تقریر آیت الله جوادی آملی از برهان تمانع چیست؟
اين برهان در واقع برداشت شده از اين دو آيه قرآن است:
لَوْ كانَ فيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا فَسُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ (1) اگر در آسمان و زمين، جز «اللَّه» خدايان ديگري بود، فاسد ميشدند (و نظام جهان به هم ميخورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصيفي كه آنها ميكنند! »
« وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلي بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُون (2) معبود ديگري با او نيست كه اگر چنين ميشد، هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبير و اداره ميكردند و بعضي بر بعضي ديگر برتري ميجستند (و جهان هستي به تباهي كشيده ميشد) منزّه است خدا از آنچه آنان توصيف ميكنند.»
به طور كلي اين برهان به صورت هاي مختلفي تقرير شده است كه تقرير آيه الله جوادي در برخي از آثار ايشان به اين صورت است:
«با توجّه به هماهنگي و انسجام غير قابل انكاري كه بر همه پديدههاي جهان هستي حاكم است، اگر فرض شود كه پروردگار آسمان و زمين بيش از يكي است و گمان شود، چندين مدبّر، جهان و انسان و ربط اين دو را تدبير ميكنند، حتماً بايد خدايانِ مدبّر و ارباب مدير در ذات و وجود خود مستقل از يكديگر باشند، وگرنه با خدا بودن آنان ناسازگار است و نيز بايد در حقيقت و جوهر ذات با هم متفاوت باشند، چون اگر همه داراي يك حقيقت باشند گذشته از آنكه با بساطت و نزاهت خداوندگي از لوث تركيب، منافات دارد نيازي به تكرار فرد و تعدد شخص نيست؛ زيرا هر تدبيري كه از فرد دوم ساخته است، از فرد اول نيز حاصل است و قرآن با مشركاني سخن ميگويد كه به خدايان گوناگون معتقد بودند و آنان را از لحاظ جوهر ذات با يكديگر متفاوت ميدانستند.
وقتي خدايان در جوهر ذات و حقيقت وجود، از هم متمايز باشند، بايد صفات ذاتي آنان نيز متفاوت باشد، چون صفات ذاتي خداوند عين ذات اوست. در نتيجه علم و اراده هر يك از خدايان غير از علم و اراده ديگري است و نظام علمي و مقام تدبير هر كدام غير از نظام و تدبير ديگري است و شك نيست كه نظام عيني تابع نظام علمي و ارادي مبدأ فاعلي است و موجودات خارجي معلول علم و اراده فاعل بالذاتاند.
بنابراين، بايد به تعداد خدايانِ مفروض، نظامهاي عيني جداي از هم و جهانهاي پراكنده و متباين و جوامع بشري ناهماهنگ در خارج موجود باشد؛ زيرا از چند خداي مستقل و متفاوت، با علم و اراده متمايز، جز چند نظام عيني متباين و جهان ناهماهنگ انتظار نميرود و اگر همه آنان بخواهند آفريدگار و پروردگار يك نظام مفروض باشند، حتماً نظام مزبور فرو ميپاشد و منهدم ميگردد، و حال آنكه مجموعه نظام عالم، هماهنگ و منسجم است و هيچ تباين و تفاوتي در آن ديده نميشود.»(3)
روشن است كه با اين بيان دقيق تصور تعامل و همراهي و همكاري چند خدا در اداره يك نظام بر اساس يك ساختار تعريف شده و مورد قبول منطقي و ممكن نيست و اگر خدايان مستقل با ادراك و علم و حكمت مستقل مي بودند ، يقينا به گونه هاي متفاوت و بر اساس ادراكات مختلف خود نظام احسن را رقم مي زدند و بديهي است كه اين امر به فساد و نابودي عالم منتهي مي شد.
پينوشتها:
1. انبيا (21) آيه 22.
2. مومنون (23) آيه 91.
3. آيه الله جوادي آملي، تفسير موضوعي، ج 2، توحيد در قرآن، نشر اسراء قم، چاپ اول، ص 78.