پرسش:
آیا جمهوری اسلامی ایران در این جنایتی که اکنون در غزه در حال وقوع است شریک نیست؟ زیرا با دفاع از حماسی که قدرت نظامی ضعیفتری نسبت به اسرائیل داشت باعث عصبانیت و دلیل انتقام اسرائیل شده است.
پاسخ:
این روزها و پس از عملیات 7 اکتبر (طوفان الاقصی)، شاهد جنایتهای اسرائیل در سرزمین فلسطین هستیم که مردم جهان را حیرتزده کرده است. سؤالی که این روزها به ذهن خطور میکند این است که آیا جمهوری اسلامی ایران در این جنایت شریک نیست؟ زیرا از حماس که قدرت نظامی کمتری نسبت به اسرائیل داشت حمایت کرد و این حمایت باعث عصبانیت و دلیل انتقامگیری اسرائیل از مردم غزه است.
بخش محوری استدلال ارائهشده در پرسش مزبور، این است که حمایت ایران از حماسی که ضعیفتر از رژیم صهیونیستی ازنظر نظامی است، باعث عصبانیت آنها شده و این عصبانیت، به وقوع چنین جنایتی منتهی شده است؛ بنابراین ایران در جنایت رخداده شریک است. در پاسخ به این پرسش و بررسی استدلال ارائهشده در راستای شریک بودن ایران در جنایت رژیم صهیونیستی توجه به چند نکته ضروری است.
نکته اول: باید توجه داشت جمهوری اسلامی ایران همواره از جریانهای مقاومت در منطقه و فرا منطقه حمایت کرده است و این حمایت را بهعنوان تکلیفی شرعی و دینی وظیفه خود میداند؛ بنابراین نمیتوان بر روی این تکلیف شرعی و دینی چشم فرو بست و نسبت بدان بیاعتنا بود.
نکته دوم: همانطور که بارها از سوی مسئولان ارشد حماس و مسئولان ارشد جمهوری اسلامی ایران اعلام شده است. عملیات طوفانالاقصی تصمیم جریان مقاومت در فلسطین بوده است و جمهوری اسلامی ایران از این عملیات مطلع نبوده است؛ بنابراین عملیات طوفان الاقصی با چراغ سبز ایران انجام نشده است که جمهوری اسلامی را در وقوع جنایتهای رژیم صهیونیستی شریک بدانیم؛ البته جمهوری اسلامی ایران پس از اطلاع از وقوع عملیات مزبور، حمایت خود را از اقدام نیروهای مقاومت فلسطین مثل گذشته اعلام کرده است.
نکته سوم: اینکه نیروهای مقاومت فلسطین باوجود قدرت نظامی کمتر نسبت به رژیم صهیونیستی دست به چنین عملیاتی میزنند را باید در شرایط و فضایی که آنها را به چنین تصمیمی میرساند فهمید و تحلیل کرد. کسی که شرایط حاکم بر فلسطین اشغالی را بشناسد، بهخوبی درمییابد که مردم فلسطین، بهخصوص مردم غزه در زندان بزرگ روبازی زیست میکنند که برای ورود و خروج به هر منطقهای از سرزمینشان لازم است ایستهای بازرسی متعددی را پشت سر بگذارند که عبور از آنها، سختتر از عبور از مرزهای جغرافیایی کشورهاست. افزون بر اینکه در تمام این ایستهای بازرسی با تحقیرهای متعدد و توقفهای طولانی که گاهی منجر به مرگ زنان باردار و افراد بیمار شده است، مواجهاند. در واقع مردم ساکن در غزه در شرایطی قرارگرفتهاند که باید میان مرگ تدریجی و همراه با عذاب و تلاش برای آزادی و رهایی و تغییر وضع موجود، یکی را برگزینند. افزون بر این، ماجرای فلسطین و ظلمهایی که همواره در حق مردم این سرزمین در حال وقوع بوده است و درمجموع، مسائل فلسطین و حق حاکمیت آنها بر سرزمین فلسطین، بهمرور از سوی بسیاری از کشورهای دنیا رو به فراموشی گذاشتهشده بود. کشورهای عربی نیز به سمت توافق با رژیم صهیونیستی و پشت پا زدن به آرمانهای فلسطین حرکت کرده بودند و این موضوع نیز ناامیدی در مردم فلسطین ایجاد کرده بود. همچنین طبق برخی اخبار منتشرشده، رژیم صهیونیستی در حال آماده شدن برای حمله به نوار غزه و اشغال آن بود و این عملیات، اقدامی پیشدستانه برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی بوده است. (1) قرار گرفتن در چنین شرایطی نیروهای مقاومت فلسطین، بهخصوص حماس که مورد حمایت مردم غزه نیز است را به این نتیجه میرساند که با طراحی چنین عملیاتی، دست به اقدامی جدی نسبت به وضع موجود بزند و برخلاف بسیاری از عملیات گذشته که تدافعی یا باهدف فرسایش نیروی دشمن طراحی میشد، حماس به دنبال ارائه الگویی جدید از مقاومت و اقدام برای آزادسازی حرکت کرد؛
نکته چهارم: برخلاف آنچه در استدلال ارائهشده از سوی پرسشگر محترم بهعنوان دلیل عصبانیت رژیم صهیونیستی بیانشده است، دلیل عصبانیت رژیم صهیونیستی حمایت ایران از نیروهای مقاومت در فلسطین و اقدام آنها نیست. دلیل عصبانیت آنها شکست مفتضحانه اطلاعاتی امنیتیای است که رژیم پرمدعای صهیونیستی در این عملیات خورده است. پاک کردن افتضاحی که در این عملیات برای رژیم صهیونیستی به بار آمده است از ذهنها و ترمیم شکستی که به وقوع پیوسته، برای رژیم صهیونیستی هزینههای گزافی داشته و سالها زمان میبرد. این شکست، تصور بسیاری از کشورهای منطقه و جهان را از قدرت رژیم صهیونیستی دگرگون کرد؛ تصوری که باقدرت رسانهای در تمام این سالهای برای ساختن آن تلاش شده بود. دلیل اصلی عصبانیت رژیم صهیونیستی که باعث شده است دست به چنین جنایات وحشتناکی در فلسطین بزند، این مسئله است. آنها میکوشند با انجام هر جنایتی برای رسیدن به پیروزی، حیثیت به باد رفته خود را دوباره بازیابند، ولی تاکنون با مقاومت مردم فلسطین بدان دست نیافتهاند.
نتیجه:
ازآنچه نگاشته شد میتوان دریافت که حمایت ایران از محور مقاومت بهخصوص مقاومت فلسطین بر اساس تکلیف شرعی و دینی است و عملیات طوفان الاقصی تصمیم نیروهای مقاومت فلسطین بوده است نه تحمیل جمهوری اسلامی ایران به آنها و ایران نیز پس از وقوع عملیات از آن مطلع شده است. دلیل عصبانیت رژیم صهیونیستی نیز شکست سنگین اطلاعاتی امنیتی آنها در این عملیات بوده است نه حمایت ایران از نیروهای مقاومت فلسطین.
پینوشت:
1. اسامه حمدان یکی از رهبران حماس، ابعاد مختلف این حمله و همچنین پیشدستانه بودن آن را تبیین کرده است. ر.ک: دیپلماسی ایرانی، کد خبر: ۲۰۲۲۷۹۴، B2n.ir/j81882.