از نظر علمي و ديني وجود خدا را براي من اثبات كنيد
منظور شما از علم و دين چندان روشن نيست ، زيرا مرتبه اثبات خداوند قبل از پذيرش هر ديني است . وقتي به دنبال اثبات خداوند مي رويم كه داراي ديني نباشيم ، زيرا بعد از توحيد و نبوت نوبت به وحي و دستورات ديني و معارف درون اديان مي رسد .
اما در مورد علم بايد گفت: يقينا منظور شما علوم تجربي نمي تواند باشد ،زيرا علوم تجربي محدوده معيني دارند كه ماده و امور مادي باشد ، در نتيجه قابليت بحث و بررسي در مورد امور ماورای ماده و مجرد از ماده را ندارند. در نتيجه با علم تجربي محض هم نمي توان خداوند را ثابت كرد ، هر چند علوم تجربي كمك شاياني به عقل در اثبات خداوند مي نمايند .
در واقع مهم ترين ابزار اثبات خداوند عقل و براهين عقلي است كه البته در محدوده علوم عقلي مانند فلسفه تعريف مي شود ، اما در زمره علوم تجربي نيست ، ولي در عين حال در تبيين مقدمات خود از علوم بسيار كمك مي گيرد ؛ پس بخشي از براهين اثبات خدا كه در متون ديني هم مورد اشاره قرار گرفته اند، وابسته و آميخته با شواهد و قرائن علوم تجربي هستند . مي توان گفت كه اثبات خداوند به نوعي مرتبط با علوم و دانش هاي تجربي است .
البته در زمینه اثبات وجود خدا، براهین بسیاري وجود دارد . كتاب های زیادي در این زمینه تألیف شده است . اگر علاقهمند به بیان ساده و روان و در عین حال استدلال محكم و منطقي هستید، كتاب آفریدگار جهان، تألیف آیتالله ناصر مكارم شیرازي و نیز كتاب خدا را چگونه بشناسیم، از همین مؤلف را به شما پیشنهاد ميكنیم.
در مورد اثبات وجود خدا ما به بیان یك برهان در این زمینه اكتفا ميكنیم . شما را به كتاب های فوق ارجاع ميدهیم.
* برهان نظم:
خداپرستان براي اثبات خداي جهان به دلایل فراواني استدلال كردهاند. در میان دلایل آن ها روشنترین و قانعكنندهترین دلیلي كه جلب نظر ميكند «برهان نظم» است. زیرا این برهان هم عقل را قانع ميكند و هم وجدان را راضي ميسازد . از این جهت همیشه مورد توجه دانشمندان و عالمان دینی بوده است.
این برهان بر دو پایه اساسي قرار دارد:
1ـ در هر گوشهاي از این جهان پهناور آثار نظم و دقت و قانون و هدف به چشم ميخورد.
2- هر دستگاه یا مجموعه ای چنین باشد ، سازنده آن موجودی عالم و عاقل است.
اكنون به توضیح این دو مقدمه توجه فرمایید.
پایه اول: در هر گوشهاي از جهان پهناور، دستگاههاي منظم و سازمانهاي مرتب به چشم ميخورد. برنامه و حساب و قانون حتي بر كوچك ترین اجزای عالم حكومت ميكند ؛ جهان هستي درهم و برهم نیست . همه موجودات و حوادث در یك مسیر معین سیر ميكنند و یك نوع ارتباط و هماهنگي خاصي در میان تمام اجزا و موجودات عالم هستي مشاهده ميشود كه در اولین نظر محسوس است.
براي روشن شدن این حقیقت توجه شما را به نكات زیر جلب ميكنیم.
1- بررسي اجمالي برخي از عظمت و نظم كرات و سیارات:
حركت سیارات یكي از شواهد بارز نظم است كه روي یك حساب منظم و دقیق و به طور یكنواخت در حركتند. به طوري كه طي هزاران سال كم ترین تغییري در وضع آن ها دیده نميشود. خسوف و كسوف دلیل خوبی بر این ادعا است، زیرا ميتوان وقوع آن ها را از سالها قبل دقیقا پیشبیني كرد . این خود به خوبي حكایت ميكند كه گردش سیارات چقدر منظم و دقیق است.
به طور كلي در هر 18 سال و 11 روز 43 مرتبه كسوف و 28 مرتبه خسوف صورت ميگیرد. پس از گذشتن این مدت باز كسوف و خسوف در اوقات معین تكرار ميشود. یعني در هر 18 سال و 11 روز خورشید و ماه و زمین در وضع متناسبي، مشابه جریان قبل قرار ميگیرند.
2- نگاهي گذرا به نظم در كوچك ترین ذرات عالم:
مطالعه در عالم «بينهایت كوچك» اتمها درسهایي به ما ميآموزد كه ما را به خداوند «بينهایت بزرگ» راهنمایي كرده، به عظمت و قدرت و علم بيپایان او آشنا ميسازد.
در این جا كافي است كه ما چهار قسمت را كه بیش از همه جلب توجه ميكند و هر كدام نمونه بارزي از علم و قدرت آفریننده اتم ميباشد، مورد مطالعه قرار دهیم:
1- نظم اتمها:
104 عنصري كه تاكنون كشف شده ، همه داراي یك قاعده منظم و ترتیب مخصوصي ميباشد كه تعداد الكترونهاي آن ها به ترتیب از یك شروع شده ، تدریجا روی نقشه منظم و واحدي بالا ميرود. به طوري كه توانستهاند تمام آن ها را دستهبندي كرده و تحت یك جدول (معروف به جدول مندلیف) تنظیم كنند.
2- تعادل نیروي جاذبه و دافعه:
دو «بار» مخالف الكتریسیته همواره یكدیگر را جذب ميكنند، یعني اگر یك جسم كه حامل الكتریسیته مثبت است ، با دیگري كه داراي الكتریسیته منفي است ، نزدیك شود، آن دو جسم به سوي یكدیگر حركت كرده و همدیگر را در آغوش ميفشارند و جرقهاي كه باید نام آن را برق عشق گذارد ، می جهد.
روي این حساب، الكترونها كه داراي بار منفي و پروتونها كه حامل بار مثبت هستند ، باید به فوریت یكدیگر را جذب كنند و این گردشهاي پرهیجان جاي خود را در دل اتمها به سكون مرگباري بدهند. بدیهي است اگر چنین ميشد، جهان وضع دیگري به خود ميگرفت، ولي هرگز چنین حادثهاي در جهان اتفاق نیافتاده و نخواهد افتاد . این، روي یك حساب كلي دقیق و پایداري ميباشد كه این تعادل عجیب و نظم شگفتانگیز را در درون اتم به وجود آورده است.
رمز این مطلب در این است كه یك نظم و حساب معیني در اندرون اتم حكومت ميكند كه نگهدار و پدیدآورنده این تعادل است، یعني یك قوه دیگري كه در اثر گردش دوراني الكترونها به دور هسته تولید ميشود و آن را قوه گریز از مركز مينامند ،قوه جاذبه هسته مركزي را تعدیل ميبخشد.
«قوه گریز از مركز» كه در اثر حركت دوراني به وجود ميآید و قدرت آن متناسب با سرعت حركت ميباشد، همواره جسم متحرك را از هسته مزبور به عقب ميراند . از طرفي هم هسته مركزي با قوه جاذبه كه در اثر نزدیكي دو «بار» الكتریكي تولید شده، الكترونها را به شدت به طرف خود ميكشاند.
اكنون فكر كنید كه براي حفظ موجودیت اتم باید سرعت سیر الكترونها به اندازهاي باشد كه قوه دافعه متولد شده از آن، درست به اندازه قوه جاذبه و جوابگوي آن باشد . اگر كوچك ترین تجاوزي از این حد و قانون معین رخ دهد ، دستگاه اتم از كار خواهد افتاد، یعني اگر كمي قوه گریز از مركز زیادتر شود، الكترونها به زودي فرار كرده و اتم تجزیه ميشود .
اگر این تعادل به نفع قوه جاذبه به هم بخورد، اجزای اتم به زودي به هم نزدیك شده و از كار خواهد افتاد . به این ترتیب دستگاه اتم از بین خواهد رفت. فكر كنید تنظیم این حساب دقیق در آن محیط فوقالعاده كوچك چه كار مشكلي است .
3- نیروي فوقالعاده اتم:
هسته اتم كه از ذرات پروتون و نوترون تشكیل یافته است، داراي یك نیروي فوقالعاده عظیمي ميباشد كه در دل هسته اتم نهفته است . به عبارت صحیحتر این ذرات چیزي جز «نیرو و انرژي متراكم» نیستند. وقتي این نیرو از هسته اتم آزاد ميشود ، تولید یك انرژي عظیم ميكند كه آثار خارقالعادهاي به وجود ميآورد. ولي با این همه، این نیروي بزرگ به طور اسرارآمیزي در درون ذرات بينهایت كوچك هسته اتم مهار شده و آزاد كردن آن به این سادگي و آساني هم امكانپذیر نیست، بلكه براي این منظور احتیاج به ماشینهاي عظیم الكتریكي دارد.
حال فكر كنید اگر این دیو دیوانه به زودي ميتوانست زنجیر خود را پاره كرده و اتم را منفجر سازد ، چقدر زندگي در این جهان خطرناك و مشكل بود .
مطالعات این نكات توحیدي درباره ساختمان دقیق اتم و ابعاد و نظم اسرارآمیزي كه در هر قسمت از آن به كار رفته و نیروي فوقالعادهاي كه در دل آن نهفته است ، ما را به یك منبع عظیم قدرت و علم كه به وجود آورنده آن است، راهنمایي ميكند.
راستي آیا ممكن است این همه دقایق و اسرار نظامي را كه در وجود یك موجود بينهایت كوچكي به كار رفته است ، معلول علل و عواملي دانست كه كاملًا از آن ها بياطلاع و بيخبر ميباشد و از عقل و شعور هیچ بهره ندارد؟
پایه دوم: سازماني با این نظم و دقت نميتواند معلول تصادف و اتفاق باشد، یعني یك سلسله علل فاقد عقل و شعور آن را ایجاد كرده باشند. از این دو مقدمه (عالم منظم است و نظم آن بدون فاعل عاقل حكیم ممكن نیست). چنین نتیجه ميگیریم كه جهان داراي مبدئي دانا و توانا است كه این سازمان عظیم را طبق نقشه و هدف خاصي ایجاد كرده و رهبري ميكند.
ادر اين خصوص علاوه بر كتاب هايي كه ذكر شد ،مي توانيد به كتاب هاي زير هم مراجعه نماييد :
- توحید ؛ تالیف شهید مطهری( از بهترین كتاب ها در این زمینه كه دارای بیان قوی و علمی در خصوص براهین مشهور اثبات خداوند است)
- خدا و علم (در برخی چاپ ها "خدا و دانش") اثر فیلسوف مشهور ژان گیتون و برادران بوگدانف ، منتشر شده توسط دفتر نشر تبلیغات اسلامی ، اثری مفید و خواندنی در پذیرش اصل خداست.