جوان ایرانی

انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است و هرکدام، نیازهایی دارند که باید به تناسب، به آنها پاسخ داده شود. دین با نگاه ارزشمندی انسان، برای هر دو راه حل داده است.
پاسخگویی به هیجانات جوانان در نظام های دینی

پرسش:
چرا در یک نظام دینی، هیجان برای جوانان کم است؟ 
 

پاسخ:
از آنجا که انسان، علاوه بر جسم، روح نیز دارد، در ذات وی حالات روحانی نظیر شورونشاط و هیجان و شادی و غم و ... نهاده شده که به‌نوعی در دایره نیازهای انسان جای می‌گیرد و باید پاسخ داده شود و رها کردن یا سرکوب آن، اختلالات جدی در حیات انسان به وجود می‌آورد. لذا یکی از کار ویژه‌هایی که تمام مکاتب بشری و الهی برای خودشان تعریف می‌کنند، پاسخ به این نیازهاست.

اما برای پاسخ به این پرسش باید چند نکته را توجه کنیم:

1. اینکه نوع این نیازها و وزن آن‌ها در همه انسان‌ها در هر جامعه و نظام هنجاری و تربیتی، یکسان است و می‌توان آن‌ها را با عوامل یکسان پاسخ داد و ارزیابی نمود، محل بحث جدی انسان شناسان، روان شناسان و جامعه شناسان است. چیزی که مسلم است این است که نمی‌توان انسان دینی و غیردینی، جامعه دینی و غیردینی یا حتی دو جامعه غیردینی با مختصات متفاوت را با یک سنجه واحد، ارزیابی و قضاوت کرد. بلکه تفاوت جغرافیا و اقلیم، نظام آموزشی و تربیتی، محیط زندگی و جامعه پیرامونی، فرهنگ، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی، قوانین مدنی، عرفیات و ده ها عامل دیگر سبب تفاوت در جهت‌دهی به روحیات، علایق و نیازهای مادی و غیرمادی انسان می‌شود؛ یعنی این «ظرف هیجان، نشاط و ...» در همه انسان وجود دارد، ولی محتوای درونش بنا بر عوامل متعدد، تفاوت می‌یابد.

2. هدف زندگی انسان، نیازهای وی را معنا می‌بخشد و جهت می‌دهد. در جامعه و فرهنگ غیردینی، هدف، تأمین لذات و خواست انسان است؛ لذا گاهی شخص هیجان و نشاط را در جنایت و حتی خلاف حداقل‌های انسانی دنبال می‌کند؛ شاهدش آمارهای بالای تحقیر، خشونت، جرم و جنایت، دزدی، تجاوز، لهو و لعب، هرزگی، خودزنی و خودکشی، کشتن دیگران و ... است. (1) در واقع این نیازها در جامعه غیردینی یا دچار رهاشدگی می‌شوند یا توسط حکومت پاسخ‌های کاذب داده شده تا مزاحمتی برای حکومت نباشد.

3. در مقابل، در منطق دین و نظام دینی، این نیازهای انسان متناسب باهدف خلقت انسان و جهان، تأمین می‌گردد؛ لذا هیجان و نشاط و سرزندگی در جامعه دینی نه‌تنها کم نیست و سرکوب نمی‌شود، بلکه در بالاترین و بهترین سطح به آن پاسخ داده می‌شود، اما نوع آن متفاوت است. اولاً انسان آزاد است تا تفریحات و هیجانات سالم، متناسب با انسانیت وی و غیر مضر برای دیگران داشته باشد، ثانیاً، در بسیاری از آموزه‌های دینی سفارش به تفریح و ورزش روزانه شده است. (2) حتی جالب‌تر اینکه کار و خدمت به دیگران نیز، تفریح و نشاط شمرده شده است (3) و بسیاری از جوانان متدین، پاسخ به نیازهای روحی خودشان را در کمک به تأمین نیازهای دیگران (اردوهای جهادی و خدمت به محرومین) می‌بینند.

4. بعلاوه بخش زیادی از هیجان و نشاط انسان با مناسک و امورات معنوی تأمین می‌شود. اوج این هیجان قدسی را در محرم، پیاده‌روی اربعین، نیمه شعبان و ... مشاهده می‌کنیم. لذا این انگاره که هیجان در نظام دینی کم است، پیش‌فرض‌هایی دارد ازجمله اینکه هیجان حتماً باید جسمی و فیزیکی باشد، حتماً باید اثر بیرونی داشته باشد یا حتماً باید از جنس هیجانات جامعه غیردینی، نظیر شرب خمر، لهو و لعب، سرکشی، قدرت‌نمایی یا حتی کشتن دیگری باشد.

5. جامعه امروز ایرانی شاهد بسیاری از تفریحات سالم موجود در بیشتر کشورهای دنیاست. آمار مسافرت در کشور ما آمار جالب‌توجه و قابل قبولی است. عمده تفریحات ورزشی در کشور ما کاملاً آزاد و قانونی است. استقبال جوانان و نوجوانان از بازی¬هایی مانند فوتبال در کشور ما بسیار بالاست و در نوع خود بی¬نظیر است. کافی است تعداد تماشاگران مسابقات فوتبال در ایران را با کشورهای منطقه مقایسه کنیم تا به تفاوت میان جامعه ایرانی و غیر ایرانی پی ببریم. به نظر می¬رسد مسئله عدم وجود تفریحات کافی در جامعه ایرانی، بیشتر مسئله ذهنی و قضاوت روان‌شناختی باشد که متأثر از جوسازی رسانه¬ای است تا واقعیت موجود در جامعه.

نتیجه:
پس با نگاه انسان‌شناختی و هستی شناختی اسلامی، نوع ظهور و بروز نیازهای روحی انسان متفاوت است و پاسخی متناسب می‌طلبد. بخشی از این نیازها، با فعالیت‌های جسمانی (سفارشات دینی)، تأمین می‌شود و بخشی با فعالیت‌های روحانی و معنوی. بعلاوه انسان با آزادی و اختیار خویش این نیازها را تأمین می‌نماید.

پی‌نوشت‌ها:
1. ر.ک؛ 
https://irna.ir/xjDyfz/ https://ensani.ir/fa/article 
مقاله غرب و گرداب بحران اخلاقی
/ https://www.theguardian.com/global-development/2021/mar/09/quarter-of-wo... روزنامه گاردین، همچنین برای مطالعه بیشتر به آمارهای جهانی مراجعه شود.
2. در آن بکوشید که اوقاتتان، چهار بخش باشد: بخشى براى راز و نیاز با خداوند؛ بخشى براى کار معاش؛ بخشى براى معاشرت با برادران و دوستان مورد اعتماد، آنان که عیب‌هایتان را به شما گوشزد مى‌کنند و با شما خالص و یکرنگ‌اند؛ و بخشى براى بهره‌بردارى از لذّت‌هاى حلالتان. ابومحمدحرانی، تحف العقول، ص 409.
3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 77، ص 72.