اگر خدا رزّاق است، چرا عدّه اي از گرسنگي مي ميرند؟
به چند نكته توجه فرمائيد:
1. خداوند متعال جهان خلقت را بر اساس سنت هاي ثابتي اداره مي نمايد كه نتيجه آن هدايت و رشد انسان و رسيدن او به سوي سعادت و كمال باشد، يكي از مهمترين سنتهاي الهي در اين جهت دادن قدرت اختيار و انتخاب به انسان مي باشد تا هر انساني پس از شناخت راه درست از بيراهه با انتخاب و اختيار در مسير هدايت قدم بگذارد. زيرا هدايت اجباري افراد هيچ بهره اي در رشد و كمال آنها نخواهد داشت خداوند متعال نيز به اين مطلب اشاره مي نمايد كه مسير هدايت را به انسان نشان داديم و او را در انتخاب راه آزاد گذاشتيم:«إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا»؛«ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس!»(1) طبيعي است كه لازمه اين حق انتخاب اين است كه اگر عده اي با وجود همه اين ارشادات و راهنمائي ها اراده كنند كه احكام و ضوابط راهنماي الهي را ناديده گرفته و نسبت به خود و يا ديگران ظلم و تعدي نمايند نبايد خداوند به صورت كامل مانع تحقق انتخاب آنها شود، اگر چه مي تواند از طريق دستور به مؤمنان در جهت امر به معروف و نهي از منكر و مبارزه با ظلم و تعدي به گونه اي افراد را از مسير تعدي و ظلم باز نگه داشته و يا حق مظلومان را به آنها باز گرداند. ولي عملي شدن اين راه نيز وابسته به ميزان اطاعت و فرمانبرداري مؤمنان دارد.
2. همان طور كه اشاره كرديد يكي از سنت هاي قطعي الهي روزي رساني به همه بندگان و مخلوقات و روزي خواران مي باشد. اگر چه اين روزي مقدر براي همه يكسان نيست، و با اهداف خاصي نظير فراهم شدن زمينه حركت در جامعه و يا زمينه امتحاب برخي ديگر يراي عده اي بيشتر و براي عده اي كمتر ارزاني شده است (2)، اما در عين حال خداوند روزي عموم افراد را متناسب با تقدير آنها از طرق طبيعي به آنها مي رساند، يعني جهان آفرينش به گونه اي تنظيم شده است كه اگر دخل و تصرف عدواني و خارج از ضابطه برخي انسانهاي سود جو نباشد روزي مقدر همه افراد از طرق خود به آنها مي رسد. اما به هر حال بر اساس همين قدرت انتخاب و اختياري كه انسان دارد، عده اي از افراد همواره در طول تاريخ با سوء استفاده از اختيار خود، با ظلم و تعدي نسبت به ديگران روزي مقدر الهي كه براي همه بندگان خود اعم از مؤمن و كافر ارزاني داشته است را از مسير طبيعي آن خارج نموده و به نفع خود جلب مي نمايند، معني اين سخن اين است كه نرسيدن روزي برخي افراد كه به خاطر فقر و گرسنگي تحميلي نظامهاي سلطه و استكباري عالم به آنها بوجود مي آيد به صورت مستقيم به خواست و اراده الهي مربوط نمي شود. بلكه مربوط به ظلم ديگران است.
3. در عين حال برخي از گرسنگي ها و فقر ها علاوه بر ظلم و تعدي حاكمان و يا مستكبران عالم به عدم تلاش كافي و لازم از سوي خود افراد و يا جوامع فقير نيز بر مي گردد، زيرا همان طور كه اشاره شد خداوند عالم را بر اساس سنت هاي ثابت و طبيعي اراده مي نمايد و يكي از همين سنتها اين است كه به هر كس به همان مقدار كه تلاش مي كند نتيجه داده خواهد شد: «وَ أَن لَّيْسَ لِلْانسَانِ إِلَّا مَا سَعَى»؛«و اينكه براى انسان بهرهاى جز سعى و كوشش او نيست»(3)يعني براي رسيدن به همان ميزان روزي مقدر نيز تلاشي متناسب از ناحيه خود بندگان لازم است كه گاهي بايد در جهت كسب و اقتصاد تلاش كنند و گاهي در زمينه رفع ظلم مستكبران و گرفتن حق خود از زورگويان و ... به هر حال به همين ميزان نيز نمي توان قصور و كوتاهي خود افراد را در برخي مواقع از ناحيه خداوند دانست.
پي نوشت ها:
1. انسان(76)آيه 3.
2. سبأ(34)آيه 39.
3. نجم(53)آيه 39.