۱۴۰۴/۰۵/۲۲ ۰۰:۵۶ شناسه مطلب: 100570
پرسش:
مگر قرار نیست پیامبر برای بقیه الگو باشد، پس چرا باید سوگند نادرستی بخورد (ابتدای سوره تحریم) که بعدها خداوند به او بگوید به این سوگندت عمل نکن؟
مطابق آیه اول سوره تحریم پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله کار حلالی را انجام دادند که دو تن از همسرانشان از آن کار ناراحت شدند. (1) حضرت برای کسب رضایت آنان سوگند میخورند (2) تا این کار حلال را ترک کنند و با این سوگند، آن کار حلال بر ایشان حرام میشود. خداوند به حضرت وحی میکند و میگوید: چرا برای رضایت همسرانت کاری را که من برای تو حلال کردهام با سوگند بر خودت حرام کردی؟ و سپس از ایشان میخواهد که سوگند خود را بشکند و «کفّاره» بدهد. (3)
سرّ سوگند خوردن پیامبر
سوگند خوردن حضرت نهتنها با الگو بودن ایشان منافات ندارد؛ بلکه در راستای آن است؛ چراکه حضرت برای خشنودی نزدیکانش کاری که شرعاً برای او حلال بود را برای خودشان حرام کردند. درسی که این اقدام به ما میدهد این است که گاهی باید برای رضایت اطرافیانمان با ازخودگذشتگی کارهای حلال و مجاز را برای خود ممنوع کنیم تا شرایطی را فراهم آوریم که آرامش و رضایت در خانواده یا جامعه برقرار شود. (4) این نوع ایثار و ترجیح مصلحت جمعی و رضایت خاطر دیگران بر خواستههای شخصی، هم نشانه «خلق عظیم»، (5) بزرگواری و حکمت پیامبر خداست و هم بهعنوان «اسوه» به همه انسانها این نکته مهم را گوشزد میکند که در روابط اجتماعی و خانوادگی، انعطافپذیری و ایثار برای حفظ مودت و همدلی اهمیت بالایی دارد.
چرایی مخالفت خداوند با اقدام پیامبر
اگر این کار پیامبر نهتنها خطا نیست، بلکه برای بشریت درس دارد، پس چرا خداوند با آن مخالفت کرد؟ شخصی را در نظر بگیرید که همسر بداخلاقی دارد که مدام به بهانههای الکی دعوا راه میاندازد. آن شخص با اینکه میتواند با طلاق، خودش را راحت کند، اما نهتنها با بزرگواری صبر پیشه میکند، بلکه بسیاری از کارهای حلال را برای اینکه همسرش ناراحت نشود، ترک میکند. در اینجا اگر پدرِ آن شخص، از سر دلسوزی به او بگوید: چرا بهخاطر همسرت زندگی را بر خودت زهر کردی؟ این سرزنش آن شخص است یا همسرش که باعث این کار شده است؟
بررسی سوره تحریم حاکی از این است که این سوره نه در مقام نکوهش پیامبر خدا، بلکه در راستای سرزنش دو تن از همسران ایشان نازل شده است:
«اگر شما دو زن از کار خود به پیشگاه خدا توبه کنید [خدا توبه شما را میپذیرد]، چون دل شما دو نفر از حق و درستی منحرف شده است و اگر بر ضدِّ پیامبر به یکدیگر کمک دهید [راه بهجایی نخواهید برد]؛ زیرا خدا و جبرئیل و صالح مؤمنان [علیبنابیطالب] یار اویند و فرشتگان نیز بعد از آنان پشتیبان او خواهند بود ... خدا برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زده که تحت سرپرستی و زوجیت دو بنده شایسته از بندگان ما بودند، ولی به آن دو خیانت ورزیدند و آن دو [پیامبر] چیزی از عذاب خدا را از آن دو زن دفع نکردند و [هنگام مرگ] به آن دو گفته شد: با وارد شوندگان وارد آتش شوید.» (6)
پیامبر خدا تحتفشار عایشه و حفصه درحالیکه میتوانستند هردو را طلاق بدهند و خودشان را راحت کنند، با ازخودگذشتگی نهتنها آنان را طلاق ندادند، بلکه کار حلالی که سبب اعتراض بیمورد آنها شده بود را بر خودشان حرام کردند؛(7) اما خداوند که نمیتواند ناراحتی پیامبرش را ببیند و میداند آن دو زن اصطلاحاً به هیچ صراطی مستقیم نخواهند شد، به قضیه ورود پیدا کرد و ضمن تهدید آن دو زن، از سر دلسوزی از پیامبرش خواست که سوگند خود را بشکند. به عبارت سادهتر، کار پیامبر اشکالی نداشت، اشکال از آن دو بود که لیاقت بزرگواری پیامبر را نداشتند.
چرایی پایان یافتن آیه با تعبیر ﴿وَ اَللّٰهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴾
اگر اقدام پیامبر نهتنها خطا نبود، بلکه درس مهمی در آن نهفته است، پس چرا آیه با جمله ﴿وَ اَللّٰهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴾؛ «و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است» به پایان میرسد؟
پاسخ این است که این تعبیر لزوماً بهمعنای این نیست که گناه و اشتباهی رخ داده است. چنانکه وقتی مسلمانان برای درگذشتگان از خداوند درخواست آمرزش میکنند و میگویند: خداوند فلانی را بیامرزد، به این معنا نیست که فلانی گناهکار و خطاکار بوده است. این تعبیر در قرآن نیز در موارد متعددی حاکی از پاداش و رحمت الهی به شخص است.(8) برای نمونه به این آیه نگاه کنید:
﴿إِنَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ اَلَّذِینَ هٰاجَرُوا وَ جٰاهَدُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ أُولٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اَللّٰهِ وَ اَللّٰهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴾؛ (9) «یقیناً کسانی که ایمان آورده و آنان که هجرت کرده و در راه خدا به جهاد برخاستند، به رحمت خدا امید دارند؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.»
همانطور که مشخص است کسانی که آیه در مقام توصیف آنان است نهتنها کار اشتباهی نکردهاند، بلکه هر کاری که باید میکردند اعم از ایمان، مهاجرت و جهاد را انجام داده بودند، اما باوجوداین، آیه با تعبیر ﴿وَ اَللّٰهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴾ به پایان رسیده است.
نتیجهگیری:
پیامبر در راستای رضایت دیگران از حلال خدا گذشت و درسی که از این اقدام پیامبر میتوان گرفت این است که در روابط اجتماعی و خانوادگی، انعطافپذیری و ایثار برای حفظ همدلی اهمیت بالایی دارد. مخالفت خداوند با سوگند پیامبر نه بهخاطر اشتباه بودن کار حضرت، بلکه در مقام تهدید عایشه و حفصه بود که با اعتراض بیمورد باعث شده بودند حضرت با سوگند کار حلالی را بر خودشان حرام کنند. پایان یافتن آیه با ﴿وَ اَللّٰهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴾ بهمعنای گناه یا خطا بودن اقدام پیامبر نیست و این جمله در قرآن در موارد متعددی حاکی از پاداش و رحمت الهی است.
پینوشتها:
1. مطابق برخی روایات این کار حلال، خوردن عسل یا مؤانست با ماریه قبطیه بوده است. (صنعانی، عبدالرزاقبنهمام، تفسیر القرآن العزیز المسمى تفسیر عبدالرزاق، بیروت، دار المعرفه، 1411 ق، ج 2، ص 241؛ طبری، محمد، جامع البیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، 1412 ق، ج28، ص 100) اما اولاً این روایات با شأن و شخصیت پیامبر سازگار نیست؛ ثانیاً ماجرای بچهگانه بیانشده در آنها برخلاف اهمیتی است که آیات آغازین سوره تحریم حاکی از آن هستند. بهنظرمیرسد برخی این روایات را ساختهاند تا علت واقعی نزول این آیات پنهان بماند.
2. به باور برخی، حضرت سوگند نخوردند و فقط تصمیم گرفتند دیگر آن کار حلال را انجام ندهند. (مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ اول، 1424 ق، ج7، ص 362)
3. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، 1390 ق، ج19، ص 330.
4. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1406 ق، ج28، ص 427؛ فضلالله، محمدحسین، من وحى القرآن، بیروت، دار الملاک، چاپ اول، 1419 ق، ج22، ص 309؛ مدرسی، محمدتقی،من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین، چاپ اول، 1419 ق، ج16، ص 103.
5. سوره قلم، آیه 4: ﴿وَ إِنَّکَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾؛ «و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.»
6. سوره تحریم، آیهها 4 و 10: ﴿إِنْ تَتُوبٰا إِلَى اَللّٰهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمٰا وَ إِنْ تَظٰاهَرٰا عَلَیْهِ فَإِنَّ اَللّٰهَ هُوَ مَوْلاٰهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صٰالِحُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْمَلاٰئِکَهُ بَعْدَ ذٰلِکَ ظَهِیرٌ * ... ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا اِمْرَأَتَ نُوحٍ وَ اِمْرَأَتَ لُوطٍ کٰانَتٰا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبٰادِنٰا صٰالِحَیْنِ فَخٰانَتٰاهُمٰا فَلَمْ یُغْنِیٰا عَنْهُمٰا مِنَ اَللّٰهِ شَیْئاً وَ قِیلَ اُدْخُلاَ اَلنّٰارَ مَعَ اَلدّٰاخِلِینَ﴾.
7. صادقی تهرانی، الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، ج28، ص 427؛ حسینى همدانى، محمد، انوار درخشان در تفسیر قرآن، تهران، انتشارات لطفی، چاپ اول، 1404 ق، ج16، ص 449.
8. مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ اول، 1424 ق، ج7، ص 362.
9. سوره بقره، آیه 218 همچنین سوره توبه، آیه 91 و ... .