انسان ها

بعد ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و برپایی عدل و داد و کشته شدن شیطان زمینه های رشد انسان ها فراهم می شود و نقل شده که عقل انسان ها بسیار رشد می کند و زمینه ی پذیرفتن حق بسیار بالا می رود در این مدینه ی فاضله دو سؤال پیش می آید:

1- باید در این شرایط شخص یا اشخاصی باشند که هنوز هدایت نشده و اقدام به شهید کردن امام زمان (عج) می کنند؟

2- انسان هایی که در آن زمان به دنیا می آیند دارای شرایط بسیار مناسب تر هستند و مانند پرندگانی هستند که می توانند به سرعت به پرواز در آیند. اما شرایط امروز ما بسیار سخت است که از همه طرف شیطان به شیوه های مختلف در صدد انحراف است. آیا این نوعی تبعیض بین ما و انسان های آن زمان نیست؟

پاسخ1:
اینکه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چگونه از دنیا می روند، گرچه در برخی از روایات به نوعی اشاره شده است، اما در عین حال دلیل قطعی و یقینی در دست نیست، لذا سؤال اول در گرو آن است که شهادت حضرت را از جانب عده ای پذیرفته و در نهایت بپرسیم با توجه به کامل شدن عقول از جانب مردم و کشته شدن افراد ظالم، چگونه عده ای اقدام به قتل و شهادت امام می کنند؟ و حال آنکه ظاهر برخی از روایات حاکی از آن است که امام زمان به صورت طبیعی از دنیا می رود آن چنانکه در روایات نقل شده است که امام حسين (ع) و يارانش در اواخر حيات امام زمان (عج) رجعت مي كنند و امام زمان (عج) بعد از معرفي آنها و شناخت مردم، از دنيا رحلت مي كند و امام حسين (ع) غسل و دفن حضرت را بر عهده مي گيرد. "فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ الْمَعْرِفَةُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّهُ الْحُسَيْنُ (ع) جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ"(1) چون در دل مؤمنان استوار شود كه او حسين (ع) است اجل امام دوازدهم كه حجت است فرا رسد..."
بنابراین ظاهر این حدیث آن است که حضرت به صورت طبیعی از دنیا می رود به علاوه آنکه بر فرض پذیرش شهادت، حضرت با ظهور خود ظالمان فعلی را از بین می برد. اما احتمال وجود انسان هایی که ممکن است در آینده به دلائل مختلف از صراط مستقیم خارج شده و موجب شهادت حضرت شوند، وجود دارد از این رو در روایتی آمده که در زمان حکومت امام مهدی (عج) کسانی که زنای محصنه انجام دهند، سنگسار می شوند. کسی که از دادن زکات واجب خودداری کند، کشته می شود و این موارد حاکی از آن است در آن زمان نیز افراد متخلف و گنه کار وجود دارند.(2)
پاسخ2:
در مورد سؤال دوم باید توجه داشته باشید گرچه در عصر ظهور امام زمان(عج)، زمینه های گناه کم می گردد، ولی درعین حال به طور کلی از بین نمی رود و کم یا زیاد بودن زمینه گناه در این عالم امری ناگزیر و بر اساس ساختار عِلّی و معلولی عالم است، آنچنان که فردی در خانواده مذهبی و شرائط دینی بسیار مناسب و دیگری در یک خانواده بی دین متولد می شوند.
در این میان نکته اساسی آن است که گرچه محیط و تأثیر آن در کردار و رفتار افراد امری غیر قابل انکار است. اما همه این ویژگی ها، تنها به عنوان ابرازی برای انتخاب بهتر است و هیچگاه فرد را ملزم به انتخاب یک مسیر خاص در زندگی نمی کند از نظر جهان بینی اسلامی همه انسان‏ ها از آزادی، اختیار و قدرت بر تصمیم‏گیری برخوردارند. خودشان سرنوشت خویش را رقم می‏ زنند. بايد بر اساس عقل و دانش و درك خود به حقيقت هر چه كه باشد ايمان بياورند.
به علاوه آنکه یکی از سنّت های الهی این است که خداوند برای همه انسان ها به اقتضای داشته ها و توانایی های فکری، جسمی و محیطی و...، مسئولیت‌ها و تکالیفشان را تعیین می نماید این همان حقیقتی است که خداوند با تعابیر مختلف در قرآن به آن اشاره کرده فرموده است: "لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها" (3) خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى‏ كند». این عدالت خداوند در مقام تشریع و تکلیف است. همچنین در مقام محاسبه و بازخواست و توقعات نیز چنین عدالتی با دقت تمام رعایت می شود: « وَ نَضَعُ الْمَوازينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئا؛ (4) ما ترازوهاى عدل را در روز قيامت برپا مى‏ كنيم پس به هيچ كس كمترين ستمى نمى‏ شود".
در آزمون دنیا شرایط مسابقه و میدان عمل و نوع تکلیف برای انسان ها یکسان نیست. زیرا کاملا روشن است که توان انسان ها در موقعیت های نابرابر، نابرابر خواهد بود. خداوند نیز بر اساس اختلافات و با توجه به عنصر اختیار در وجود هر انسان بر او تکلیف می کند تا در میدان مسابقه برای رسیدن به مقام قرب الهی به تلاش و کوشش بپردازد و بر اساس همین تفاوت ها است که در قیامت جزا و پاداش می دهد، هر چند در ظاهر تفاوت هایی در امتحان بندگان به نظر می آید. اما در حقیقت عدالت و یکسانی بی نظیری در جریان است؛ مانند میدان مسابقه دو و میدانی که در یک پیست دایره شکل جریان می یابد. در مسافت های متوسط مانند دو های دویست و چهارصد متر به دلیل تفاوت افراد در مسیر طی شده، خط استارت دوندگان، با هم تفاوت می کند.

پی نوشت:
1.مرحوم کلینی ،الكافي،چ دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ه ش،ج 8 ص 206 .
2. ر.ک دواني،علي، مهدی موعود(ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار)،چ دار الکتاب الا سلامیه، تهران،بی تا .ص1113.
3.بقره (2) آیه‌286.
4.انبیاء(41)آیه 27 .