پرسش:
برای کاشت درخت چه آداب و نکاتی در روایات بیانشده است؟ آیا حدیثی داریم که در آن چگونگی کاشت درخت توضیح دادهشده باشد؟
پاسخ:
مطابق احادیث، اهلبیت علیهمالسلام علاوه بر توصیه به درختکاری، خود نیز اقدام به این کار ارزشمند میکردند. ایشان در هنگام غرس درخت آدابی را نیز رعایت کرده و دعاهایی را برای این کار بیان کردهاند.
علاوه بر این در برخی احادیث تکنیکهایی نیز برای درختکاری نقلشده است. البته در روایات معصومان علیهمالسلام دو نوع آداب نسبت به موضوع درختکاری وجود دارد. در بعضی احادیث به ادعیهی هنگام کاشت درخت اشاره شده و برخی روایات نیز به آداب فیزیکی (فنهای کاشت) درخت پرداختهشده است. در ادامه این دو دسته روایات معرفی خواهند شد.
الف: دعا هنگام کاشت درخت
برای کاشت درخت، دعاهایی از معصومان علیهمالسلام نقل گردیده است. برای نمونه در روایتی از امام باقر (امام صادق) علیهالسلام نقلشده است هنگامیکه درخت مىنشانى یا چیزى کِشت مىکنى اینگونه مىگویى: «وَ مَثَلُ کَلِمَهٍ طَیِّبَهٍ کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها». (1)
در حدیثی دیگر معصوم علیهالسلام به دعایی اشاره میکنند که به خواست الهی باعث ثمربخش شدن این غرس خواهد بود. «إِذَا غَرَسْتَ غَرْساً أَوْ نَبْتاً فَاقْرَأْ عَلَى کُلِّ عُودٍ أَوْ حَبَّهٍ سُبْحَانَ الْبَاعِثِ الْوَارِثِ فَإِنَّهُ لَا یَکَادُ یُخْطِئُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ؛ (2) هنگامیکه درختى را در زمینهایى مىنشانى یا گیاهى را در زمین کِشت مىکنى، بر هر شاخه یا دانه آن بخوان: «سبحان الباعث الوارث». با این کار، امید آن مىرود که به خواست خداوند، ثمر بدهد.»
بنابراین خوب است که کشاورزان محترم و یا افرادی که میخواهند درختی غرس کنند، این ادعیه را قرائت کنند.
ب: رعایت برخی فنها در کاشت درخت
علاوه بر دعاهای بیان شده، در بعضی احادیث، تکنیکها و راهکارهایی برای باردهی بیشتر یا دوری از آفات ذکرشده است. بهعنوانمثال در روایتی از پیامبر صلیالله علیه و آله چنین نقلشده است:
برادرم عیسی علیهالسلام از شهری گذشت که درختان آن دیار کِرمخورده بود، مردم نزد عیسی آمدند و از این مشکل شکوه کردند. ایشان فرمود: داروی این مرض در اختیار شماست، شما عادت دارید به هنگام کاشتن درخت فقط خاک بهپای آن میریزید و نباید چنین کنید، بلکه سزاوار است نخست آب به ریشههای درخت بریزید، آنگاه خاک بر آن بریزید تا در درختان کِرم واقع نشود، پس آنان به دستور آن حضرت عمل کردند و این مشکل برطرف شد. (3)
در حدیثی دیگر درباره زمان کاشت نهال نیز چنین روایتشده است:
صالح بن عقبه میگوید: امام صادق علیهالسلام به من فرمود: «باغ شما را دیدم، آیا پس از آن درختی در آن کاشتهای؟ گفتم: میخواستم از باغ شما نهالی بگیرم (و در باغ خود بکارم) آن جناب فرمود: آیا نمیخواهی راهی بهتر و کوتاهتر به تو نشان دهم؟ گفتم: بله فرمود: چون میوه در آستانه رسیدن قرار گرفت و خواستی باغ را آب دهی، درخت بکار در این صورت درختانت مانند درختان من خواهد شد. صالح میگوید: همانگونه که حضرت فرمود، عمل کردم و درختانی مانند درختان امام علیهالسلام روییده شد». (4)
همچنین از امام صادق علیهالسلام روایتشده است که فرمود: «وقتى میوه نخلى مرغوب نیست و عمل لقاح را نمىپذیرد، هنگام لقاح تعدادى ماهى کوچک را خشک و بهطور متوسط نرم کند، سپس اندکى از آن را در هر یک از شکوفههاى آن بریزد و بقیه آن را در کیسه تمیزى ریخته و در قلب نخل بگذارد، این کار به اذن خدا سودمند خواهد بود». (5)
با توجه به این روایات بیانشده مشخص شد که اهلبیت علیهمالسلام توصیههایی در مورد نحوه و زمان کشت درختدارند. البته باید توجه داشت که این نکات بیانشده از روایات، مخصوص مکان و زمان و درختان خاصی است و کاملاً طبیعی است که عواملی مانند شرایط اقلیمی هر منطقه، نوع آبوخاک و سایر شرایط میتواند در کشت درخت مؤثر باشد. پس نمیتوان این روایات را بهصورت قانونی کلی برای همه درختان و همه مناطق در نظر گرفت.
برداشتی که از این روایت میتوان کرد این است که احادیث بیانشده به نحوه کشت صحیح درخت تأکیددارند و بیان میکنند که درختکاری باید بر اساس شیوههای درست و فنی صورت بگیرد؛ بنابراین برای کاشت درخت باید از اهل خبره مشورت گرفت و در هر منطقه درختی متناسب با اقلیم آن محل و با شیوههای صحیح کشت نمود.
نتیجه:
در سیره معصومان علیهمالسلام درختکاری دارای آداب و فنونی است. در برخی احادیث به ادعیهای برای هنگام غرس درختان اشاره شده است. در کنار این، روایاتی نیز وجود دارند که برخی تکنیکها را برای زمان و نحوه کاشت درخت بیان میکنند. اگرچه این فنون شاید به دلیل تفاوت اقلیمی و همچنین نوع درخت بهصورت یک قانون کلی در همهجا قابلاجرا نباشد، ولی میتوان از این روایات توجه به طرز صحیح کاشت درخت را از نگاه اهلبیت علیهمالسلام برداشت نمود.
پی نوشت:
1. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج5، ص 263، ح 6.
2 . همان، ج5، ص 263، ح 5.
3 . ابنبابویه، محمد بن على، علل الشرائع، 2، ص 574، ح 1.
4 . کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج5، ص 263، ح 4.
5 . همان، ح 3.