پرسش:
متأسفانه مبتلا به دروغ شدم و گویا عادت کردم مدام دروغ بگویم! پیشنهاد شما چیست؟ (راههای درمان)
دروغ یکی از کلیدیترین گناهان است که اگر درمان نگردد بستر گرفتار شدن در سایر گناهان را فراهم میآورد و از دیگر سو درمان آن نیز میتواند در رفع سایر رذایل اخلاقی مؤثر باشد. برای مبارزه با رذایل اخلاقی باید به دو مؤلفة پیشگیری و درمان توجه کرد؛ یعنی در وهلة اول انسان لازم است با دقت در رفتار خویش به دنبال راههایی برای پیشگیری از گناه باشد و اگر گرفتار گناه شد قبل از تثبیت آن گناه در وجود خویش به دنبال درمان برآید.
راههای درمان عادت دروغگویی
1. ریشهیابی
ترس ازدستدادن موقعیت، ترس از فقر، علاقه به مال و حب دنیا، تعصبهای شدید، حب و بغضهای افراطی، خودنمایی، سرپوشگذاشتن بر ضعفها، عدم توجه به عوارض دروغ، آلودگی محیط خانواده یا اجتماع، معاشرین دروغگو و... را میتوان از مهمترین ریشههای دروغگویی دانست.
2. تقویت شناخت
برای درمان هر رذیله مهمترین و اولین راه بهرهبردن از روش شناختی است. منظور از روش شناختی این است که انسان نسبت به عوارض آن رذیله و فواید ترکش آگاهی یابد. دروغ عوارض فراوانی دارد: بیاعتباری انسان، اضطراب و نگرانی از رسوا شدن، عذاب اخروی، ازبینرفتن برکت در زندگی و... را میتوان از عوارض دروغ دانست. آگاهی و معرفت نسبت به این امر که دروغ منشأ تمام گناهان است میتواند عاملی در جهت عدم ارتکاب فرد گردد. دروغگو باید بداند که مفاسد دروغ هرگز با منافع فرضی دروغ قابلمقایسه نیست.
تمام حوادث و اتفاقات جهان زنجیروار به یکدیگر متصلاند. کسی که دروغ میگوید بهواسطة گفتار خود حادثهای که وجود ندارد را خلق میکند حالا او مجبور است بین این حادثة فرضی و سایر حوادث قبل و بعدش اتصال ایجاد کند. شاید او بتواند دروغش را با یکی دو تا حادثه و اتفاق هماهنگ سازد؛ اما قطعاً توان هماهنگی آن حادثه را با تمام اتفاقات آن زنجیره ندارد و همین باعث میشود که بالاخره یک جایی رسوا شود. تأمل در این امر میتواند انسان را نسبت به دروغ بدبین کند.
علاوه بر تقویت شناخت نسبت به گناه و عوارضش لازم است تا شناخت فرد نسبت به احاطه خدا بر بندگانش نیز تقویت گردد.
وقتی شخصِ دروغگو بداند که خدا ناظر بر اعمالش هست، احتمال اینکه دروغ را ترک کند بیشتر میشود. قرآن میفرماید: «ولی کافران پیوسته در تکذیب حقاند و خداوند به همه آنها احاطه دارد».(1) در روایتی امیر مؤمنان علی علیهالسلام میفرماید: «از معصیت خدا در خلوتگاهها بپرهیزید، چراکه همان خدایی که شاهد هست، حاکم و دادرس است»(2)
و بالعکس شخص راستگو همنشین پیامبران و شهدا خواهد بود. همانگونه که قرآن میفرماید: «و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز)، همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند.»(3)
3. تغییر شرایط
وقتی گناهی شکل میگیرد نقش پیشزمینههای گناه را نمیتوان نادیده گرفت. دروغگویی نیز مانند هر گناه دیگر بستر و زمینهای دارد و هرکس بخواهد خود را از شر این گناه نجات دهد باید به حذف پیشزمینهها و مقدمات آن بپردازد. یکی از مقدمات دروغ، ضعف ایمان است؛ بنابراین برای ترک دروغ باید به تقویت ایمان پرداخت. گاهی معاشرت با افراد دروغگو زمینهساز دروغ میشود. در این شرایط نیز شخص با جایگزینکردن دوستان مؤمن بهجای دوستان ناباب میتواند باب دروغ را ببندد.
4. یاد معاد
ازجمله اموری که میتواند انسان را در ترک دروغگویی موفق بدارد تأمل در قیامت و روز معاد است. در روایت میخوانیم: «یاد مرگ، شهوتها را از بین میبرد و ریشههای غفلت را یکسره ریشهکن میکند و دل انسان را با وعدههای الهی محکم میکند و روحیه انسان را از قساوت به لطافت سوق میدهد و نشانههای هوس را میشکند و آتش حرص را خاموش و دنیا را در مقابل چشمان انسان کوچک میکند».(4)
5. تقویت عزتنفس
یکی از مهمترین ریشههای دروغگویی احساس حقارت و ذلت است. افراد دروغگو به دلیل خودکمبینی قصد دارند با دروغ برای خود جایگاه قابلقبولی در میان دوستان و یا متن اجتماع پیدا کنند؛ بنابراین برای ترک دروغ باید ضعف نفس و حس حقارت رفع گردد. پیامبر اسلام میفرمایند: «دروغگو، زبان بهدروغ نمیگشاید مگر به سبب خواری و ذلتی که در نفس خویش احساس میکند».(5) توجه به استعدادها و پرورش آنها باعث میشود تا ارزش و شخصیت فرد بالا رود و او نیازی به تمسک نمودن به شخصیتهای قلابی نداشته باشد.
6. تمرین صداقت
برای ترک دروغگویی لازم است تا انسان هرروز صبح با خود قرار بگذارد که امروز صادق خواهم بود و به دنبال آن در طول روز دائماً حواس خود را جمع گفتارش نموده و تلاش کند در موقعیتهای کوچک روزمره بنا را بر راستگویی بگذارد. تکرار این تمرین منجر به ترک دروغگویی خواهد شد.
7.چند لحظه مکث
یکی از راههایی که منجر به ترک گناهان زبان میشود مکث قبل از کلام و تفکر در سخن است. اگر بهمحض اینکه انسان خواست حرفی بزند با چند لحظه مکث متوجه گناه زبان شده و قادر است آن را کنترل کند. در این شرایط انسان میتواند با تغییر محور گفتگو و یا طفرهرفتن از آن موضوع از دروغ در امان بماند.
نتیجهگیری:
برای غلبه بر عادت دروغگویی، ابتدا باید ریشههای آن را شناسایی کرد. احساس حقارت، میل به خودنمایی، ترس، ضعف ایمان، ضعف نفس و... از مهمترین ریشههای دروغگویی است. سپس با تقویت شناخت خود از عواقب منفی دروغ و فواید صداقت و تقویت ایمان به حضور دائمی خداوند و یادآوری معاد، انگیزه لازم برای ترک این عادت را در خود ایجاد نماید. علاوه بر این لازم است تا شخص با تغییر شرایط محیطی، پرهیز از معاشرت با افراد دروغگو و جایگزینی دوستان راستگو، زمینه را برای صداقت خویش فراهم سازد. همچنین، تقویت عزتنفس و پرورش استعدادها، انسان را از نیاز بهدروغ گفتن برای کسب جایگاه اجتماعی بینیاز میکند. شخص دروغگو میتواند با تمرین روزانه صداقت و مکث قبل از سخنگفتن، بهتدریج عادت دروغگویی را کنار بگذارد و به راستگویی پایبند شود.
پینوشتها:
1. «بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی تَکْذِیبٍ *وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِیطٌ»، بروج، آیات 19 و 20
2. «اتَّقُوا مَعَاصِیَ اللهِ فِی الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِمُ»، صبحی صالح، نهجالبلاغه، قم، مرکز البحوث الاسلامیه، ۱۳۷۴، ص 532، حکمه 324
3. «وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِکَ رَفِیقًا»، نساء، آیه 69
4. «ذِکرُ المَوتِ یُمِیتُ الشَّهواتِ و یَقلَعُ مَنابِتَ الغَفله و یُقَوِّی القَلبَ بِمواعِدِ اللهِ وَ یُرَقِّی الطَّبعَ وَ یُکسِرُ اَعلامَ الهَوی وَ یُطفِی فَارَ الحِرصِ وَ یُحَقِّرُ الدُّنیا»، بحار الأنوار، علامه مجلسی، مؤسسهالوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ هـ. ق، ج 6، ص 133
5. «لا یکذبُ الکاذِبُ إلّا مِن مَهانَهِ نَفسِهِ»، ریشهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، 1416 ه. ق، ج 3، ص 2676