موقع عبادت مثل نماز ودعا نمي دانم چه تصوري از خداوند بايد داشته باشم يعني چه وجودي را در نظر داشته باشم. هر چيزي را كه بخواهيم تصور كنيم خدا نيست. پس چگونه می توانم با خداوند ارتباط برقرار نمایم؟
حقيقت ذات نامحدود الهي براي ما كه موجودات محدود هستيم، قابل درك نيست. به همين جهت، در روايات آمده كه در ذات الهي تفكر نكنيد؛ بلكه در صفات خداوند تأمل كنيد.(1)
هرچند خواسته يا ناخواسته با هر تفكري در مورد خداوند تصويري ذهني يا وهمي از خداوند در نفس ما شكل مي گيرد كه صرف تحقق چنين تصويري در ذهن، خلاف شرع نيست؛ ولي بايد بدانيم همچنين خدايي كه ما در تصور و خيال خود مي آوريم، خدا نيست؛ بلكه مخلوق و ساخته ذهن ما است.
اصولاً خداوند در تصور و خيال ما در نميآيد و عقل نيز به ذات الهي راه نمييابد؛ چون لازمه آن، احاطه قوه محدود مدركه ما بر حقيقت نامتناهي خداوند است. خداي نامحدود در احاطه موجود محدود و عقل ناقص داخل نميشود.
همين امر، در كلمات پيشوايان دين هم وارد شده است كه فرمودند: "كلّما ميزتموه باوهامكم في ادقّ معانيه فهو مخلوق مثلكم مردود اليكم؛(2) هر چه در ذهن شما بيايد و آن را تصور كنيد، در باريكترين جلوهها و مفهومهايش، آن خدا نيست؛ بلكه او هم مخلوقي مثل شما است كه در وجودش احتياج دارد و برگشت وجود او به شما است".
در نتيجه به معناي دقيق كلمه هيچ گاه نمي توان تصوير ذهني درستي از خداوند داشت، اما اين امر به معناي عدم امكان مخاطب قرار دادن خداوند نيست. زيرا ما براي درك اصل وجود يك حقيقت و چگونگي آن نياز به برخورداري از يك تصوير ذهني نداريم؛ به عبارت روشن تر همان گونه كه ما از حقيقت " وجود " و " هستي " تصوير خاصي در ذهن نداريم و تنها با اعماق وجودمان آن را ادراك مي كنيم و مي توانيم در مورد آن گفتگو كنيم، در مورد ساير موجودات ناشناخته هم مي توانيم چنين وضعيتي داشته باشيم.
به علاوه نفس همين تصور ذهني ما از خدا به عنوان برترين موجود عالم كه قابل گنجايش در هيچ تصوير ذهني نيست و نمي توان آن را محدود در حدود مختلف دانست، خود منشا شكل گيري يك صورت ذهني از خداوند است، همان گونه كه ما از" نامحدود" و "بي انتها "مفهومي در ذهن داريم مي توانيم در مورد خداوند به عنوان يگانه موجود بي انتها و غير قابل درك نيز ادراكي داشته باشيم و در مناجات ها به او توجه كنيم.
البته تذكر اين امر هم خالي از فايده نيست كه در عبادتي همچون نماز هم نياز به داشتن تصويري ذهني از خداوند برای مخاطب قرار دادن او نيست.
پي نوشت ها:
1. ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ه ش، ج 1، ص 93.
2. علامه مجلسي، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق، ج 66، ص 292.