رمالی

داشتن همزاد، خرافه ای است که عمدتا توسط رمالان مطرح می شود که بخت افراد را بسته و مانع پیشرفت او هستند و این خرافه ها بعضا صدمات جبران ناپذیری به افراد می زند.
آیا هر انسانی، یک همزاد دارد؟

پرسش:
آیا این حقیقت دارد که هر شخصی یک همزاد دارد؟ آیا واقعاً همزاد می‌تواند منشأ مشکلات و اختلاف‌های خانوادگی باشد و نگذارد که کارهای ما به سرانجام برسد؟
 

جن از جمله موجوداتی است که در منابع اسلامی از آن نام برده شده است. ابلیس نیز از این طایفه است. در میان مردم مشهور است که هر انسانی با خود همزادی از اجنه دارد که در زندگی او تأثیر می‌گذارد. متأسفانه امروزه با افزایش گرفتاری‌ها و مشکلات خانوادگی، برخی افراد منشأ تمام این اختلافات را اجنه و همزادهای انسان می‌دانند و مسئله را به گونه‌ای مطرح می‌کنند که آدمی هیچ نقشی در پدید آمدن مشکلات زندگی خود ندارد و ایجاد اختلافات در اختیار او نیست. به همین جهت در نوشته حاضر، با تکیه بر منابع مهم و معتبر، به دنبال آن هستیم که مشخص شود آیا واقعاً هر انسانی همزاد دارد یا خیر و همزاد او چه مقدار اختیار دارد؟ آیا واقعاً می‌تواند منشأ مشکلات و گرفتاری‌هایی را از سوی همزاد دانست؟
همزاد در زبان فارسی مترادف هم سن و سال است و از این جهت به فرزندان دو قلو، همزاد می‌گویند. بر اساس جست و جوهای انجام شده دو حدیث در منابع حدیثی شیعه وجود دارد که در آن آمده است هر انسانی یک همزاد دارد که با او متولد می‌شود و همواره همراه اوست. این دو حدیث را از جهت سند و محتوا مورد بررسی قرار می‌دهیم.
الف) حدیث اول و بررسی سند و منبع آن
روایت اول بدون سند چنین ذکر شده است: «و روی أن الله تعالى قال لإبلیس لا أخلق لآدم ذریه إلا ذرأت‏ لک‏ مثلها فلیس أحد من ولد آدم‏ إلا و له شیطان قد قرن به‏؛ خداوند متعال به ابلیس فرمود: فرزندى به آدم نمی‌دهم جز این که مانندش را به تو دهم و هر آدمی، هم زاد شیطانى دارد». (1)
این روایت در کتاب بحارالانوار بدون ذکر سند نقل شده است. علامه مجلسی در این بخش، روایاتی را از کتاب‌های اهل سنت بیان می‌کند و در قالب این روایات، جمله بالا را هم بدون آن که به معصوم نسبت دهد و بدون سند و منبع ذکر می‌کند. قابل توجه است که این سخن در هیچ منبع حدیثی شیعه معتبر یافت نشد؛ بنابراین هم از جهت سند و هم منبع قابل اعتماد نیست. علاوه بر آن که نگارش کتاب بحارالانوار فاصله زمانی زیادی با عصر معصومان علیهم‌السلام دارد و نمی‌تواند بدون واسطه از هیچ معصومی روایت نقل کرده باشد.
ب) حدیث دوم و بررسی سند و منبع آن
روایت دوم که منسوب است به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله به این صورت است: وَ رَوَى مُسْلِمٌ عَنِ ابْنِ مَسْعُود أَنَّ النَّبِیَّ صلی‌الله علیه و آله قَال‏: «مَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ قَدْ وُکِّلَ بِهِ قَرِینُهُ مِنَ الْجِنِّ قَالُوا وَ إِیَّاکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ وَ إِیَّایَ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ أَعَانَنِی عَلَیْهِ فَأَسْلَمَ فَلَا یَأْمُرُنِی إِلَّا بِخَیْرٍ؛ حضرت فرمودند: هیچ انسانی نیست جز آنکه همزادی از جنّ برای او گماشته شده است، گفتند: یا رسول‌الله آیا برای شما هم هست؟ فرمودند: برای من نیز هست، جز این که خداوند مرا یاری نموده که او تسلیم من شده است و جز به نیکى امر نمی‌کند». (2)
این روایت را نیز علامه مجلسی در همان بخش، بدون سند معتبر از منابع اهل سنت نقل کرده است و در دیگر منابع حدیثی شیعه یافت نشد بنابراین از جهت سند اعتبار ندارد و از جهت منبع هم در یک کتاب واسطه (بحارالانوار) نقل شده و در منابع اصلی و اولیه شیعه نیامده است در نتیجه این حدیث نیز از جهت منبع قابل اعتماد نیست.
ج) بررسی محتوایی احادیث
محتوای این دو روایت، بر وجود همزادی که سبب گرفتاری و مانع پیشرفت انسان باشد، دلالت ندارد و چنین چیزی قابل پذیرش نیست؛ به عبارت دیگر گرچه در محتوای این دو حدیث آمده است که انسان همزادی از جن یا شیطان دارد، اما در هیچ کدام از این احادیث، تصریح نشده که آن همزاد مایه همه گرفتاری‌ها و مشکلات اوست.
بر اساس تصریح قرآن کریم (3) همه اجنه مشرک یا کافر و انجام دهنده اعمال ناشایست و زشت نیستند، بلکه تعدادی از آن‌ها مؤمن بوده و دارای اعمال شایسته و نیک هستند بنابراین امکان ندارد همه جنیان انسان‌ها را به گمراهی و انحراف بکشانند. از سوی دیگر قرآن کریم می‌فرماید: «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرین‏؛ (4) و هر کس از یاد خدا روى ‏گردان شود شیطان را به سراغ او می‌فرستیم، پس همواره قرین او است». بر اساس تصریح قرآن، شیطان تنها بر آن عدّه از انسان‌ها مسلط می‌شود که آنان از یاد خدا غافل شوند؛ یعنی شیطان سلطه‌ای بر انسان ندارد و فقط آدمی را به گناه دعوت می‌کند چنان که وقتی گنه‌کاران در روز قیامت، گناه خود را بر گردن شیطان می‌اندازند او در پاسخ می‌گوید: «وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی‏ فَلا تَلُومُونی‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَکُم‏...؛ (5) من بر شما سلطه‌ای نداشتم جز این که شما را دعوت کردم و شما هم استجابت نمودید، پس مرا ملامت و سرزنش نکنید بلکه خودتان را سرزنش کنید».
بر اساس فرمایش قرآن کریم، خدای متعال، انبیاء را برای هدایت بشر فرستاده است و عده‌ای راه هدایت را پذیرفتند و هدایت یافتند و عده‌ای با اختیار خود گمراهی و ضلالت را پذیرفتند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کلِّ أُمَّهٍ رَسُولًا أَنْ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیهِ الضَّلَالَهُ...؛ (6) ما در هر امتی پیامبری برانگیختیم تا به آنان بگویند خدا را بپرستید و از پرستش غیر خدا (طاغوت) خودداری کنید گروهی هدایت یافتند و گروه دیگر (از طریق عناد و لجاج) شایسته‌ی گمراهی و ضلالت شدند»؛ بنابراین همه انسان‌ها به گمراهی کشیده نشدند از این‌رو شیطان سلطه‌ای بر انسان ندارد.
اما به فرض پذیرش صدور دو حدیث مطرح شده در کتاب بحارالانوار، باید گفت هدف رسول خدا صلی‌الله علیه و آله از بیان این مطلب، آگاهی بخشی به مردم و بر حذر داشتن آن‌ها از فتنه‌های شیطان است که همواره باید مواظب باشند و هیچ گاه از آن غفلت نورزند؛ چنانکه علامه مجلسی رحمه ‌الله علیه در توضیح این حدیث می‌گوید: «مقصود پیامبر صلی‌الله علیه و آله در این روایت، بر حذر داشتن دیگران از فتنه هم زاد و وسوسه و اغواى او است و آن حضرت به ما آگاهى داده که او همراه ما است پس تا حد امکان خود را از او نگه داریم». (7)
حاصل سخن این‌ که مشکلات متعددی در زندگی انسان‌ها وجود دارد و از سوی دیگر، اجنه نیز با قدرت فوق‌العاده که دارند می‌توانند آسیب‌هایی بر انسان‌ها وارد کنند، اما این ‌گونه نیست که تمام مشکلات را از ناحیه آن‌ها بدانیم چون جن همانند انس اختیار و تکلیف دارد و از آیات و روایات معتبر بر می‌آید که جنیان از مؤمن واقعی می‏ترسند و نمی‌توانند آزاری به او برسانند؛ اما در مورد کسانی که به این مرحله نرسیده‌اند، احتمال آزار و اذیت وجود دارد. البته ادعیه‏ای نیز برای دفع شر جن از سوی ائمه علیهم‌السلام وارد شده است. (8)
نتیجه:
بنابراین هر دو حدیث از جهت سند و منبع ضعیف هستند. همچنین از جهت محتوا هم با قرآن تناقض دارد در نتیجه باید گفت همزاد به معنای عرف امروز که برای هر فردی هم شکل خودش انسان یا جنّی خلق شده باشد که دائماً او را به گمراهی بکشاند و یا همیشه همراه او باشد تا مانع پیشرفت و موفقیت او باشد و یا در زندگی برای او مشکلاتی ایجاد کند، مبنای دینی ندارد، اما بر اساس آیات و روایات، این که شیطان همواره تلاش می‌کند تا انسان را به گمراهی کشاند، پذیرفته شده است؛ پس انسان نباید هیچ گاه از یاد خدا غافل شود و با توکل و استعانت از خدای متعال می‌تواند بر وسوسه‌های شیطانی پیروز شود و به درجات عالی برسد.
کلید واژه:
همزاد، جن، شیطان، آسیب‌های جن.
پی‌نوشت‌ها:
1. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم، 1404 ق، ج 60، ص 306.
2. همان، ج 60، ص 298.
3. به‌عنوان نمونه رجوع کنید: سوره جن، آیه 11 و 14.
4. سوره زخرف، آیه 35.
5. سوره ابراهیم، آیه 22.
6. سوره نحل، آیه 36.
7. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، همان، ج 60، ص 298.
8. رجوع کنید: فیض کاشانی، رسایل فیض کاشانی، تهران، مدرسه عالی شهید مطهری، ص 53.

دعانویسی به معنای استفاده از دعاهای رسیده از اهل بیت(ع) صحیح است ولی آنچه رمالان به دیگران می‌دهند ناشی ازعلوم غریبه ای است که مهارت در آن ندارند و ضرر می رساند
دعا نویسی و استفاده از آن در حل مشکلات زندگی

پرسش:
دعانویسی چیست و آیا می‌توان به دعانویس مراجعه کرد؟ 
 

پاسخ:
دعانویسی اگر به معنای استفاده از متون دینی و دعاهای رسیده از اهل بیت(ع) باشد، صحیح است و در فرهنگ دینی نیز مردم گاه به علمای دینی برای چنین کاری مراجعه می‌کنند. دعانوشتن برای خود یا دیگران یا مراجعه به افرادی برای دعا گرفتن یا دعانوشتن، در مواردی که می‌دانیم که دعانویس از آیات قرآن و دعاهای رسیده از اهل بیت یا تجربه علمای بزرگ استفاده کرده است، اشکالی ندارد و عمل به توصیه های آنان، مشروع و جایز است.
البته امروزه دعانویسی در بین عوام مردم، عنوانی است عام برای مجموعه کارهایی که برخی از مدعیان علوم غریبه انجام می‌دهند؛ آنها چیزی به اسم دعا چنان که در ادبیات دینی مرسوم است برای کسی نمی‌نویسند، بلکه گاهی از دعاهای اهل بیت و آیات قرآن استفاده می‌کنند اما اغلب آنچه می‌نویسند و به مراجعه‌کنندگان می‌دهند، مستند به دلایل شرعی نیست و پشتوانه دینی ندارد. 
در بیشتر موارد، آنچه دعانویسان و رمالان به دیگران می‌دهند ناشی از علوم غریبه است و چون علم یا مهارت لازم را ندارند و از طرفی ممکن است تحت تاثیر امیال نفسانی باشند، نتیجه خوبی برای مراجعه کنندگان ندارد و علاوه بر ضررهای مالی، بر مشکلات آنها نیز افزوده می شود زیرا یکسری از این کارهای رمالی و... نیازمند ارتباط با اجنه شرور است و این ارتباط باعث دخالت جنیان در زندگی مراجعه کنندگان می شود و گرفتاری و مشکلاتشان را بیشتر می کند؛ لذا توصیه می کنیم به این دعانویس ها اصلا مراجعه نشود.

آیا از دعا نویسی می توان برای حل مشکلات زندگی استفاده کرد؟
مشکلات روزمره زندگی همیشه ناشی از عوامل ناشناخته و سحر و جادو نیست، بلکه علل و عوامل مختلفی است که بیشتر آنها هم علت منطقی و علمی دارد؛ گاه ناشی از اشتباهات گذشته است، گاه مثل بالا رفتن سن ازدواج ناشی از شرایط اجتماعی  و فرهنگی است، و گاه مثل مشکلات اقتصادی ریشه در مسائل اقتصادی کلان کشور و حتی جهان دارد؛ در حالی که معمولا افراد دعانویس همه مشکلات را ناشی از طلسم و جادو و امثال آن معرفی می‌کنند و تلاش می‌کنند مشتریان خود را به هر قیمتی حفظ کنند، و همین باعث می‌شود که توصیه‌های این افراد، یا اصلا مشکلی را حل نمی کند، یا فقط به صورت موقت آن را متوقف می کند و بعد از مدتی مشکل دوباره باز می گردد و حتی مشکلی بر مشکلات قبلی هم اضافه می کند.
نکته دیگر این که استفاده این دعانویس ها از برخی از این علوم از نظر شرعی اشکال دارد و گاه ممکن است این افراد از این طریق به دیگران ضرر بزنند یا از اسرار مخفی دیگران با خبر شوند و یا باعث تهمت و نسبت دروغ به دیگران شده و ایجاد سوء ظن کرده و اختلافات خانوادگی و بدبینی ها را بیشتر کنند. این ها باعث می‌شود که توصیه‌های این افراد قابل دفاع نبوده و حتی در مواردی حرام باشد. 

از چه اعمال و دعاهایی برای حل مشکلات زندگی استفاده کنیم؟
استغفار کردن؛ خواندن نماز حاجت؛ خواندن نماز جعفر طیار؛ نماز‌های استغاثه به اهل بیت(ع) مثل نماز استغاثه به حضرت ولی‌عصر  و موارد دیگر که در «مفاتیح الجنان» آمده؛ صدقه دادن؛ گره گشایی از کار بندگان خدا؛ فرستادن صلوات؛ خواندن زیارت عاشورا؛ خواندن حدیث کسا؛ خواندن برخی سوره‌ها مثل چهارقل و سوره یاسین و... از مواردی است که به صورت عمومی برای همه مشکلات قابل توصیه است.
توجه به این نکته لازم است که رعایت برخی امور مثل ترک گناهان، پاک و حلال بودن اموال انسان، ذکر صلوات و استغفار هنگام دعا، دعا در زمان‌ها و مکان‌های توصیه‌شده مثل هنگام سَحَر و ... زمینه‌ساز استجابت دعا خواهد بود؛ و در نقطه مقابل، رعایت نکردن این شرایط ممکن است باعث تأخیر یا عدم استجابت دعا شود.

چرا دعاهایمان مستجاب نمی شود؟
دعاها و ذکرهای توصیه شده در روایات دینی، مثل قوانین فیزیکی و علوم تجربی عمل نمی‌کنند که مثلا هر کسی چهل روز زیارت عاشورا بخواند بدون هیچ شکی به خواسته خود برسد. دعا جزو سنت‌های الهی است و سنت‌های الهی ممکن است در مواردی با موانعی روبه‌رو شوند یا خداوند متعال سنت دیگری را بر سنت استجابت دعا ترجیح دهد. از همین رو توصیه‌هایی که در فضای مجازی یا از سوی برخی افراد منتشر می‌شود که هر کس فلان ختم را انجام دهد حتما به نتیجه مورد نظر می‌رسد از اعتبار لازم برخوردار نیستند. سنت‌های الهی هر چند اثرگذار و نتیجه بخش هستند ولی چنین نیست که در صددرصد موارد به نتیجه مورد نظر اشخاص منتهی شود.

نکته نهایی این که همیشه دعاها و ذکرهای ما به هدف مطلوب نمی‌رسد؛ یعنی حتی اگر همه ذکرها و دعاها را هم انجام دهیم و همه شرایط را هم رعایت کنیم، باز هم ممکن است که به آن حاجت خاص نرسیم؛ چرا که اصولا استجابت دعا، در اختیار خداوند است و خداوند بر اساس حکمتی که دارد؛ یا خواسته بندگان را عطا می‌کند، یا جایگزینی بهتر در آینده می‌دهد، یا در ازای دعاهای افراد بلاهایی را از ایشان دفع می‌کند، و بالاخره اگر در این دنیا امکان جبران و استجابت نباشد، در آخرت دعای افراد را با چنان پاداشی جبران خواهد کرد که مؤمنان آرزو خواهند کرد که ایکاش هیچ یک از خواسته‌های ما در دنیا اجابت نشده بود و امروز به جای آن پاداشی بی ‌پایان دریافت می‌کردیم.