۱۴۰۰/۰۲/۱۴ ۱۸:۵۰ شناسه مطلب: 98258
پاسخ:
در آغاز سخن ذكر دو نکته ضروري است:
1-چهبسا اتفاق میافتد که انسان برای رسیدن به مقصد یا برآورده شدن حاجتی ایده آل و مطلوب خویش میپندارد و چنان به منفعت داشتن و خیر بودن آن یقین دارد که آن را براي خود بديهي میشمارد درحالیکه واقعیت غير از چيزي است كه انسان تصور كرده است و چهبسا امری را براي خود بد و زیانبار میپندارد و غمگين میشود و حالآنکه نميداند فوایدی كه بر اين امر ناپسند ما چقدر زياد است و الطاف خفیِّه بسياري در آن نهفته است. و لذا خداوند متعال میفرماید: «وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» و بسا چيزى را خوش نمىداريد و آن براى شما خوب است و بسا چيزى را دوست مىداريد و آن براى شما بد است و خدا مىداند و شما نمىدانيد.»(1)
2-ازآنجاکه دنيا بستر آزمايش انسانهاست، برخي اوقات آنچه مورد آزمايش قرار میگیرد «حُسن ظن» انسان ها به خداست به اين صورت كه استجابت دعا به تأخیر تا «حقیقت ایمان» و «حُسن ظن» شخص به خدا آشکار شود. امام صادق (ع) میفرماید: «اصل و اساس حُسن ظن به خدا، ریشه در «حُسن ایمان» و «سلامت دل» دارد و علامت و نشانهاش این است هر چیزی را که میبیند (و هر راحتی و گرفتاری به او میرسد) با چشمپاک و نگاهی ارزشمند به آن نگرد.»(2)
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «هیچ بندهای به خدا حُسن ظن» پیدا نکرد، مگر آنکه خداوند به میزان «حُسن ظنش» با او رفتار نماید.»(3)
در كلامي ديگر از آن بزرگوار نقلشده است: «قسم به خدایی که معبودی جز او نیست! خدا هیچ مؤمنی را پس از توبه و استغفار گرفتار عذاب نفرماید، مگر به خاطر بدگمانی و سوءظن و ناامیدی به خدا و بدخویی و غیبت از مؤمنان.»(4)
فهم نادرست حقیقت و کاربُرد دعا میتواند توقعی نا بجار را ایجاد کند و دعا را به یک عامل تخدیر کننده تبدیل نماید و بهجای تقویت روحیه و اراده و بالا بردن قدرت اعتمادبهنفس، بیداری دل و اندیشه، موجب ناامیدی، سرخوردگی از دین و دینداری، سرگردانی، پوچگرایی و لاابالیگری، عقبماندگی، ذلت و نادانی گردد.
چنانکه فهم درست حقیقت دعا و کاربرد آن میتواند موجب آگاهی، بیداری دل و اندیشه، پیوند باطنی با سرچشمه همه نیکیها و خوبیها گشته و باعث تقویت اراده اعتمادبهنفس و تبدیلکننده شکست به پیروزی، بیماری بهسلامتی، ناامیدی به امیدواری، اضطراب به آرامش گردد.
برخي انسانها نسبت به موقعیت و جایگاه خود و کسی که از او طلب میکند (خدا) و با او راز و نیاز میکنند «معرفت و شناخت» کافی ندارند! با این وصف توقع دارند دعایشان زود مستجاب شود و توقع دارند لحظه دعا، استجابت محسوس آن را شاهد باشند!
معنای دعا:
دعا ارتباط و پیوند بنده ضعیف، نادان، نیازمند گناهکار و سرکش باخدای آفریننده، دانا، بخشاینده و هدایتگر است. دراینارتباط بنده به محضر مولایش عرض ارادت میکند و به بندگی، نداری، نادانی و نیاز خود ازیکطرف و به بزرگی، بخشایندگی، بینیازی و هدایتگری آفریننده از طرف ديگر، اعتراف میکند.
دعا برترین جلوه عبادت و بهترین نمایشگر اتصال به بینهایت میباشد و ثمره آن ایجاد آرامش، عشق، اطمینان، قدرت روحی و توان عمل در دعاکننده است.
تقاضا و عرض حاجتهای دنیایی و آخرتی یکی از نمونههای کمرنگ دعا است و پررنگتر نمود و اعتراف به عظمت آفریدگار و فقر محض خود میباشد.
صحیفه سجادیه امام چهارم برترین تجلّی دعا است و در آن ثنای خدا، اقرار به عظمت پروردگار، ضعف و نیاز بنده، بیشترین نمود را دارد و این ویژگی دعا است که آن را ارزش بخشیده، عامل جلبتوجه خداوند به بندگان ساخته است: «قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ؛ (5) بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمىكند».
دعا و عرض نیاز و حاجت مربوط به کارهای مهم و مشکل نیست، بلکه در هر کاری مؤمن دست نیاز بهسوی خدا دراز میکند. مؤمن خود را فقیر و ناتوان محض میبیند که از برآوردن کوچکترین و جزئیترین نیاز خود ناتوان است، زیرا هیچ قوه و قدرت و فهم و علم و بینش و بینایی و شنوایی و... از خودش ندارد. هر چه دارد، فضل و عنایت خداست، پس در کوچکترین نیاز خود دست به دعا برمیدارد و به یاری برای برآوردن حاجت خود اقدام میکند.
در امور دنیایی مؤمن هیچگاه به جزم و قطع مطلبی را نمیطلبد، زیرا چهبسا آن تقاضا به مصلحت و نفع دنیا و آخرت او نباشد.
درست است که فعلاً آن را برای خود پسندیده و به سود خود داشته و دلش هوای آن را دارد، ولی چون به جهل گسترده خويش یقین دارد، از خداوند میخواهد در صورت مصلحت بودن آن حاجت را برآورده کند. خداوند نیز در اجابت دعا مصلحت بنده اش را رعایت میکند و تقاضایی را که به مصلحت او نیست و اگر عواقبش را میدانست، از آن پشیمان میشد، برآورده نمیسازد، ولی در دعاها و تقاضا و عرض نیازها اجابتهای بسیاری نهفته است.
سخن دیگر: اجابت دعاها همیشه آنگونه که تصور میکنیم، نیست.
یوسف (ع) در کاخ عزیز در محاصره زنانِ درباری است که همگی هم او را به خود دعوت میکنند و هم به اجابت تقاضای زلیخا سفارش مینمایند. در این هنگامه وحشتناک، آن پیامبر بزرگ دست به دعا بهسوی خداوند دراز میکند و از آن توانمند بزرگ، نجات و رهایی میطلبد:
«قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَني إِلَيْهِ وَ إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ مِنَ الْجاهِلين؛ (6) پروردگارا! برای من زندان دوستداشتنیتر است ازآنچه مرا بدان میخوانند و اگر مکر این زنان را از من نگردانی، به آنها میل میکنم و در شمار نادانان درمیآیم».
خداوند میفرماید: که دعای یوسف را اجابت کردیم و مکر زنان از او بگردانیدیم؛ شاید انتظار ما این است که اگر دعایش اجابت شده است اینگونه بوده كه در همان وقت بیگناهیاش نزد همگان آشکار گرديده و زنان رسواشدهاند و او باافتخار از مهلکه نجاتیافته است و... درحالیکه یوسف را متهم میکنند و به زندان میاندازند و...، اما خداوند دعایش را اجابت کرد و پاکدامنیاش را حفظ نمود و به او قدرت مقاومت داد و زنان و با تهدیدهایشان نتوانستند او را به گناه بیالایند و به تسلیم وادارند و این است اجابت خداوند! در ادامه نیز پاکدامنیاش را از آفتاب نیمروز آشکارتر گرداند و همگان را بر اعتراف بدان وادار نمود و او را به اوج قله عزت و شکوه رساند.
آری، ممکن است حاجتی برآورده نشود، به دلایلی که نمیدانیم؛ اما دعاکننده پشتگرم به اجابت خداوند و مطمئن به دستگیری اوست، ازاینرو سختیها برایش تحملپذیر، بلکه شیرین میشود؛ ناکامیها او را به زمین نمیزند و مأیوس نمیگرداند و از خدا روگردان نمیسازد.
بعضی گمان کردهاند برای رفع مشکلات و برآورده شدن حاجتها وقتی دعا کردند، دیگر باید مشکل رفع شود و حاجت برآورده گردد، بدون اینکه محتاج مقدمات دیگری باشد، درحالیکه این پندار غلط است. دعاکننده باید نهایت کوشش و تلاش را هم به کار ببرد، دعا و توسل و تضرع را ضمیمه گرداند و اعتراف کند که گرچه کوشش خود را کرده، ولی آن را علت کافی برای رسیدن به مقصود نمیداند. وی باید اراده خدا را علت تامه داشته، ازاینرو باوجود تلاش و کوشش دست به دعا بردارد.
سخن آخر: دعاکننده همیشه با اجابت همراه است، زیرا وقتی دعا میکند، به بندگی، فقر و نیاز خود، نیز خدا و قدرت و رحمت او اعتراف کرده، این فلسفه خلقت و غایت آفرینش است. پس با دعایش بر بندگی پافشاری کرده، عبودیت خویش را اثبات نموده، کارنامهاش را آماده خوردن مُهر قبولی ساخته و این بزرگترین پیروزی است، خواه حاجت دنیاییاش بهسرعت برآورده گردد، یا پس از مدتی برآورده شود یا اصلاً برآورده نگردد. مهم آن است که به گستره ولایت خدا واردشده، مُهر عبودیت بر کارنامهاش ثبت گردیده است؛ اما غیر مؤمن با روگردانی از دعا و عرض حاجت، هم از اعتراف به ربوبیت و قدرت و عظمت حقتعالی ابا ورزیده، هم فقر و نیاز خویش را انکار کرده، از دایره ولایت خداوند خارجشده، مهر عبودیت بر پروندهاش ثبت نگردیده، جزو مردودان است! چه ارزشی دارد تا مدتی از بعضی نعمتهای ناپایدار بهرهمند باشد، بلکه خود این بهرهمندی، عذاب است، زیرا او را از خداوند دورتر ساخته و بر طغیان و خیرهسری او میافزاید.
شرایط دعا: گروهی به امام صادق (ع) عرض کردند: خداوند میفرماید: «ادعونی استجب لکم» پس چرا ما خداوند را میخوانیم، ولی مستجاب نمیشود، فرمود: «إنّکم تدعون من لا یعرفونه؛ (7) کسی را میخوانید که نمیشناسید و به او معرفت پیدا نکردهاید».
تا زمانی که چنین است انتظار اجابت نداشته باشید. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «نسبت به کسی که او را میخوانید و
برای او عبادت میکنید، معرفت پیدا کنید و شناختی صحیح درون خویش ایجاد نمایید تا دعاهایتان اثر داشته
باشد». (8)
فردی نزد امیر مؤمنان علی (ع) آمد و از عدم استجابت دعایش شکایت کرد و گفت:
بااینکه خداوند فرموده: «دعا کنید، من اجابت میکنم». چرا ما دعا میکنیم و به اجابت نمیرسد: امام در پاسخ فرمود: فکر و قلب شما در هشت چیز خیانت کرده، ازاینرو دعاهایتان مستجاب نمیشود، آن هشت مورد را اصلاح کنید تا نتیجه دعاهایتان را ببینید:
1-خدا را شناختهاید، اما حق او را ادا نکردهاید، به همین دلیل معرفت و شناخت شما سودی به حالتان ندارد.
2-به فرستاده او ایمان آوردهاید، اما در عمل با سنتش به مخالفت برخاستهاید. پس ثمره ایمان شما کجا است؟
-3 قرآن و کتاب او را خواندهاید، ولی به دستورهای قرآن عمل نمیکنید به زبان میگویید «سمعنا و اطعنا؛ شنیدیم و اطاعت کردیم» ولی بعد به مخالفت بر خواستید!
4 -با گریه و اشک چشم میگویید از عذاب جهنم و کیفر خدا میترسید، اما کارهایی میکنید که شمارا به جهنم نزدیک میسازد.
5 -میگویید به پاداشهای مادی و معنوی خداوند علاقه دارید، اما همواره کاری انجام میدهید که شمارا از آن دور میسازد.
6 -از نعمتهای مادی و معنوی خداوند بهرهمند میشوید، اما شکر آن را بهجا نمیآورید.
7 -به شما دستور داده دشمن شیطان باشید، ولی در عمل طرح دوستی با او میریزید. ادعای دشمنی با شیطان دارید، اما عملاً با او مخالفت نمیکنید.
8 –عیبهای مردم را میبینید و بازگو میکنید، ولی عیوب خود را نمیبینید بااینحال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد، درحالیکه درهای اجابت دعا را بستهاید؟ تقواپیشه کنید و با توبه و تهذیب نفس و خودسازی در تزکیه روح و پاکی قلب بکوشید. اعمال خود را اصلاح کنید و مبارزه با فساد و گناه را از طریق امربهمعروف و نهی از منکر پیگیر باشید تا خدا دعایتان را اجابت نماید. (9)
وقتی در جامعهای فساد و حرامخواری گسترش پیدا میکند و امربهمعروف و نهی از منکر ترک میشود، هرچه خدا را بخوانند، اجابت نمیشود.
ازجمله موانع دیگر استجابت دعا، تأخیر نمازهای واجب از اول وقت، بدبینی و سوءنیت نسبت به علمای دین و مؤمنان و دینداران، بدزبانی (اعم از فحش و توهین و بیاحترامی به مردم)، غذای حرام، ترک صدقه و انفاق درراه خدا، ندادن خمس و زکات است. كه با مراجعه به کتابهای اخلاقي از قبيل معراج السعاده، جامع السعادات، راه روشن میتوان بهخوبی آنها را شناخت و در رفع آنها كوشيد.
پینوشتها:
1. بقره (2)، آیه 216.
2. مستدرک الوسایل، ج 2، ص 110.
3. بحار، ج 67، ص 384.
4. همان، سفینه، ج 2، ص 109.
.5فرقان (25)، آیه 77.
6. یوسف (12)، آیه 32.
.7 تفسیرنورالثقلین، ج 4، ص 533.
8. بحار، ج 75، ص 63.
9. سفینة البحار، ج 1، ص 448 و 449.
10. مجمعالبیان، ج 8، ص 529.
11. اصول کافی، ج 2، باب فضل الدعا و الحث علیه، ص 338.