در مورد دعا و يا حرز يا هر چيز ديگري که نام دارد توضيح دهيد و بفرماييد آيا ازلحاظ شرعي اصلاً دعاهايي که روي ورق نوشته میشوند و به گردن آويخته میشوند يا اينکه در آب حل میشوند و به اشخاص خورانده میشوند حديث يا جايگاهي دارند؟ آيا استفاده از اين دعاها که اشخاصي مینویسند کار صحيحي است و شرک به خدا محسوب نمیشوند؟
پاسخ:
اگر مرادتان از اينکه دعاهاي مذکور چه جايگاهي دارند، اين است که آيا صحيح و قابلاعتماد هستند، پاسخ اين است: دعاهاي مذکور اگر برگرفته از آيات الهي يا اذکار و ادعيه مأثوره از معصومين (علیهمالسلام) باشد، صحيح است و اعتماد بر آنها درست میباشد؛ اما اگر بر اساس کتابهای مجهول و نامعتبر نوشته شود، صحيح نبوده و قابلاعتماد نيست. مرحوم شيخ حر عاملي (ره) در كتاب وسائل الشيعه احاديث درباره اين مسئله را در بابي ذكر نمودهاند. (1)
پرسیدهاید: آيا استفاده از اين دعاها که اشخاصي مینویسند، کار صحيحي است و شرک به خدا محسوب نمیشوند.
خداوند در قرآن ميفرمايد: و إذا سئلک عبادي عنّي فإنّي قريب أُجيب دعوة الداع إذا دعان فاليستجيبوا لي وليؤمنوا بي؛ (2)
اي پيامبر! هنگامیکه بندگانم از تو درباره من سؤال کنند، (به آنان) بگو من نزديکم، من دعاي دعاکننده را به هنگامیکه مرا ميخواند، اجابت ميکنم. بنابراين بندگان من بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند.
در جاي ديگر ميفرمايد: «ادعوني استجب لکم؛ (3) مرا بخوانيد تا شمارا اجابت کنم».
مراجعه براي دعا نزد علما و بزرگان و يا دعانویسانی كه از كمالات بهرهاي دارند و از دعاهاي مخصوص و واردشده از لسان معصوم و براي امور خير استفاده میکنند، امري پسنديده است.
دعاهایی که نوشته میشوند و بر گردن آويخته میشود و يا به شکلهای دیگر استفاده میشوند، مثلاینکه در آب حل میشوند و به اشخاص خورانده میشوند، اگر برگرفته از آيات الهي يا اذکار و ادعيه مأثوره از معصومين (علیهمالسلام) باشد صحيح است. اعتماد بر آنها درست مي باشد، نيز دعا چون کمک خواستن از خود خداوند متعال است، شرک نمیباشد.
نوشتهاید: میترسم با اين کار خدا را فراموش کرده باشم و درواقع هم توکلم به خدا را ازدستداده باشم.
نخست آنکه: دعا کردن درواقع با خداوند صحبت کردن و از او طلب کمک نمودن است. بنابراين استفاده از دعا نشانه به ياد خدا بودن است، نه به معناي فراموش کردن خدا.
دوم: دعا کردن هيچ منافاتي با توکل نيز ندارد. اگر درک درست از توکل داشته باشيم، معلوم خواهد شد توکل باکار و تلاش و طلب کمک از خداوند منافات ندارد، بلکه اساساً معناي صحيح توکل همان است، يعني برخي تصور ميکند توکل آن است که انسان دست از کار و تلاش بردارد و توکل کند، کارهايش حل ميشود، درحالیکه معناي صحيح توکل اين است که انسان تلاشهای خود را انجام دهد. درگرفتن نتيجه بر خدا توکل کند. از او کمک بخواهد. ازاینروی مولوي با الهام از آموزههاي ديني گفته است:
گفت پيغمبر به آواز بلند با توکل زانوي اشتر ببند.
گر توکل میکنی در کارکن کشت کن، پس تکیهبر جبار کن. (4)
بنابراين دعا کردن اگر با فراهم کردن شرايط و مقدمات و مقوّمات برآورده شدن حاجات و خواستهها و رفع آسيبها و آفتهاي مانع اجابت همراه شود، نهتنها با توکل منافاتي ندارد، بلکه عين توکل بر خداوند است.
پینوشتها:
1. وسائل الشيعة، ج6، ص 236.
2. غافر (40)، آيه 60.
3. نمل (27)، آيه 40.
4. مثنوي، دفتر اول، ص 44.