيرد و فرد را تحريك مي كنند و بايد تغيير يابند.
با كمك مشاوران متخصص پس از يك دوره پايش و رصد رواني يک ماهه خواهيد توانست به تجزيه و تحليل و جمعبندي نتايج بپردازيد. از نتايج اين تحقيق ميتوانيد راهکارهاي کارآمد ترک يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي که اعصاب تان خرد است، وقتي که دوستان متأهل خود را ميبينيد، وقتي که با مادرتان جر و بحث ميکنيد، وقتي که اضطراب امتحان داريد، يا وقتي که به دختر يا فيلم يا تصوير خاصي ميانديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مکانهاي تحريکزا تکرار ميگردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي ميروم و...از سوي ديگر نگاهي موشکافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفکنيد، ببينيد در چه شرايطي توانستهايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تکنيکهاي فاصله بين وهلههاي خودارضايي را افزايش دادهايد، چه زماني براي ترک کوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بودهايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمعبندي نتايج بپردازيد. پالايش رواني دست شما را براي اتخاذ يک راهکار مناسب باز ميکند.
در خصوص بازگشت نسبي نيز نبايد نگران باشيد چرا كه همه متخصصان در اين موضوع هم عقيده اند که بازگشت ناخواسته به شرايط قبل امري طبيعي و يکي از مراحل درمان محسوب ميگردند. لغزشهاي رفتاري به هيچ وجه به معناي شکست درمان نيست. يكي از علت هايي غلطيدن دوباره به اعتياد قبلي، قرار گرفتن در محيطي است كه در آن جا اعتياد زياد اتفاق افتاده بود.، مثلاً يادآوري يك صحنه خاص، يا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن بدن و... كه بايد فارغ از هر گونه تصوير پردازي در اين شرايط قرار گيريد.
در هر حال لغزشهاي غير اختياري طبيعي است . نبايد به بزرگنمايي آن پرداخت. متأسفانه در افرادي که به خود درماني اعتياد ميپردازند و از نعمت هدايت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شکست قطعي در درمان تلقي ميکنند. اين باعث توهم عدم کنترل و بيارادگي فرد مي گردد. اين تصور آسيبزا، فرد را از ادامه درمان مأيوس ميسازد ، در حالي که درصد پيشرفت درمان فرد بسيار بالاست.
اگر نيک بنگريد، با کمي واقعنگري ميتوانستيد لغزشهاي هر از گاهي خود را با ديدي مثبتتر مديريت نماييد.
منصف باشيد . همان طور که به تنبيه ذهني ـ عملي خودارضايي خويش ميپردازيد، به تشويق ذهني ـ عملي موفقيتهايي هرچند اندک خود در ترک خودارضايي بپردازيد.
با پرهيز از هر گونه خودسرزنشي و خود ملامتگري به يادداشت نکات مثبت خود بپردازيد. هزاران نکته مثبت داريد که نبايد با بزرگ نمايي نکات منفيتان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد. براي 24 ساعت خود برنامهريزي سبک و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکري به تفکرات تحريکزا پرهيز نماييد. وقت فراغت براي خود قرار ندهيد و بي خود در جاهاي تحريك كننده مانند اينترنت پرسه نزنيد. با وجود آماده بودن شرايط محيطي و...ترك گناه بسيار مشكل و حتي نامقدور است.
سعي نماييد با كمك روانشناس از تکنيکهاي انزجار درماني و شرطيزدايي استفاده کنيد. لذت کاذب خود ارضايي را با يک امر منزجر کننده ذهني مانند تصور صحنه تهوعآور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن که فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد. به هيچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنيد. بدانيد صدها هزار توانستهاند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نيستيد.
در مورد فراموش كردن روابط احساسي و عاشقانه ، اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي هستند . عمدتاً ماندگارتر هستند. بنابراين به اين مسأله بستگي دارند كه ديدگاه ابتدايي شما نسبت به آن ها چه چيزي باشد. حال هرچه اين اطلاعات مهمتر و معنادارتر - خواه مثبت و خواه منفي- باشند، ماندگارتر خواهند شد. كسي كه معتقد است نميتواند آن را فراموش كند، يعني كه نميخواهد آن ماده اطلاعات را كنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ كند؛ به ويزه هنگامي که يک فايدة عملي براي فرد داشته باشد؛ هر چند که در برخي جنبههاي ديگر ناخوشايند باشد.
حال اگر همين فرد واقعاً معتقد گردد كه با كمك روانشناس يا مشاور ميتواند آن را كنار بگذارد، احتمال كنار آمدن با اين جدايي(به اصطلاح مردم فراموشي) به زودي صورت خواهد گرفت.
نرسيدن به عشق خود، هرگز بدتر از از دست والدين نيست كه ميلياردها بار اتفاق افتاده است و ميلياردها نفر با آن كنار آمدهاند؛ همين طور وقتي افراد معشوق يا معشوقة خود را از دست ميدهند، معمولاً پس از مدّتي با سادگي يا كمي دشواري خود را مجبور به ترك ميبينند و از آن عبور مي كنند و به فرد ديگري دل ميبندند .البته در كم ترين موارد(صرفاً موارد مرضي) فرد نميتواند عبور كند. در واقع در تمام اين موارد افراد ابتدا ميخواهند و بعد ميشود! فراموشي چيزي جز اين نيست.
به هر حال همه چيز در انديشه خودتان است كه بخواهيد يا نخواهيد؛ راه سومي وجود ندارد. بله؛ اگر خواستيد ممكن است به تنهايي نتوانيد كه در اين صورت از روانشناس كمك بگيريد. «نميتوانم» در کار نيست که نميگذارد عبور کنيد ،بلکه «نميخواهيد» فراموش کنيد؛ چون احتمالاً فوايدي وجود دارد يا تصور مي کنيد که وجود دارد. زمانه و تجربه به ما بارها و بارها نشان داده است که اغلب مجبور به پذيرش واقعيات هستيم و با آن کنار مي آييم. چون آنچه مي خواهيم، نميشود و آنچه نميخواهيم ،ميشود. گاهي چيزهايي که مي خواهيم ،بر خلاف مصالح ما است. البته يادتان باشد که دخترها به دليل جنبه عاطفي شان گاهي به دست و پا هم مي افتند. بنابراين بهتر است به صورت حضوري با يک روانشناس گفتگو کنيد تا روش تحليل مسايل و حاکم کردن منطق بر عاطفه و احساس را فرا بگيريد.
به هر حال يك دختر يا پسر لازم است فرا بگيرد كه دنيا محل به دست آوردن و از دست دادن است؛ يعني همان طور که ياد ميگيريم چيزهايي را به دست آوريم، بايد ظرفيت از دست دادن برخي چيزها را هم به دست آوريم. درست است كه چيزهاي زيادي داريم؛ اما همة آن ها همواره در معرض تهديد هستند. ممكن است هر آن هر يك از آن ها را از دست بدهيم.
چه كسي به ما تضمين داده است كه تمام امكانات براي هميشه يا تا آخر عمر با ما همراه باشد؟ به همين دليل هم خداوند ظرفيت سازش با موقعيت هاي شكست و ناخوشايند را در انسان قرار داده است و فرد اندكي بعد با موقعيت سازگار ميشود. در اين بين نكتة مهم خواست قلبي فرد براي تغيير است كه گاهي به دليل برخي مشكلات ديگر فرد نميتواند نسبت به آن راضي شود مثلاً هنگامي كه يك دختر از اعتماد به نفس بالايي برخوردار نيست و از پاسخ منفي يك نفر وحشت ميكند، به تكاپو مي افتد كه به هر طريق ممكن پاسخ مثبت را بشنود؛ در اين موارد افراد با وضعيت دشوار روبرو ميشوند كه بايد با كمك مشاور ادامه دهند. در خصوص فراموش کردن نکتة اساسي آن است که هر اندازه تلاش کنيد تا آن را از ذهن خودتان خارج سازيد، براي شما اهميت بيش تري پيدا ميکند و استقرار مييابد. به همين دليل همواره بايد در نظر بگيريد که نسبت به آن بي اعتنا بمانيد. براي اين کار لازم است:
1. عجله نکنيد. کمي به خود زمان دهيد. تا جنبه هاي خوب و بد ماجرا را بررسي کنيد . با احساسات و آنچه رخ داده کنار بياييد.
2. خشم خود را انکار نکنيد. انکار باعث ايجاد حال بد در شما ميشود.
3. تلاش كنيد تا با استفاده از همدلي ديگران به تسكين دست يابيد اما دقت كنيد كه اين به معناي درمان نيست و تنها براي كاهش دردهاي دروني است.
4. به اعتماد به نفس نياز داريد. دلايل تاثيرات منفي او را بررسي کنيد. مثلا نابالغي، بيکفايتي در انجام کارها، مسئوليت ناپذيري و ... همه دلايل مشکلات هستند.
5. اگر کسي خودش تغيير نخواهد، هرگز تغيير نخواهد کرد. پس از تغيير دادن ديگران دست بکشيد . خودتان را تغيير دهيد، نه به شکلي که ديگران ميخواهند، بلکه به شکلي که منطقاً مطلوب است.
6. درک کنيد که تغييرات بزرگ نياز به زمان دارند. از تغيير دادن خود نترسيد، ديگران هر چه ميخواهند فکر کنند، اين زندگي شماست و فقط يک بار به شما داده شده است، پس آيندة خود را خودتان بسازيد.
7. از دوستان مثبت خود کمک بگيريد. دوستان واقعي از همه بهتر شما را درک مي کنند. درد و دل کردن با دوستان يکي از بهترين روش هاي فرار کردن از تنهايي است.
8. سعي کنيد با دوستان خود ساعات بيش تري را سپري کنيد.
9. دقت کنيد که دوباره وارد رابطهاي جديدي نشويد.
10. کسب تجربه هاي بيش تر .نکتة مثبت در چنين رخدادهايي است. در هر صورت براي ادامة زندگي خود بايد او را ببخشيد و ادامه دهيد.
در زندگي بر يک بعد توليدگري متمرکز شويد. در دسترس قرار ندادن ارتباط و تماسهاي بعدي را کاملاً جدّي بگيريد. کمک به يادآوري صحنههاي احساسي و تجزيه و تحليل آن ها تنها با کمک يک مشاور صورت ميگيرد . از عملگري دربارة آن به تنهايي اجتناب نماييد. هيچ گاه رسماً براي زدايش اقدام نکنيد. اين اقدام هميشه با شکست روبرو است؛ چون قصدتان معلوم است . دستگاه رواني بلافاصله آن را شناسايي کرده و در برابر آن مقاومت ميکند. در نهايت اميدوارم با تمرينات مداوم در خصوص به حال خوب دست يابيد؛ اما چنانچه به تنهايي موفق نشديد، جاي براي نگراني نيست. ميتوانيد با يک مشاور ادامه دهيد. والسلام، خدا نگهدارتان!