سلام یکی از دوستان من گوشت گاو نمیخوره و استدلالش این حدیث هست که فکر میکنه از پیامبر هست گوشت گاو مرض است، شيرش دوا و چربيش شفاست میخواستم بپرسم آیا واقعا این حدیث درست است؟ ممنون
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
آري چنين حديثي در کتب روايي هست، ولي بايد توجه داشت که حديث نمي فرمايد که گوشت گاو براي همه افراد و در همه شرايط مريض آور است زيرا اگر چيزي جز درد و رنج نياورد و فايده معقول نداشته باشد، خبيث است . خداوند خبيث ها را حلال نکرده بلکه حرام کرده است . اگر چيزي حلال شده ،يعني طيب است و مفيد مي باشد.
گوشت گاو حلال است ،پس مفيد بوده و طيب است اما همين طيب ها از لحظ طبع آثار با هم متفاوتند. بعضي طبع سرد دارند . بعضي طبع گرم و بعضي غليظ و سنگين هستند . بعضي سبک و زود هضم . هر کدام از اين ها براي يک گروه مفيد و خوب و براي يک گروه ضرر دارند.
به عنوان مثال کره حيواني يک غذاي بسيار مطبوع و لذيذ است اما اين غذا براي غالب افراد که کار و تلاش شبانه روزي آن ها کم است، به خوبي هضم نمي شود و مشکل زا مي گردد
گوشت گاو نيز از گوشت هاي سنگين است(1) که براي غالب افراد که کار و تلاش کم دارند، هضم آن سخت است ، ولي گوشت گوسفند و بز به خصوص کم سن و سال آن ها از گوشت هاي معتدل و آسان هضم است . براي غالب افراد که تلاش و کوشش شبانه روزي آن ها کم است، قابل هضم بوده و مشکل زا نمي باشد.
در همين حال شير آن ها عکس است، يعني شير گوسفند پر چرب و سنگين است . براي غالب افراد مناسب نيست اما شير گاو چربي کم تري دارد و رقيق تر است و براي غالب افراد به آساني هضم مي گردد.
شير گوسفند براي افرادي که تلاش فراوان دارند ،مناسب تر است . شير گاو براي غالب افراد که تلاش کم دارند ،مناسب است. (2)
بنا بر اين برداشت آن فرد از اين حديث صحيح نيست . گوشت گاو فوايدي دارد که گوشت گوسفند ندارد. صحيح آن است که ايشان گوشت گاو را از سبد غذايي خود حذف نکند . خود را از فوايد خاص آن محروم نگرداند(3) اما بيش تر خوراک گوشت خود را از گوشت گوسفند يا گوشت سفيد قرار دهد( البته اگر وضعيت شغلي او به گونه اي است که بدنش در فشار سنگين واقع نمي شود و به سوخت و ساز زياد نياز ندارد).
پي نوشت ها:
1. بحار الانوار ،ج59،ص312.
2. به همين جهت در مورد شير آن ها آمده:"لبن البقر دواء و لبن الغنم داء". (بحار الانوار،ج59،ص296)
2. مثلا از فوايد گوشت گاو اين که برص و پيسي و خشکي پوست را از بين مي برد. (بحارالانوار، ج63، ص97)