۱۳۸۹/۰۶/۱۳ ۰۰:۲۹ شناسه مطلب: 18385
باسمه تعالی با سلام وارزوی سلامتی و موفقیت سوالی از محضرشما دارم درکتاب معراج السعاده مرحوم نراقی به مطلبی برخوردم که امید است راهنمایی ام بفرمایید . درباب مفاسد پیروی از شهوت امده است : " ..... چنان آتش شوق و محبت خدا در کانون سینه همایونش افروخته بود که اگر گاهگاهی آبی بر آن نریختی دل او آتش گرفتی و از آنجا سرایت به جسم مبارکش کردی واجزای وجود مسعودش را از هم پاشیدی و.. ..... به این جهت آن جناب زنان متعدده خواستند و نفس مقدس خود را به ایشان مشغول ساختند که فی الجمله التفاتی به دنیا از برای او همیشه باشد و از کثرت استغراق در لجه بحر شوق الهی منجر به مفارقت روح مقدسش نگردد و به این جهت بود که هرگاه کثرت استغراق او را فراگرفتی و از باده انس سرشار گشتی دست مبارک بر ران عایشه می زد و می فرمود : ( کلمینی یا حمیرا اشغلینی یا حمیرا) یعنی ای حمیرا با من سخن گوی و مرا مشغول دنیا کن و........ حال با توجه به آنچه مذکورشد ،آیا این مطالب درست است و در صورت درست بودن آیا نعوذبالله پیامبر شهوتران معرفی نشده اند !؟ واگر افرادی فقط این قسمت مطلب را گرفته ودایم به آن تاکید دارند چه جوابی بدهیم ؟ با تشکر
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز .
اساسا اين جمله نقل شده در معراج السعاده نراقي از کتاب احياء العلوم ابو حامد غزالي سني گرفته شده است. پيش از غزالي چنين حديثي در هيچ يک از منابع حديثي سني و شيعي نقل نشده است.
علامه الفتني سني متوفاي 986 نويسد: اين مطلبي را که غزالي نقل کرده هيچ اصل و ريشهاي ندارد. (1)
علامه زين ابوالفضل عبدالرحيم بن الحسين العرفي متوفاي 806 در کتاب «تخريج ما في الاحياء من الاخبار» مينويسد: براي اين حديثي را که ابوحامد غزالي به پيامبر اکرم (ص) نسبت داده من هر چه در منابع حديثي گشتم، اصل و اساسي براي آن پيدا نکردم. (2)
علامه سيد مرتضي عسکري از علماي شيعه معاصر نيز ميگويد: من اين حديثي را که برخي از عرفا از ابوحامد غزالي نقل کردهاند بعد به توجيه عارفانه آن پرداخته اند ، خيلي تفحص کردم اما سند و ريشهاي براي آن نيافتم. چون اصل و اساس نداشته تا من آن را پيدا کنم. زيرا پيامبر اکرم (ص) چنين حرفي را نزده است. اين مطلب از جعليات و ساخته هاي شخص غزالي است. او اين حديث را جعل کرده ، بعد به دروغ و افتراء آن را به پيامبر نسبت داده است. اين اولين يا آخرين افتراء غزالي نيست بلکه او به خيال خودش با قصد تقرب به خدا و جهت تربيت و تهذيب نفس اهل سلوک از اين جعليات و افترائات زياد دارد.
علامه عسکري سپس مينويسد: و نحن لا نشک ان الغزالي کتب ما کتب في الاحياء من کل کتب و افتراء و تدليس احتسابا للخير و بقصد التقرب الي الله في تربيته السالکين اليه (3)
يعني ما شک و ترديد نداريم که غزالي در کتاب احياء العلوم خود، از هر کتابي مطلبي ديده آن را نوشته است بدون آن که به راست و دروغ بودن آن کاري داشته باشد. بلکه در اين کتاب مطالب افتراء آميز و غير واقعي و بياصل و ريشه آورده است. تا بتواند از طريق باطل و اين مطالب دروغين کساني را که قصد سير و سلوک الي الله را دارند، هدايت نمايد. او اين عمل را خير و پسنديده مي داند و عامل نزديکي و تقرب به سوي خدا ميپندارد .
در حالي که از نظر شيعه و ائمه طاهرين عليهم السلام عملي ارزشمند است که هم هدف فاعلي آن نزديکي به خدا باشد (حُسن فاعلي) و هم راه و عمل بر اساس دستور خدا و رسول باشد (حُسن فعلي) هيچ گاه از راه باطل و دروغ و افتراء نميتوان ديگران را به سوي حق و راستگويي و صداقت هدايت کرد.
پينوشتها:
1.الفتني السني، تذکره الموضوعات، ص 196.
2.علامه سيد مرتضي عسگري، احاديث ام المومنين عايشه، ج 2 ص 25.
3.همان، ص 26.