پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
دردعاهاي مفاتيح آمده اگر گناهان به اندازه كف درياها باشد بخشیده می شود
در مورد ثواب زيارت ها يا ثواب بعضي اعمال مستحبي يا ثواب بعضي اذكار توجه به چند نكته لازم است: ...

چطور در مجالس و روايات مي گويند كه ريختن تنها قطره اشكي براي امام حسين باعث مي شود تمام گناهان و پليديهاي انسان بخشيده شود؟Ԟاينكه در دين اسلام بيان شده ديدن حتي 1تارموي زن گناه است و عذاب هاي فلان دارد چطور است كه اين مذهب اين همه سختگير و متعصب است ولي با نشان دادن حزن و اندوه و يا قطره اشكي در مجلس عذاداري امام حسين تمام گناهانش بخشيده مي شود؟ يا با خواندن يك ورد رو به قبله خواندن كه در دعاهاي مفاتيح آمده اگر گناهان به اندازه كف درياها و ريگ بيابان ها باشد بخشيده مي شوند؟!!

در مورد ثواب زيارت ها يا ثواب بعضي اعمال مستحبي يا ثواب بعضي اذكار توجه به چند نكته لازم است:

1. در مورد فضيلت تلاوت سوره ها و اعمال مستحبي اولا بايد سند آن را بررسي كرد .

البته رواياتي داريم به اين مضمون كه اگر بنا بر حديثي از رسول خدا بر انجام عملي وعده پاداشي داده شده باشد و فرد به خاطر وعده پيامبر و براي رسيدن به ثواب موعود آن عمل را انجام دهد، خدا آن ثواب را به وي خواهد داد حتي اگر آن حديث سخن پيامبر نباشد.(1)

با توجه به اين روايات كه متعدد و معتبر هستند، عالمان نسبت به سند روايات ثواب تلاوت سوره ها يا زيارت ها يا اذكار سخت گيري نكرده و مؤمنان را به همان وعده اجمالي وا گذارده اند.

2.  وعده ها اجمالي است و قيد و شرط آن ها در روايات ديگر به صراحت و بارها ذكر شده است. مثلا آيه شريفه مي فرمايد:" َ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين‏"(2)؛ خدا فقط از با تقوايان مي پذيرد".

اين آيه قيد عامي را به همه عبادات و اعمال ما مي زند و آن "رعايت تقوا " است. خدا در اين آيه با حصر "انما" اعلام مي كند كه فقط از باتقوا ها مي پذيرد. بنا بر اين اگر كسي تقوا سرلوحه اعمالش نباشد و به جاي يك بار ،هزار بار سوره "يس" بخواند، دردي از او دوا نخواهد كرد.

3. مراد از روايت خواندن به تنهايي نيست. چون در آيات و روايات زيادي كساني كه فقط به خواندن كتب آسماني اكتفا مي كنند، مذمت شده اند، بلكه منظور خواندن به همراه عمل است.

يا گريه بدون معرفت ارزشي ندارد. گريه اي ارزشمند است كه حداقل ناشي از معرفت گريه كننده به مظلوميت امام باشد و گرنه خود سپاه عمر سعد و اهل كوفه هم اشك زيادي بر حضرت ريختند.

كساني كه بعد از كشته شدن امام و يارانش به خيام حرم هجوم بردند، اشك ريزان حرم را غارت كردند، ولي اين گريه آنان را از گناه عظيم شركت در قتل امام پاك نمي كرد.

4. امام خميني در زمينه احاديث چنيني بيان زيبايي دارند:

"هر كس مراجعه كند به وصيت هايي كه رسول اكرم (ص) به حضرت امير المؤمنين(ع) مي‏كردند، و وصيت هاي ائمه بعضي به بعضي، و وصيت هايي كه به خواص شيعيان مي‏فرمودند و تأكيدات و سفارش هاي خيلي بليغي كه مي‏فرمودند و آن ها را از معصيت خداي تعالي بر حذر مي‏نمودند، كه در اصول و فروع تكاليف، كتب اخبار از آن پر است، علم قطعي حاصل مي‏كند كه اگر بعض روايات‏ به حسب صورت و ظاهر مخالف با آن احاديث وارد شده است، ظاهر آن ها مراد نيست. پس، اگر طوري ممكن بود تأويل آن كه منافات با آن احاديث قطعيه صريحه، كه از ضروريات دين است، نداشته باشند، آن را تأويل مي كنيم، يا جمع عرفي داشت جمع مي كنيم، و الا ردّ علم آن به قائلش مي‏نماييم‏...

اين است چند حديث از احاديث شريفه صريحه به اينكه اين اشتهاي كاذبه كه ما اهل دنيا و معصيت داريم( كه با يك عمل جزيي و بدون توبه و تدارك گناهان به ثواب هاي عظيم برسيم و از عذاب و كيفر گناهان مان نجات يابيم) غلط و باطل است، و از هوس هاي شيطاني و مخالف با عقل و نقل است. و ضميمه نما به آن آيات شريفه قرآنيه را، مثل قول خداي تعالي:

كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَةٌ. (3) و مثل قوله تعالي: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ. وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ. (4) و مثل قوله تعالي: لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ(5) و غير اين‏ها از آيات شريفه كه در [هر] صفحه از كتاب الهي موجود است، كه تأويل و تصرف در آن خلاف ضرورت است.

در مقابل اين‏ها احاديث ديگري است كه آن ها هم در كتب معتبره مذكور است( مشابه حديث بالا با سند معتبر)، ولي نوعا جمع صحيح عرفي دارد. و اگر جمع نيز پسند نيفتد و قابل تأويل نباشند، مقاومت با اين همه حديث صحيحه صريحه متواتره مؤيّده به ظواهر قرانيه و نصوص فرقانيه و عقل سليم و ضرورت مسلمين ننمايد... مردم مطلقا به اعمال خود گرفتارند و مؤاخذ در زشتي ها هستند، مگر آن هايي كه ايمان آورند و توبه از گناهان كنند و عمل صالح به جا آورند. و اين سه در هر كس جمع شود، رستگار و مورد الطاف خداوند است و در پيشگاه مقدس حق محترم است، و سيّئات و گناهان [او] مبدل به حسنات شود...

پس اي عزيز، شيطان تو را مغرور نكند و هواهاي نفسانيه تو را گول نزند. البته انسان تنبل مبتلا به شهوات و حب دنيا و جاه و مال، مثل نويسنده، هميشه دنبال بهانه است از براي تأييد تنبلي خود، و هر چه موافق با شهوات او باشد و مؤيد هواهاي نفسانيه و خيالات شيطانيه او باشد، اقبال به آن نمايد و چشم و گوش خود را به آن باز كند، بدون آنكه فحص از مغزاي آن نمايد يا به مقابلات و معارضات آن نظر نمايد.

بيچاره گمان مي‏كند به مجرد دعوي تشيع و حب اهل بيت طهارت و عصمت(و انجام بعض اعمال مستحب يا تلاوت بعض سور و ادعيه) جواز ارتكاب هر محرّمي را خداي نخواسته دارد و قلم تكليف، نعوذ باللّه، از او برداشته شده! بدبخت نمي‏داند كه شيطان بر او تعميه كرده(بينايي او را گرفته)، و در آخر عمر بيم آن است كه محبت بي مغز بيفايده نيز از دستش برود و با كف تهي در صف نواصب اهل بيت محشور گردد. آخر دعوي محبت كسي [كه‏] بيّنه نداشته باشد پذيرفته نيست.

ممكن نيست من با شما دوست باشم و محبت و اخلاص داشته باشم، و بر خلاف تمام مقاصد و مطلوبات شما اقدام كنم. درخت محبت ثمره و نتيجه‏اش عمل بر طبق آن است، و اگر اين ثمره را نداشته باشد، بايد دانست كه محبت نبوده، خيال محبت بوده.

پيغمبر اكرم و اهل بيت مكرم او، صلوات اللّه عليهم، تمام عمر خود را صرف در بسط احكام و اخلاق و عقايد نمودند و يگانه مقصد آن ها نشر احكام خدا و اصلاح و تهذيب بشر بوده و هر قتل و غارت و ذلت و اهانتي را در راه اين مقصد شريف سهل شمردند و از اقدام باز نماندند، پس محبّ و شيعه آن ها كسي است كه در مقاصد آن ها با آن ها شركت كند و پيروي از آثار و اخبار آن ها كند. اينكه در اخبار شريفه اقرار به لسان و عمل به اركان را از مقوّمات ايمان شمرده ،بيان يك سرّ طبيعي و سنّة اللّه جاريه است، چون كه حقيقت ايمان ملازم با اظهار و عمل است. عاشق در جبلّه طبيعيه اوست. اظهار عشق و تغزّل در شأن معشوق، و عمل به لوازم ايمان و محبت خدا و اولياي او. [اگر] عمل نكرد مؤمن نيست و محبت ندارد. و اين صورت ايمان و محبت بي مغز و معني نيز با جزئي حوادث، و في الجمله فشار، از بين مي‏رود و صفر اليد به دار جزاي اعمال منتقل شود.(6)

بنا بر اين، احاديث وارد شده در ثواب زيارت و گريه بر امام حسين ما را به خوبي تشويق مي كند و وعده اجمالي مي دهد. اگر كسي دنبال اين وعده برود و سعي در تحصيل نمايد، خود را در معرض توبه و هدايت و عمل صالح قرار داده، اميد است كه اصلاح كند و نجات يابد . عملش كيميا شده و همه اعمال بدش را به خوب تبديل كرده، خوبي هايش را خالص ساخته و شايسته برترين ثواب ها گرداند كه خداي بزرگ فرمود:

إلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللَّه سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّه غَفوراً رَحيما؛(7)

(زنا كاران و قاتلان و مشركان در جهنم جاويدند.)مگر كسي( از آنان) كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح به جا آورد كه خدا گناهان اينان را بدل به خوبي مي كند و خدا آمرزنده و مهربان است.

گريه براي اباعبدالله از اين جهت كه مظلوم واقع شد و خود و اصحابش بي گناه به شهادت رسيدند و بر خانواده اش سختي فراوان رفت، عملي ارزشمند است و ثواب دارد.

البته طبيعي است كه هر چه انگيزه فرد عزادار بلند مرتبه تر باشد، ثواب بيش تري دارد. ثواب كسي كه فقط بر مظلوميت اباعبدالله مي گريد، با ثواب كسي كه علاوه بر آن، بر محروميت خود از همراهي با اين قافله هم مي گريد و بر اين كه چرا با اين قافله همراه نيست، اشك مي ريزد و در اين عزا و گريه از خدا توفيق همرنگي و همراهي مي طلبد، به طور طبيعي همسان نيست و ثواب فرد دوم به مراتب بالاتر است؛ ولي همان گريه بر مظلوميت، نهال عشق است كه با اشك چشم آبياري مي شود و تناور مي گردد و عشق به هم رنگي و همراهي را در پي دارد.

در باب گناهان هم اين گونه است. اين وعيدهاي شديد و غليظ براي اين است كه بنده از گناه احتراز كند و حريم بگيرد و گر نه همين خدايي كه اين همه تهديد مي كند و وعيد مي نمايد، به طور اجمال وعده مي دهد كه خدا غير از شرك را اگر بخواهد مي آمرزد و لو اين كه بنده توبه نكرده از دنيا برود:

إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ (8)

خداوند (هرگز) شرك را نمي‏بخشد! و پايين‏تر از آن را براي هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مي‏بخشد.

پي نوشت ها:

1. بحارالانوار، ج2، ص256.

2. مائده(5)آيه27.

3. مدثر(74)آيه38.

4. زلزال(99)آيه7-8.

5. بقره(2)آيه286.

6. شرح چهل حديث، ص568-576.

7. فرقان(25)آيه70.

8. نساء(4) آيه48.