پرسش وپاسخ

سلام من 4 سوال داشتم 1-پسری برایم شارژ فرستاد و به من اصرار کرد تا با ان سیمکارتم را شارژ کنم.سپس گفت برای اینکه مرا حلال کند بخاطر شارژ من باید با او دوست شوم.من هم گفتم برای اینکه او مزاحمم شده من باید او را ببخشم و این به ان در.ایا این حق الناس است؟ 2-با پسری دوست بودم که او را ندیده بودم.گاهی اوقات من و او اس ام اس هایی درباره اعضای بدن و س.ک.س.ی..... میدادیم.ایا گناهی مرتکب شده ایم؟ 3-من همان پسر را ندیده دوست دارم.اما اکنون دو هفته میشود که باهم به هم زدیم.برای تولدش میخاهم به او اس ام اس بدهم.نماز میخاند و روزه میگیرد.دوستش دارم.نمیدانم چاره چیست؟ 4-دختر خاله ای دارم که بسیار پسر باز است.و به من تهمت میزند که با پسر های زیادی دوست هستم.و میشه با من در خیابان میاید و مجبورم میکند از پسران شماره بگیم.چاره ام چیست؟ با تشکر

پاسخ1:
نبايد شارژ او را قبول مي کردي ولي چون خودش داده ،حقي به شما ندارد .
لازم نيست حلاليت بطلبي .نبايد با او دوست شوي و دوست شدنت حرام است .(1)
پي نوشت:
1 . آيت الله سيستاني ، منهاج الصالحين، ص 410 .

پاسخ2:
در فرض سؤال مرتکب گناه شده ايد و بايد توبه کنيد.
ارتباط با نامحرم چه از طريق چت و چه از راه هاي ديگردرصورتي که همراه با صحبت ها و يا پيام هاي تحريک کننده و يا با قصد لذت جنسي باشد حرام است . ارتباط با نامحرم بدون ضرورت و بيش از مقدار متعارف جايز نيست . هم چنين هر کاري که قصد لذت و شهوت از راه حرام در آن باشد ،حرام است.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله سيستاني، توضيح المسائل، مسأله 2392-2394.

پاسخ3:
متأسفانه عزت نفس شما بسيار پايين است. اين باعث شده ناديده عاشق اين پسر غير خويشتندار گرديد. علاقه به جنس مخالف مانند علاقه به غذا طبيعي هر انسان است . آيا هر غذايي هر چند مسموم بايد موجبات تعلق خاطر شما را فراهم آورد؟شکي نيست نياز جنسي داريد ،ولي آيا اطفا اين نياز با يک دزد حرفه اي ناموس مردم صحيح است؟ مسلماً نه. شک نکنيد که داريد ارزان فروشي مي کنيد و ندانسته پا جاي پاي شيطان مي گذاريد، امروز به بهانه روز تولد، فردا به بهانه دلتنگي و ...
ديري نمي گذرد با همه چيز از جمله آبرو و شرف خود و از همه مهم تر يک ازدواج پاک و موفق خداحافظي مي کنيد. عزت نفس و خودارزشمندي خود را افزايش دهيد . بيش از آن که ايشان را دوست داشته باشيد، خودتان و آينده تان را دوست داشته باشيد. نماز و روزه اي که من و شما از دزدي عفاف و حيا باز ندارد، نماز و روزه واقعي نيست.
با تداوم اين دوهفته مقاومت خداپسندانه کم کم متوجه خواهيد شد که نه آب از آب تکان خواهد خورد و نه آسمان به زمين خواهد افتاد.

پاسخ4:
سؤال شما مبهم است و معلوم نيست چگونه دخترخاله تان شما را به شماره دادن مجبور مي نمايد. شکي نيست که انجام يا عدم انجام دستورات شيطاني ايشان صد درصد در اختيار شماست . مجبور بودن بهانه اي بيش نيست. بر فرض تهديد مي توانيد با قاطعيت ورزي جانانه جلوي او بايستيد و با تهديد متقابل وي به او نه بگوييد.
چه خوب مي شد دختران ساده و پاکدامني مثل شما خواهر گرامي از همين سنين نوجواني زندگي و آينده خود را بيش از پيش جدي مي گرفتند . اين گونه با شخصيت عفت و آبروي خودرا بازي نمي گرفتند.
آدم سر همه را مي تواند کلاه بگذارد ،ولي سرخودش و خداي خودش را قطعاً نمي تواند کلاه بگذارد. اگر واقعاً در اين امر مصمم هستيد، با هر ترفند و حيله اي رابطه خود را با ايشان به طور کامل قطع نماييد.
شک نکنيد که باتلاقي(باتلاق گناه و اختلالات رواني) که دختر خاله شما در آن گرفتار آمده است، روز به روز شما را نيز به درون خود خواهد کشيد. اگر در خود احساس عجز مي نماييد، مادر خود را در اين ماجرا وارد نماييد و با کمک ايشان از اين مخمصه بسيار خطرناک به در آييد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باسلام، طبق تفسیرآیه 256 سوره بقره در قرآن حکیم که نوشته شده (اصولا اسلام یا هر مذهب حقی...) منظور از هر مذهب حقی فقط اسلام است یا شامل ادیان دیگری مثل مسیحیت و...هم می شود؟

پاسخ:
مقصود از هر مذهب حق، ادياني چون مسيحيت و يهوديت در زمان خود نيز مي باشد، زيرا چنين ادياني در زمان خود و براي مردم آن روزگار حجت و دين حق بودند.

امامان به خاطر عصمتی که دارند یا بینش خاصی که خداوند به آنها عطا کرده گناه نمی کنند درنتیجه گناه نکردن برای آنها مزیتی ندارد چون هرکس چنین بینشی داشت گناه نمی کرد. ضمنا عصمت با آیه ای از قرآن که حضرت محمد (ص) می گوید من بشری چون شما هستم تناقض دارد. نظر شما چیست؟

پاسخ:
برخلاف تصور شما بر اين باوريم كه عصمت انبيا و امامان (ع) به هيچ وجه جبرى نبوده، برخاسته از ايمان قوى و آگاهى هاى برتر آنان است؛ زيرا آنان نيز مانند ديگر افراد بشر داراى غرايز و علائق مادى و گرايش فطرى و الهى (هر دو) هستند. مى توانند به اختيار خود راه سعادت يا شقاوت را برگزينند.
همچنين مقام عصمت و پاكي براي ايشان به راحتي و آساني به دست نيامده ، بلكه بر اثر تلاش و سختي و مبارزه با هواي نفس و آزمون هاي الهي و علم و آگاهي از حقيقت گناه و معصيت و دروي از آن ها براي آنان حاصل شده است؛ پيامبران و امامان (ع) به مقتضاى مسئوليتى كه براى هدايت مردم دارند، از علم و عصمت موهبتى خداوند به عنوان پايه بهره‏ مندند، اما افزون بر آن را با عبادت و ايثار و زهد و تقوا و.... به دست مى‏ آورند. در هر صورت اختيار از آنان سلب نشده‏ است. هرگاه كوتاهى كنند و ترك اولى از آنان سرزند، گرفتار مشكلات و سختى‏ ها مى‏ شوند.
در واقع بهره مند شدن هر انساني از الطاف خداوند‌، به جهت شايستگي هاي است كه در وجود او است. خداوند از آن خبر دارد. اگر چه ممكن است شايستگي هنوز به مرحله عمل و تحقق نرسيده باشد، اما چون خداوند علم ازلي به شايستگي وجود آنان دارد، آنان را مورد عنايت خود قرار مي دهد.
بنابراين گناه نكردن معصومين و معصوم بودن آن ها هم اختيارى است و هم خدادادى، يعنى خداوند شناختى به آن ها داد كه با وجودى كه قدرت بر ارتكاب گناه داشتند، ولى از روى اختيار خود گناه نكردند، البته كار خداوند نيز بدون وجود لياقت‏ ها و شايستگى‏ ها نبوده است.
اگر ما نيز چنين شايستگي مي داشتيم، از لطف و عنايت خاص و ويژه برخوردار بوديم.
بنابراين خلقت آن ها طورى نبود كه هواهاى نفسانى و غرائز مختلف نداشته باشند. آن ها هم وقتى روزه مى‏ گرفتند، مثل ما گرسنه و تشنه مى‏ شدند. در جنگ و جهاد وقتى زخم برمى‏ داشتند احساس درد مى‏ كردند، ولى به خاطر خدا صبر مى‏ كردند.
مقام عصمت اختصاص به پيامبر و امام ندارد، بلكه هر انسانى اين شايستگى را دارد كه به مقام مصونيت از گناه دست يابد. انسان (خواه امام و پيامبر يا هر شخص ديگر) با سعى و تلاش معنوى و در سايه علم و اراده مى‏تواند به معصوميت دست يابد؛ تنها برخى از مراتب خاص عصمت است كه اختصاص به پيامبر و امام دارد، و آن به جهت مقام نبوت و امامت، يعنى هدايت و راهنماى انسان‏ها است.
حال كه ملكه عصمت، وابسته به تلاش معنوى شخص باشد، تفاوتى نخواهد كرد كه شخص، امام و پيامبر باشد يا انسان ديگر. امام يا پيامبر مى‏ تواند قبل يا بعد از مقام امامت و نبوت به آن دست يابد.
از اين جهت تفاوتى در اختيارى بودن آن و سعى و تلاش براى دست يابى بر آن نمى‏ كند؛ يعنى چون فرض كنيم كه تنها در سايه تلاش و اعمال خود به اين مقام دست مى‏ يابند، اين فرض مى‏ تواند قبل از بعثت و امامت يا بعد از آن جارى باشد، هر چند ممكن است از جهت شدت و ضعف عصمت و مراتب آن، بعد و قبل از بعثت و امامت متفاوت باشد، اما در اصل قضيه تفاوتى ندارند.
اصولاً بايستى انسانى كه به مقام رسالت و امامت مى‏ رسد، شايستگى و آمادگى درونى را از جهت طهارت و پاكى داشته باشد، تا بتواند قلب او جايگاه وحى يا ميثاق امامت قرار گيرد. اگر كسى به شايستگى و طهارت در سايه اعمال و تلاش خود دست نيافته باشد، چگونه مى‏تواند مقام رفيع وحى الهى و امامت و ميثاق خداوند را دريافت نمايد؟! به همين خاطر، شيعه معتقد به عصمت قبل از امامت و نبوت است. با اين بيان روشن مى‏ شود كه بايد امام و پيامبر قبل از رسيدن به اين مقام، آمادگى را از هر جهت دريافت كرده باشند، تا بتوانند عهده دار عهد و پيمان الهى شوند، كه يك جهت آمادگى، عصمت و طهارت درونى است.
دليل بر اين سخن داستان حضرت ابراهيم در آيات قرآن است.
وقتى حضرت ابراهيم(ع) تقاضاى امامت نسل خويش را نمود، خداوند فرمود: "لا ينال عهدى الظالمين؛ عهد من (امامت) به ستمگران نمى‏رسد".(1) خداوند در اين آيه به صراحت بيان داشته كه امامت شامل ستمگران نمى‏ شود. مرحوم علامه طباطبائى در توضيح واژه "ظالمين" مى‏ فرمايند:
"مراد هر كسى است كه ظلمى از او سر زده باشد، هر چند يك ظلم، آن هم ظلمى بسيار كوچك، يا ظلم، شرك به خداوند باشد، يا معصيت و يا اين كه در تمام عمرش باشد يا در ابتداى عمر و يا بعد توبه كرده و صالح شده باشد.
هيچ يك از اين افراد نمى‏ توانند امام باشند؛ پس امام تنها آن كسى است كه در تمام عمرش كوچك‏ترين ظلمى را مرتكب نشده باشد".(2)
ظلم تنها ستم نمودن به ديگران نيست، بلكه ظلم به معناى وسيع كلمه در مقابل عدل است و شامل ظلم به خويشتن نيز مى‏شود. ظلم بدين معنا است كه شخص، كار يا چيزى را در موقعيتى كه شايسته آن نيست، قرار دهد.(3)
از آن جا كه مقام رسالت و امامت، مقامى بس عظيم است، يك لحظه گناه و نافرمانى و سوءپيشينه باعث سلب لياقت مى‏ گردد.
به همين خاطر ائمه اطهار براى اثبات خلافت بلافصل على(ع) به اين آيه استدلال كرده‏اند، چرا كه غير از اميرمؤمنان، همگى در دوران جاهليت بت‏پرست بودند. تنها على(ع) حتى يك لحظه در مقابل بت سجده نكرد؛ از اين استدلال روشن مى‏ شود كه پيامبر و امام هرگز نبايد گناه مرتكب شده باشد.
جهت اطلاع بيش تر مى‏ توانيد به كتاب‏هاى زير مراجعه فرماييد:
1 - قيام قرآن، ج‏9، ص 135، مكارم شيرازى.
2 - راه و راهنماشناسى، مصباح يزدى.
در مورد بخش دوم شما ماهم ادعا نكرديم كه امامان معصوم يا پيامبران بشر نيستند بلكه بشري هستند كه خطا و اشتباه نمي كنند در واقع ايشان فوق بشر نيستند بلكه انسان ها مافوقي هستند كه بر اثر علم و اگاهي زيادي كه دارند از خطا و اشتباه در مصون هستند، مانند پزشكاني كه چون اطلاعات پزشكي دارند و آن را رعايت مي كنند ،كمتر مريض مي شوند . نمي توان گفت پس ايشان انسان نيستند .
بنا براين تناقضي بين آيه فوق و مقام عصمت وجودندارد زيرا مي گويد پيامبر بشري مانند شماست جز اين كه به او وحي مي شود . منافات ندارد كه با تلاش خود به درجه عصمت رسيده باشد.

پى‏ نوشت‏ ها:
1.بقره(2) آيه 124.
2 . تفسير الميزان،، ذيل آيه.
3 . تفسير نمونه، ج‏1، ص 442.

سلام. من می خواستم بپرسم که اگر در مجامع خانوادگی شرکت کنم و در آن جمع در رابطه با مقام عظمای ولایت حرف های ناشایست یا دروغ پراکنی انجام شود و من نیز قادر به جلوگیری از این موضوع نباشم وظیفه من در این مورد چیست؟ آیا حضور من در آن مکان و شرکت در این جمع ها جایز است؟ با تشکر از وقتی که صرف می کنید...

پاسخ:
وظيفه شما امر به معروف و نهي از منکر مي باشد. در صورتي که مي دانيد نهي از منکر شما تأثيري در آن ها ندارد، امر و نهي بر شما واجب نيست.
اگر مي دانيد که ترک جلسه موجب خودداري آن ها از گناه مي شود، به عنوان امر به معروف و نهي از منکر بايد جلسه را ترک کنيد.(1)

پي نوشت:
1 .آيه الله خامنه اي، استفتائات، س1057 و س 1058.

مگر امامان (علیهم السلام) سرچشمه گذشت و عفو نیستند؟ پس چرا امام حسن (علیه السلام) از قاتل امام علی (علیه السلام) نگذشتند و او را قصاص کردند؟

پاسخ:
امام علي (علیه السلام) درباره ضارب خود ابن ملجم سفارش مي كند و به امام مجتبي (ع) مي فرمايد: شكمش را سير كن ... اگر زنده ماندم يا او را مي بخشم يا قصاص مي كنم، ولي حضرت به امام مجتبي (ع) وصيت مي كند كه اگر مُردَم، او را به من ملحق كن تا نزد پروردگار با او احتجاج كنم(1). افزون بر اين در برخي موارد گذشت صحيح نيست، بلكه بايد طرف مجازات شود. تا عبرتي براي ديگران باشد، معمولا گذشت در مواردي است كه موجب تنبه و بيداري مي شود و براي ديگران نيز موجب پند و اندرز و درس باشد. اما گذشت نسبت به ابن ملجم شقي و سفاك، نه تنها پسنديده نيست بلکه برخلاف عدالت و انسانيت است. اگر زنده مي ماند، باز هم به جنايات و آدم كشي خود ادامه مي داد. سبب جرأت و جسارت سفاكان و جانيان ديگر مي شد. آيا عفو انسان هايي چون هيتلر و اطرافيان او، كار پسنديده و درستي تلقي مي شد؟
ابن ملجم، از هيتلر و مانند او جنايتكارتر بود. گذشته از اين، عفو ابن ملجم مربوط به امام مجتبي (ع) نبود، او يكي از فرزندان امام علي (ع) بود ، در عفو بايد تمام ورثه مقتول رضايت دهند تا عفو صورت پذيرد.

آیا مرد میتواند بازن خود از مقعدنردیکی نماید

به فتواي آيت الله صانعي آميزش از مقعد در حال حيض حرام است . در غير حال حيض اگر زن راضي باشد، اشكال ندارد و اگر راضي نباشد ،حرام است.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله صانعي، توضيح المسائل، مسئله 439 و سؤال از دفتر ايشان.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

ایا دعایی هست که با خواندنش میل جنسی کم شود

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دعايي براي کم شدن ميل جنسي وجود ندارد. مهم ترين راه براي كنترل شهوت ، ارضاي غريزه جنسي از راه ازدواج است.
پيامبر اسلام فرمود: « اي جوانان، هر يك از شما كه قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام كند، زيرا بهترين وسيله است كه چشم را از نگاه هاي آلوده و عورت را از بي عفتي محافظت مي كند».(1)
فراهم شدن زمينه ازدواج تا حد زيادي بستگي به خود شخص دارد. ايجاد آمادگي فكري، رواني و اقتصادي چيزي است كه بايد خود شخص فراهم كند و به نظر ما‌ آمادگي فكري و رواني مهم تر از آمادگي اقتصادي است، اگر چه متأسفانه در جامعه ما خلاف آن تلقين و تبليغ مي شود.
يك جوان با در نظر گرفتن شرايط و با فهميدن اين مسئله كه با ازدواج چه چيزهايي به دست خواهد آورد و علاوه بر نيازهاي طبيعي، بر ارتقاي سطح ايماني و اخلاقي و معنوي خود نيز افزوده و ثواب و پاداش بسيار نيز دارد، طبعاً بسياري از سختي هاي موجود و محتمل را مي تواند تحمل نموده و بر خود آسان كند.
دست يافتن به هر چيز ارزشمندي داراي هزينه خواهد بود و هيچ چيز ارزشمندي بدون سختي به دست نخواهد آمد.
در عين حال قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينه ازدواج، عفت و يا خويشتن داري در امور جنسي مي داند و مي فرمايد: «آن ها كه وسيله ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز كند».(2)
البته اين امر، نياز به تلاش بسيار دارد كه در روايات به عنوان جهاد اكبر مطرح شده است.
در چنين مواردي بايدبه جاي اشتغال و تمركز فكري بر موضوع ازدواج و نيازهاي جنسي، به برنامه ريزي تمام وقت و اشتغال به امور ضروري زندگي و... بپردازيد.
براي كنترل بر غريزه جنسي در دوران مجردي به نكات ذيل توجه فرماييد:
1ـ راندن افكار وسوسه انگيز:
مشكل ترين مرحله رويارويي با انحراف جنسي، سالم سازي انديشه و پرهيز از افكار شهوي است. امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه در باره گناه بسيار بينديشد، سرانجام به آن كشيده خواهد شد».(3)
2ـ پر كردن اوقات فراغت با مطالعه، تفريح، مسافرت و غيره.
3ـ كنترل چشم:
نگاه راهبر دل و دام شيطان و بذر شهوت است. براي مهار غريزه جنسي بايد از ديدن آن چه كه ميل جنسي را تحريك مي كند خودداري كرد. امام علي(ع) مي فرمايد: «بهترين عامل رو گرداني از شهوات، فروبستن چشم ها است».(4)
4ـ عدم آميختگي زن و مرد:
همنشيني زن و مرد و همسخن شدن و خلوت كردن با يكديگر زمينه لغزش را فراهم مي كند.
5ـ كم خوري:
يكي ديگر از راه هاي كنترل غريزه جنسي، دوري از پرخوري است. از اين رو در روايات اسلامي از روزه داري به عنوان عامل تعديل غريزه جنسي ياد شده است.
پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «اي جوانان، هر يك از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج كند .اگر قدرت ندارد ،روزه بگيرد، زيرا روزه گرفتن براي كنترل شهوت مفيد است».(5)
6ـ يكي از راه هاي آرام كردن طوفان غريزه جنسي در انسان، ورزش و فعاليت بدني است، زيرا ورزش مقدار فراواني از انرژي هاي بدني و فكري انسان را به خود اختصاص مي دهد و از مسايل ديگر كم مي كند.
7ـ آخرت گرايي:
توجه به پاداش اخروي درباره كساني كه دامن خود را از گناه پاك داشته اند. امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه به بهشت علاقه دارد، خواهش هاي نفس و شهوات را فراموش كند».(6)

پي نوشت ها:
1. مكارم الاخلاق، ص 100.
2. نور (24) آيه 33.
3. غررالحكم، ج 5، ص 321.
4. همان، ج 6، ص 164.
5. بحارالانوار، ج 100، ص 220.
6. نهج البلاغه، قصار 30.

با سلام و آرزوی قبولی طاعات. مدت 2 ماه است که عقد کرده ام. من و همسرم هر دو مدرس دانشگاه هستیم و مذهبی.ایشان نماز جماعتشان ترک نمیشود. ایشان فیلمی را از اینترنت دانلود کرده اند که حاوی آموزش عملی روابط جنسی می باشد و عقیده دارند چون هدف آموزش است و بی اطلاعی از نحوه انجام این امور به زندگی آسیبهای جبران ناپذیری وارد میکند دیدن این فیلم ضروری است. آیا به این دلیل که هدف آموزش است می توان از این فیلم استفاده کرد؟ با تشکر.

پاسخ: پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز.
در سوالي از آيه الله خامنه اي پرسيده شده است:
آيا ديدن فيلم هايي که راه صحيح نزديکي را آموزش مي دهند، براي افراد متاهل با توجه به اينکه باعث به حرام افتادن آنان نمي شود، جايز است ؟
در جواب فرموده اند :ديدن اين فيلم ها که هميشه با نگاه شهوت برانگيز همراه است ،جايز نيست.(1)
بنا براين ديدن فيلم هايي که آموزش عملي نزديکي را ياد مي دهند ، براي متاهلان نيز اشکال دارد و جايز نيست. غالبا باعث زدگي زن و شوهر از يکديگر مي شود . گاهي موجب از هم پاشيدگي خانواده مي گردد . مفاسد زيادي دارد، گرچه ممکن است در ابتدا دل چسب باشد. لذت بخشي در ابتدا باعث مي شود که گاهي افراد متدين هم زير لفافه و پوشش آموزش ،نگاه خود به اين فيلم ها را توجيه شرعي کنند .در صورتي که به نظر مرجع تقليدشان حرام است.
براي آموزش مي توانيد کتاب هاي خوبي را که در اين زمينه نوشته شده بخوانيد مانند ازدواج در اسلام از شهيد پاک نژاد .

پي نوشت :
1. آيه الله خامنه اي ، استفتائات ، س 1201.

صفحه‌ها