پرسش:
چگونه بود این نسل (پهلوی) نسلی که نه ستاد نماز. نه ستاد امر به معروف و نه بر در و دیوار آیه و حدیث و روایت. نه نماز جمعه نه هرروز در رادیو و تلویزیون اش روایت اخلاق دینداری درس انسانیت خبری بود آن نسل سینمای فارسی را داشت. عرق فروشی سر خیابان رو داشت اما برای رفتن یا نرفتن مختار بود. این نسل دمار از روزگار لشکر عراق در آورد. فقط این گونه آزادی و این طرز تفکر میتواند برخورد با زیردست باید چگونه باشد نسل گذشته به راستی و به دور از ریا و نفاق اخلاقگرا و آزاده بودند که امتداد راه پوریای ولی تختی در مسیری سبز تا نپال هم کشیده میشود... اخلاق و جوانمردی را با بخشنامه و دستور نمیتوان در جامعه جاری کرد...
پاسخ:
در خصوص این سؤال باید توجه داشت که بخش بزرگی از نسل تربیتشدهی دوران طاغوت، اهل حماسه و ایثار نبودند و نیستند. آنان که ایثار و حماسه آفریدند، تربیتشده و تحول یافتهی مکتب انقلاب اسلامی و امام خمینی بودند نه کابارهها و مراکز فحشا. ایجاد مراکز فحشا و آزادیهای مخرب و فراهم کردن بسترهای فسادزا، موجب انتخاب آگاهانه افراد نمیگردد، بلکه موجب رشد و تکثیر افراد فاسد است و اگر نظام تربیتی تغییر نمیکرد و بسترهای فسادزا محدود نمیشد، تخریب و افساد جامعه فراگیرتر و عمیقتر میشد. البته اینگونه هم نیست که دیروز آزادی انتخاب بود و امروز صرفاً تربیت اخلاقی نظام جمهوری اسلامی حاکم باشد. انضباط اخلاقی در امور اجتماعی - که در همه جهان با تعاریف دولتها حاکم است- متفاوت از تحمیل مطلق اعتقادات است.
در رابطه با این موضوع چند نکته قابل توجه است:
اول اینکه، همه افراد نسل دوران پهلوی، در دوران دفاع مقدس حضور نداشتند و بالطبع حماسه و ایثار خلق نکردند. بلکه بار این هزینه سنگین، بر دوش اقلیتی مؤمن و فداکار بود. «در این جنگ ۲۱۷ هزار ارتشی، ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار نیروی بسیجی به همراه ۲۰۰ هزار نیروی سپاه، شهربانی و ژاندارمری در مقابل تجاوز دشمن ایستادند».(1) در حالی که ایران جمعیتی 40 میلیونی داشت و امام خمینی (ره) ارتش بیست میلیونی را مطالبه کرد. عده زیادی در پی همان خسارتهای معنوی دوران طاغوت، در لاقیدی و فرهنگ عافیتطلبی و عیاشی غرق شده بودند و هرگز نجات نیافتند و صرفاً طلبکارانه با بقیه برخورد کردند و اکثریتی در جبهههای جنگ هشتساله حتی برای یک روز شرکت نکردند.(2)
دوم اینکه؛ نسلی که به جبههها شتافت و حماسه و ایثاری بینظیر از خود نشان داد، تربیتشده شاه بودند یا تربیتشده مکتب امام خمینی (ره)، علما و حوزههای علمیه؟! حضور در مساجد و هیئت و حسینیهها آنان را بیدار و متحول کرد یا کاباره و عرقخوری و فیلمهای مبتذل و مخرب فارسی؟! چطور همین نسلهای تربیت شده شاهنشاهی، دویست سال در مقابل تجاوزهای خارجی موفق نشد؛ اما پس از انقلاب امام خمینی (ره)، در هشت سال دفاع مقدس، حتی یک وجب از خاک کشور را از دست نداد؟! دفاع مقدس و مقاومت مردم، محصول تحول انقلابی است یا تربیت مبتذل و خودکامه شاهنشاهی؟!
با اندکی تأمل میتوان پی برد که ریشههای ایمانی مردم، آنان را به نظام سیاسی و اسلامی خود مؤمن کرده بود؛ وگرنه همین مردمِ آزاد در انتخاب، در زمان تحقیر رضاخان در برابر ارتش متفقین از ارتش بیریشه رضاخانی حمایت نکردند و پس از آن از پسرش نیز همینطور.
در زمان شاه با تمام محدودیتها و برخوردها تربیت دینی گسترده و عمیقی وجود داشت که البته توسط حوزههای علمیه و دلسوزان مذهبی به وسیله منابر، نشریات و مکتوبات و نوارهای صوتی از طریق دانشگاه و مسجد و حسینیه، آن نسل فداکار را تربیت میکرد.(3) و این ثمره آزادی انتخاب نبود.
سوم: آیا امروز که با توسعه تکنولوژی و از طریق ماهواره و کامپیوتر و گوشیهای هوشمند و فضای مجازی، تخریب اعتقادات و اخلاق مردم به شدت تسهیل شده است و فعالیت و مقاومت جدی امثال ستاد اقامه نماز و دفتر تبلیغات اسلامی و سایر نهادهای مذهبی در مقابل تخریب اعتقادات و اخلاق مردم را شاهد هستیم، نسل حماسی و ایثارگر کمتری داریم؟
سؤال اینجا است که اگر این حجم از فعالیت نیروهای مؤمن و انقلابی نبود و سبک فاسد کننده دوران طاغوت کماکان حاکم بود، وضعیت اعتقادی و اخلاقی جامعه سالمتر بود یا اینکه مانند بسیاری از کشورهای اسلامی، چیزی از مظاهر و بواطن اسلام باقی نمانده بود؟ همان کشورهایی که عدهای نماز هم میخوانند اما ایثار و حماسه که به جای خود، حتی رژیم غاصب اسرائیل و دشمن شماره یک جوامع اسلامی را به رسمیت میشناسند و از ظلم ابرقدرتها علیه کشورهای اسلامی حمایت میکنند و تابع محض آنان هستند. پس مدل فضای تربیتی حاکم میتواند جمعیت مصلحین نسبت به مفسدین را متحول سازد.
چهارم: نکته دیگر اینکه وجود هر مدل آزادی انتخاب در نظام اجتماعی، سازنده نیست، بلکه بعضاً بسیار مخرب و ویرانگر است و ما هنوز تاوان ابتذال بجا مانده از فرهنگسازی و تغییر سبک زندگی بخش عظیمی از جامعه ایرانِ دوران پهلوی را پرداخت میکنیم.
اینکه مراکز فساد و فحشا دایر باشد و از رسانههای حکومتی ترویج شود و رسمیت یابد، به تکثیر بیش از پیش فساد کمک میکند و نه انتخاب آگاهانه؛ چراکه همیشه و در طول تاریخ بشریت، تخریب و افساد از ساختن و حفظ راحتتر بوده است. پس ایجاد بسترهای فسادزا و مبتذل، نسل فاسدتری تربیت میکند؛ به عبارت دیگر در واقع با ایجاد بسترهای فساد، انتخاب آگاهانه از بین میرود و اسارات فکری توسط جاذبههای افسارگسیخته شهوانی و نفسانی رخ میدهد.
و نکته آخر اینکه این تصور که در گذشته آزادی انتخاب بود و امروز همه صرفاً در خدمت برنامههای مذهبی نظام جمهوری اسلامی هستند صحیح نیست. امروز نیز آزادی انتخاب به مراتب بیشتر از دوران طاغوت وجود دارد و حتی نظام جمهوری اسلامی در محدود کردن آن به دلیل توسعه تکنولوژی قدرتی ندارد. بخش قابل توجهی از همین فساد رایجِ امروز، محصول آزادی بیقید و شرط محصولات سیاسی و فرهنگی رسانههای خارجی است که به مردم این انتخاب را داده است که به صورت خانوادگی تماشاگر آثار مبتذل و مخرب آنان باشند.
البته انضباط اخلاقی در امور اجتماعی متفاوت از تحمیل مطلق اعتقادات است که اولی در تمام جوامع با تعریف خودشان حاکم و جاری است. قطعاً صرف رویکرد دستوری موجب تحول و اصلاح اجتماعی نمیشود، اما قطعاً ولنگاری اجتماعی و ایجاد بسترهای فسادزا، موجب سرعت سقوط اخلاقی اجتماعی است. به همین دلیل است که هیچ کشوری در مورد تولید، توزیع و مصرف مواد مخدر چنین روشی را انتخاب نمیکند.
نتیجه:
بخش کثیری از جامعه ایران، حماسه آفرین نبودند؛ حماسهآفرینان دفاع مقدس، ذیل تربیت دوران شاهنشاهی نمیگنجند، بلکه عموماً مجاهدان صف اول نهضت امام خمینی (ره) و تحت تربیت علما و دلسوزان اسلام بودند. انتخاب آگاهانه ارزشمند است، اما فراهم کردن بستر فساد و انحراف، عملی خلاف عقل و خلاف شرع است.
پی نوشت:
1. آمار بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس. ر.ک: کتابک مقاومت؛ به کوشش محمدحسین قاسمی و همکاری اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان قم.
2.آن روز هم شما خیال نکنید همه جوانها میرفتند جبهه؛ نه در دورهی جنگ هم یک عدّهای جبهه میرفتند و مجاهدت میکردند و خود را در معرض انواع و اقسام مشکلات قرار میدادند، یک عدّهای هم اینجا مشغول بیعاری و الواتی و کارهای گوناگون بودند؛ یعنی خیلی از جوانها هم اینجوری بودند.
همه شهدای ما در دوره هشت سال جنگ تحمیلی در حدود مثلاً سیصد هزار یا سیصد و خردهای هزار است. خب، آنوقت چهل میلیون جمعیّت ایران بود؛ در جمعیّت چهل میلیونی، فرض کنید دو میلیون، سه میلیون، چهار میلیون جبهه رفتند، حدود سیصد هزار نفر هم به شهادت رسیدند. این در قبال آن چهل میلیون جمعیّت ایران چیز زیادی نبود؛ یعنی همان زمان هم اینجور نبود که همهی جوانها انقلابی باشند. khamenei.ir، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار خانواده شهید محسن حججی – 11/7/1396.
3. ر.ک: جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران؛ منیژه، صدری، نقش مساجد و دانشگاهها در پیروزی انقلاب اسلامی، میزبانی، مهناز وحشمتالله سلیمی، کتابهای پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک.