در آغاز سخن ذكر دو نکته ضروري است:
1- چه بسا اتفاق می افتد که انسان برای رسیدن به مقصد یا برآورده شدن حاجتی ایده آل و مطلوب خویش می¬پندارد و چنان به منفعت داشتن و خیر بودن آن یقین دارد که آن را براي خود بديهي مي شمارد در حالي كه واقعیت غير از چيزي است كه انسان تصور كرده است و چه بسا امری را براي خود بد و زیان بار می پندارد و غمگين مي¬شود و حال آنكه نمي‌داند فوائدي كه بر اين امر ناپسند ما چقدر زياد است و الطاف خفیِّه بسياري در آن نهفته است.و لذا خداوند متعال مي فرمايد :« وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ » و بسا چيزى را خوش نمى‏داريد و آن براى شما خوب است، و بسا چيزى را دوست مى‏داريد و آن براى شما بد است، و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد.»(1)
2- از آنجا كه دنيا بستر آزمايش انسان¬هاست، برخي اوقات آنچه مورد آزمايش قرار مي¬گيرد«حُسن ظن» انسان¬ها به خداست به اين صورت كه استجابت دعا به تأخیر تا «حقیقت ایمان » و «حُسن ظن» شخص به خدا آشکار شود. امام صادق (ع) می فرماید:« اصل و اساس حُسن ظن به خدا، ریشه در «حُسن ایمان» و «سلامت دل» دارد و علامت و نشانه اش این است هر چیزی را که می بیند(و هر راحتی و گرفتاری به او می رسد) با چشم پاک، و نگاهی ارزشمند به آن نگرد.»(2)
پیامبر اکرم (ص) مي فرمايند :« هیچ بنده ای به خدا حُسن ظن» پیدا نکرد، مگر آن که خداوند به میزان «حُسن ظنش» با او رفتار نماید.»(3)
در كلامي ديگر از آن بزرگوار نقل شده است:« قسم به خدایی که معبودی جز او نیست! خدا هیچ مومنی را پس از توبه و استغفار گرفتار عذاب نفرماید، مگر به خاطر بد گمانی و سوء ظن و نا امیدی به خدا و بد خویی و غیبت از مؤمنان.»(4)
فهم نادرست حقیقت و کاربُرد دعا میتواند توقعی نا بجار را ایجاد کند و دعا را به یک عامل تخدیر کننده تبدیل نماید و به جای تقویت روحیه و اراده و بالا بردن قدرت اعتماد به نفس، بیداری دل و اندیشه، موجب ناامیدی، سرخوردگی از دین و دینداری، سرگردانی، پوچگرایی و لاابالیگری، عقبماندگی، ذلت و نادانی گردد.
چنان که فهم درست حقیقت دعا و کاربرد آن میتواند موجب آگاهی، بیداری دل و اندیشه، پیوند باطنی با سرچشمه همه نیکیها و خوبیها گشته و باعث تقویت اراده اعتماد به نفس و تبدیل کننده شکست به پیروزی، بیماری به سلامتی، ناامیدی به امیدواری، اضطراب به آرامش گردد.
برخي انسان¬ها نسبت به موقعیت و جایگاه خود و کسی که از او طلب میکند (خدا) و با او راز و نیاز میکنند "معرفت و شناخت" کافی ندارند! با این وصف توقع دارند دعایشان زود مستجاب شود و توقع دارند لحظه دعا، استجابت محسوس آن را شاهد باشند.!!
معنای دعا:
دعا ارتباط و پیوند بنده ضعیف، نادان، نیازمند گناهکار و سرکش با خدای آفریننده، دانا، بخشاینده و هدایتگر است. در این ارتباط بنده به محضر مولایش عرض ارادت میکند و به بندگی، نداری، نادانی و نیاز خود از يك طرف و به بزرگی، بخشایندگی، بینیازی و هدایتگری آفریننده از طرف ديگر‌، اعتراف میکند.
دعا برترین جلوه عبادت و بهترین نمایشگر اتصال به بی نهایت میباشد و ثمرة آن ایجاد آرامش، عشق، اطمینان، قدرت روحی و توان عمل در دعا کننده است.
تقاضا و عرض حاجتهای دنیایی و آخرتی یکی از نمونههای کم رنگ دعا است و پر رنگ تر نمود، و اعتراف به عظمت آفریدگار و فقر محض خود میباشد.
صحیفه سجادیه امام چهارم برترین تجلّی دعا است و در آن ثنای خدا، اقرار به عظمت پروردگار، ضعف و نیاز بنده، بیشترین نمود را دارد، و این ویژگی دعا است که آن را ارزش بخشیده، عامل جلب توجه خداوند به بندگان ساخته است: "قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ ؛(5) بگو: «اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى‏كند.
دعا و عرض نیاز و حاجت مربوط به کارهای مهم و مشکل نیست، بلکه در هر کاری مؤمن دست نیاز به سوی خدا دراز میکند. مؤمن خود را فقیر و ناتوان محض میبیند، که از برآوردن کوچکترین و جزئیترین نیاز خود ناتوان است، زیرا هیچ قوه و قدرت و فهم و علم و بینش و بینایی و شنوایی و... از خودش ندارد. هر چه دارد، فضل و عنایت خداست، پس در کوچکترین نیاز خود دست به دعا برمیدارد و به یاری برای برآوردن حاجت خود اقدام میکند.
در امور دنیایی مؤمن هیچ گاه به جزم و قطع مطلبی را نمیطلبد، زیرا چه بسا آن تقاضا به مصلحت و نفع دنیا و آخرت او نباشد.
درست است که فعلاً آن را برای خود پسندیده و به سود خود داشته و دلش هوای آن را دارد، ولی چون به جهل گسترده خويش یقین دارد، از خداوند میخواهد در صورت مصلحت بودن آن حاجت را برآورده کند. خداوند نیز در اجابت دعا مصلحت بندهاش را رعایت میکند و تقاضایی را که به مصلحت او نیست و اگر عواقبش را میدانست، از آن پشیمان میشد، برآورده نمیسازد، ولی در دعاها و تقاضا و عرض نیازها اجابتهای بسیاری نهفته است.
سخن دیگر: اجابت دعاها همیشه آن گونه که تصور میکنیم، نیست.
یوسف(ع) در کاخ عزیز در محاصره زنانِ درباری است که همگی هم او را به خود دعوت میکنند و هم به اجابت تقاضای زلیخا سفارش مینمایند. در این هنگامه وحشتناک، آن پیامبر بزرگ دست به دعا به سوی خداوند دراز میکند و از آن توانمند بزرگ، نجات و رهایی میطلبد:
« قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَني‏ إِلَيْهِ وَ إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ مِنَ الْجاهِلين‏ ؛(6) پروردگارا! برای من زندان دوست داشتنیتر است از آنچه مرا بدان میخوانند و اگر مکر این زنان را از من نگردانی، به آنها میل میکنم و در شمار نادانان در میآیم».
خداوند میفرماید: که دعای یوسف را اجابت کردیم و مکر زنان از او بگردانیدیم؛ شاید انتظار ما این است که اگر دعایش اجابت شده است اين گونه بوده كه در همان وقت بی گناهیاش نزد همگان آشکار گرديده و زنان رسوا شده اند و او با افتخار از مهلکه نجات یافته است و... در حالی که یوسف را متهم میکنند و به زندان میاندازند و... ، اما خداوند دعایش را اجابت کرد و پاکدامنیاش را حفظ نمود و به او قدرت مقاومت داد و زنان و با تهدیدهایشان نتوانستند او را به گناه بیالایند و به تسلیم وا دارند، و این است اجابت خداوند! در ادامه نیز پاکدامنیاش را از آفتاب نیمروز آشکارتر گرداند و همگان را بر اعتراف بدان وادار نمود و او را به اوج قله عزت و شکوه رساند.
آری، ممکن است حاجتی برآورده نشود، به دلایلی که نمیدانیم. اما دعا کننده پشتگرم به اجابت خداوند و مطمئن
به دستگیری اوست، از این رو سختیها برایش تحمل پذیر بلکه شیرین میشود؛ ناکامیها او را به زمین نمیزند و مأیوس نمیگرداند و از خدا روگردان نمیسازد.
بعضی گمان کردهاند برای رفع مشکلات و برآورده شدن حاجتها وقتی دعا کردند، دیگر باید مشکل رفع شود و حاجت برآورده گردد، بدون اینکه محتاج مقدمات دیگری باشد، در حالی که این پندار غلط است. دعا کننده باید نهایت کوشش و تلاش را هم به کار ببرد، دعا و توسل و تضرع را ضمیمه گرداند و اعتراف کند که گرچه کوشش خود را کرده، ولی آن را علت کافی برای رسیدن به مقصود نمیداند. وی باید اراده خدا را علت تامه داشته، از این رو با وجود تلاش و کوشش دست به دعا بردارد.
سخن آخر: دعا کننده همیشه با اجابت همراه است، زیرا وقتی دعا میکند، به بندگی، فقر و نیاز خود، نیز خدا و قدرت و رحمت او اعتراف کرده، این فلسفه خلقت و غایت آفرینش است. پس با دعایش بر بندگی پافشاری کرده، عبودیت خویش را اثبات نموده، کارنامهاش را آماده خوردن مُهر قبولی ساخته، و این بزرگترین پیروزی است، خواه حاجت دنیاییاش به سرعت برآورده گردد، یا پس از مدتی برآورده شود یا اصلاً برآورده نگردد. مهم آن است که به گستره ولایت خدا وارد شده، مُهر عبودیت بر کارنامهاش ثبت گردیده است. اما غیر مؤمن با روگردانی از دعا و عرض حاجت، هم از اعتراف به ربوبیت و قدرت و عظمت حق تعالی ابا ورزیده، هم فقر و نیاز خویش را انکار کرده، از دایره ولایت خداوند خارج شده، مهر عبودیت بر پروندهاش ثبت نگردیده، جزو مردودان است! چه ارزشی دارد تا مدتی از بعضی نعمتهای ناپایدار بهرهمند باشد، بلکه خود این بهرهمندی، عذاب است، زیرا او را از خداوند دورتر ساخته و بر طغیان و خیرهسری او میافزاید.
شرایط دعا: گروهی به امام صادق(ع) عرض کردند: خداوند میفرماید: «ادعونی استجب لکم» پس چرا ما خداوند را میخوانیم، ولی مستجاب نمیشود، فرمود: «إنّکم تدعون من لا یعرفونه؛(7) کسی را میخوانید که نمیشناسید و به او معرفت پیدا نکردهاید».
تا زمانی که چنین است انتظار اجابت نداشته باشید. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «نسبت به کسی که او را میخوانید و
برای او عبادت میکنید، معرفت پیدا کنید و شناختی صحیح درون خویش ایجاد نمایید تا دعاهایتان اثر داشته
باشد».(8)
فردی نزد امیرمؤمنان علی(ع) آمد و از عدم استجابت دعایش شکایت کرد و گفت:
با این که خداوند فرموده: "دعا کنید، من اجابت میکنم". چرا ما دعا میکنیم و به اجابت نمیرسد: امام در پاسخ فرمود: فکر و قلب شما در هشت چیز خیانت کرده، از این رو دعاهایتان مستجاب نمیشود، آن هشت مورد را اصلاح کنید تا نتیجه دعاهایتان را ببینید:
1 - خدا را شناختهاید، اما حق او را ادا نکردهاید، به همین دلیل معرفت و شناخت شما سودی به حالتان ندارد.
2 - به فرستادة او ایمان آوردهاید، اما در عمل با سنتش به مخالفت برخاستهاید. پس ثمرة ایمان شما کجا است؟
3 - قرآن و کتاب او را خواندهاید، ولی به دستورهای قرآن عمل نمیکنید به زبان میگویید «سمعنا و اطعنا؛ شنیدیم و اطاعت کردیم» ولی بعد به مخالفت برخاستید!
4 - با گریه و اشک چشم میگویید از عذاب جهنم و کیفر خدا میترسید، اما کارهایی میکنید که شما را به جهنم نزدیک میسازد.
5 - میگویید به پاداشهای مادی و معنوی خداوند علاقه دارید، اما همواره کاری انجام میدهید که شما را از آن دور میسازد.
6 - از نعمتهای مادی و معنوی خداوند بهرهمند میشوید، اما شکر آن را به جا نمیآورید.
7 - به شما دستور داده دشمن شیطان باشید، ولی در عمل طرح دوستی با او میریزید. ادعای دشمنی با شیطان دارید اما عملاً با او مخالفت نمیکنید.
8 - عیبهای مردم را میبینید و بازگو میکنید، ولی عیوب خود را نمیبینید با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد، در حالی که درهای اجابت دعا را بستهاید؟ تقوا پیشه کنید و با توبه و تهذیب نفس و خودسازی در تزکیة روح و پاکی قلب بکوشید. اعمال خود را اصلاح کنید و مبارزه با فساد و گناه را از طریق امر به معروف و نهی از منکر پیگیر باشید، تا خدا دعایتان را اجابت نماید.(9)
وقتی در جامعهای فساد و حرام خواری گسترش پیدا میکند و امر به معروف و نهی از منکر ترک میشود، هرچه خدا را بخوانند، اجابت نمیشود.
از جمله موانع دیگراستجابت دعا، تأخیر نمازهای واجب از اول وقت، بدبینی و سوء نیت نسبت به علمای دین و مؤمنان و دینداران، بدزبانی (اعم از فحش و توهین و بی احترامی به مردم)، غذای حرام، ترک صدقه و انفاق در راه خدا، ندادن خمس و زکات است. كه با مراجعه به كتاب¬هاي اخلاقي از قبيل معراج السعاده ،‌ جامع السعادات، راه روشن مي¬توان به خوبي آن ها را شناخت و در رفع آنها كوشيد .
پی نوشت ها:
1. بقره(2)آیه 216.
2.مستدرک الوسایل، ج2، ص 110.
3.بحار، ج67، ص 384.
4.همان، سفینه، ج2، ص109.
5 . فرقان (25) آیه 77.
6. یوسف (12) آیه 32.
7. تفسیرنورالثقلین،ج4، ص 533.
8. بحار، ج75، ص 63 .
9. سفینة البحار، ج1، ص 448 و 449.
10. مجمع البیان، ج8، ص 529.
11. اصول کافی، ج2، باب فضل الدعا و الحث علیه، ص 338.