در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث و روایات رجوع میكنم گیج تر میشوم! نمیتوانم ملاك درستی برای ساده زیستی در زندگی را برداشت كنم.مثلا: از امام رضا (ع) پرسیدند: خوشبختی، لذت و خوشی زندگی در دنیا به چه چیزی است؟ حضرت فرمود: «به داشتن خانه بزرگ و وسیع و دوستان بسیار خوب». به زندگي خود توسعه دهيد: امام رضا (ع) فرمود: مردي كه توانايي مالي دارد بهتر است به زندگي همسر و فرزندان خود توسعه دهد تا به علت خساست و سختگيري او آرزوي مرگ وي را نكنند.» «آن كسي كه از نعمت مالي برخوردار است بايد اسباب رفاه خانواده خود را بيشتر فراهم كند.» در هزينه و مخارج خانواده خود زياده روي و سخت¬گيري نكنيد: امام رضا (ع) فرموده است: «باید در رابطه با مصارف مالی و هزینه زندگی خود و خانواده خویش معتدل و میانهرو باشی.» «بر مؤمن و مسلمان به ویژه سرپرست خانواده سزاوار است وقتی كه تنگدست شد برای خانوادهاش با حساب و درست پول خرج كند و هنگامی كه غنی گردید اسباب رفاه و راحتی ایشان را به خوبی فراهم كند.» پس معنای وسعت در زندگی چیست؟ ساده زیستی؟ قناعت؟ اسراف؟
با توجه به اینكه سوالتان، نیاز به تبیین دارد، خواهش می كنیم به أبعاد آن به دقت توجه فرمایید.
يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه از نظر فرهنگ ديني، يكي از ارزش هاي متعالي به حساب مي آيد.
ساده زيستي، پاسخ انسان هاي دانا به زندگي ناپايدار دنياست كه در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل مي شود. بنا براين، ساده زيستي با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگي دنيا مرتبط است.
در عصر حاضر، دو نگاه افراطي و تفريطي به بهره مندي از مواهب الهي و ماديات ديده مي شود. عده اي در ماديات دنيا غوطه ور شده و اسير زرق و برق و تجملات آن گرديده اند و برخي مانند راهبان مسيحي و صوفيان، تارك دنيا شده و از جهان ماده يا به كلي بي خبرند و يا مي خواهند با زندگي زاهدانه، افكار مردم را به خود جلب كنند.
رشد فزاينده ي عوامل قدرت وثروت و ترويج مصرف گرايي در عصر حاضر، خطر روي آوردن به زندگي تجملاتي و فرو رفتن در مرداب دنيا را افزايش داده است.
وضعيت فوق و آثار زيان بار زندگي تجملاتي مي طلبد كه ويژگي هاي ساده زيستي و آثار مثبت آن را بررسي كنيم تا از خطرات دل بستگي تام و تمام به مواهب دنيوي و تجمل گرايي در امان بمانيم.
ساده زیستی در زندگی، مقولۀ كلی است كه باید به صورت عام به آن پرداخت؛ لذا به قواعد در این زمینه دقت فرمایید؛
ساده زيستي مورد نظر اسلام عبارت است از: عدم دل بستگي به مظاهر دنيا و رهايي از تجملات و تشريفات زايد زندگي و بي پيرايه بودن كه مقابل آن، تجمل گرايي و رفاه زدگي است. چند مقوله كه دانستن آن كمكتان می كند:
1) ساده زيستي و زهد: ساده زيستي با مفهوم زهد و بي رغبتي، ارتباط تنگاتنگي دارد. استاد مطهري مي گويد: «زهد، حالتي است روحي و زاهد از آن نظر كه دل بستگي هاي معنوي و اخروي دارد، به مظاهر مادي زندگي بي اعتناست. اين بي اعتنايي و بي توجهي تنها در فكر و انديشه و احساس قلبي نيست و در مرحله ي ضمير پايان نمي يابد. زاهد در زندگي عملي خويش، سادگي و قناعت را پيشه ي خود مي سازد و از تنعم تجمل و لذت گرايي پرهيز مي نمايد. زهاد جهان آنها هستند كه به حداقل تمتع و بهره گيري از ماديات اكتفا كرده اند.»(1)
با اين توصيف، مفهوم زهد دو مرحله ي قلبي و عملي دارد: مرحله قلبي آن، عدم دل بستگي به دنيا، و مرحله عملي آن، اكتفا كردن به حداقل ابزارهاي زندگي و ساده زيستي است. پس مي توان گفت: ساده زيستي راستين راه را براي تحصيل زهد حقيقي همواره مي سازد؛ چنان كه در روايتي از امام علي (ع) آمده است: «التزهد يؤدي الي الزهد؛(2) واداشتن خود به زهد و ساده زيستي، منتهي به حالت دروني زهد مي گردد» .در جاي ديگر مي فرمايد: «اول الزاهد التزهد؛ (3)نخستين گام زهد، تزهد (ساده زيستي) است.»
در يك جمله مي توان گفت: زهد، مربوط به گرايش باطني و قلبي انسان به دنياست و ساده زيستي، ناظر به زندگي فردي و اجتماعي افراد است و نمي توان بدون روحيه ي ساده زيستي، به زهد رسيد. تجمل گرايي، حاكي از دل بستگي به دنياست كه با زهد در تضاد است.
2) ساده زيستي و آراستگي: شايد بعضي تصور كنند ساده زيستي با آراستگي ظاهري، منافات دارد، در حالي كه بين اين دو هيچ گونه تضادي وجود ندارد. مي توان هم ساده بود و هم آراسته. اسلام بر لزوم آراستگي مسلمانان تأكيد كرده است.
قرآن مجيد مي فرمايد:
يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد؛اي فرزندان آدم، جامه خود را در هر نمازي برگيريد(4)
اين جمله مي تواند شامل پوشيدن لباسهاي مرتب و پاكيزه، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن باشد. ضمن آن كه شامل زينت هاي معنوي مانند: ملكات اخلاقي و پاكي نيت و اخلاص نيز مي گردد. (5) پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداي تعالي دوست دارد وقتي بنده اش نزد برادران خود مي رود، با ظاهري آراسته رو به رو شود. (6) آن حضرت از مردي كه موهاي ژوليده و لباسي كثيف داشت، انتقاد كرد و فرمود: بهره بردن از نعمت هاي الهي و نماياندن نعمت، جزء دين است. (7)
پيامبر اكرم (ص) در عين سادگي و دوري از تجملات دنيوي، پاك و پاكيزه و خوش بو و معطر بود؛ چنان كه وقتي از مسيري مي گذشت، رهگذراني كه پس از وي از آن جا مي گذشتند، از بوي خوش آن حضرت مي فهميدند كه پيامبر از آن جا عبور كرده است. (8)امام خميني (ره)كه الگوي ساده زيستي در عصر حاضر بود، به ظاهر خويش و تميزي و زيبايي لباس بها مي داد و همواره از عطر استفاده مي كرد.
3) ساده زيستي در عصر تكنولوژي: ممكن است اين توهم پيش آيد كه در اين زمانه كه عصر تكنولوژي و پيشرفت است، ساده زيستي ممكن نيست و اساسا سخن گفتن از اين مقوله، بيهوده و نا به جاست، زيرا ماهيت تكنولوژي، زهد و ساده زيستي را برنمي تابد. حيات تكنولوژي، فزون خواهي و گسترش است و همواره در پي توليد و تكثير مي باشد. پس يكي از مقتضيات آن، ترويج مصرف گرايي و ارزش بودن آن است.
در پاسخ بايد گفت :تكنولوژي، محصول انديشه و عمل انسان است، نه پديده اي خود مختار است ونه مي تواند انسان را به دنبال خود بكشاند. البته در اين كه يكي از ويژگي هاي تكنولوژي، ترويج مصرف گرايي است، ترديدي نيست، اما اين خواست انسان است كه اگر به دنيا روي آورد، براي خود مصرف هاي نو مي آفريند و در پي ايجاد نيازهاي دروغين مي افتد. انسان مي تواند از فوايد تكنولوژي بهره بجويد ولي اسير آن نباشد.
سخن در بهره مندي از تكنولوژي نيست، بلكه سخن در اين است كه بهره مندي از آن به چه قيمتي بايد تمام شود. تكنولوژي بايد در خدمت بشر باشد، نه اين كه انسان در خدمت تكنولوژي باشد. اگر ساده زيستي نسبي را يك ارزش بدانيم، فرقي ميان عصر تكنولوژي و جز آن و جود ندارد.البته بايد اذعان كرد كه عصر حاضر، ساده زيستي را دشوار ساخته است اما علي رغم اين دشواري، مي توان ساده زيستي را انتخاب كرد و در عين فعاليت اقتصادي و بهره مندي از مواهب علمي اين عصر، اسير ماديات نشد.
4) مجازات فزون طلبی و پاداش ساده زیستی: پیامبر خدا(ص) می فرمایند: هركس حلال دنیا را برای فزون طلبی و فخرفروشی بخواهد، خدا را دیدار خواهد كرد، در حالی كه از او خشم ناك است و هر كس آن را به منظور حفظ آبرو و خویشتن داری بطلبد، روز قیامت در حالی كه چهره اش چون ماه شب چهارده می درخشد، در آن صحنه ظاهر می شود.(9)
بهترینان امت پیامبر خدا(ص): پیامبر در سخنی فرمود: «بهترینان امت من، اشخاص قانعند و بدترین آنها، طمع كاران».(10)
ثمره قناعت:امام حسین(ع) می فرماید: «قناعت، مایه آسایش تن است».(11)
امام باقر(ع) می فرماید: «كسی كه به آنچه خدا روزی اش كرده قانع باشد، او از توان گرترین مردمان است».(12)
پاداش قناعت: از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: «كسی به معاش و ]روزی[ اندك خدا خرسند باشد، خداوند به عمل اندك او خرسند می شود».(13)
امام رضا(ع) در پاسخ به این پرسش كه قناعت چیست؟ فرمود: «قناعت، موجب خویشتن داری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است».(14)
برای توضیحات بیشتر می توانید با شماره (09640) تماس بگیرید.
پی نوشت ها:
1. شهید مطهری، سيري در نهج البلاغه، ص 214.
2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص291، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1366ه.ش.
3. همان، ج2، ص384.
4. اعراف (7)آيه ي 31.
5. ناصر مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلاميه ، 1374 هـ.ش، ج6، ص 148.
6. مجلسی، بحارالانوار، ج16، ص249، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم،1403ق.
7. كلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق، كافی، ج6، ص439، (ط-دارالحدیث)، دارالحدیث، چاپ اول، قم1429ق.
8. مصطفي دلشاد تهراني، سيره ي نبوي، دفتر اول، ص 327.
9. ابوالحسن ورّام بن ابی فراس، مجموعه ورّام، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، 1369،چ 1، ج 1، ص 289.
10. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمة، حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، 1379، چ 2، ج 10، ص5055، ح 17141.
11. همان، ح 17163.
12. همان، ح 17151.
13. همان، ص 5059، ح 17170.
14. همان، ص 5057، ح 17165.