۱۳۹۰/۰۸/۲۶ ۰۰:۴۷ شناسه مطلب: 53630
با سلام، شنیدم که امام جواد (علیه السلام) به دست همسرشان مسموم شدند. برایم سوال پیش آمد که امامان چطور حاضر می شدند پسرانشان را مثلا با دختر مأمون به ازدواج در آورند! ازین رو سعی کردم به دنبال پاسخ بگردم. در کتاب منتهی الآمال خواندم که امام جواد (ع) همسران متعددی داشتند و یک کنیزی هم داشتند که همسرشان به مامون بسیار شکایت می کرده که چرا امام جواد سمت من نمی آید و بقیه را به من ترجیح می دهد! همین باعث کینه ی زن شده و ایشان را مسموم می کند. آیا این جریان حقیقت دارد؟ آیا امام عدالت را بین همسران رعایت نمی کردند؟ حتی اگر دختر مأمون باشد به هرحال همسر ایشان بوده و باید عدالت رعایت شود و از امام بعید بنظر می رسد. لطفا مرجع برای مطالعه معرفی بفرمایید. و من الله توفیق
در مورد شهادت امام جواد (عليه السلام) چند گزارش وجود دارد:
1. حضرت به دست همسرش ام الفضل، دختر مأمون، به اشاره معتصم مسموم گشت.
2. روايتى ديگر مى گويد: بعد از آن كه معتصم امام را به بغداد طلبيد، به وسيله «اشناس» شربتى از پرتقال براى امام فرستاد. اشناس به او گفت: پيش از شما اميرالمؤمنين به احمد بن ابى داوود و سعيد بن خضيب و گروهى از بزرگان از اين شربت نوشانيده و امر كرده است شما هم آن را با آب يخ بنوشيد. اين را گفت و يخ آماده كرد. امام فرمود: در شب آن را مى نوشم. اشناس گفت: بايد خنك نوشيده شود. الآن يخ آن آب مى شود، اصرار كرد. امام با علم به عمل آنان آن را نوشيد.
3. ابن ابى داوود بعد از ماجرايى مربوط به قطع دست سارق كه امام ديگران را مجاب كرد و معتصم به سخن امام عمل كرد و حرف ديگران را رد كرد، معتصم را به كشتن او تحريك كرد. ابن ابى داوود مى گويد: «پس به معتصم گفتم: خيرخواهى براى اميرالمؤمنين بر من واجب است. در اين جهت سخنى مى گويم كه مى دانم با آن به آتش (جهنم) مى افتم!
معتصم گفت: آن سخن چيست؟
گفتم: چگونه اميرالمؤمنين براى امرى از امور دينى كه اتفاق افتاده، فقها و علما را جمع كرد و حكم حادثه را از آنان پرسيد و آنان حكم را به طورى كه مى دانستند گفتند و در مجلس، اعضاى خانواده اميرالمؤمنين و فرماندهان و وزرا و دبيران حضور داشتند و مردم از پشت در به آنچه كه در مجلس مى گذشت گوش مى دادند. آن گاه به خاطر گفته مردى كه نيمى از مردم به امامت او معتقدند و ادعا مى كنند از اميرالمؤمنين شايسته تر به مقام او است، تمامى سخنان علما و فقها را رها كرد و به حكم آن مرد حكم كرد؟!
پس رنگ معتصم تغيير كرد. متوجه هشدار من شد و گفت: خدا در برابر خيرخواهيت به تو پاداش نيك عطا كند!
پس در روز چهارم يكى از دبيران وزرايش را مأمور كرد تا ابوجعفر (عليه السلام) را به منزل خود دعوت كند، او چنين كرد، ولى ابوجعفر نپذيرفت و گفت: مى دانى در مجالس شما حاضر نمى شوم. آن شخص گفت: شما را براى ضيافتى دعوت مى كنم و دوست دارم بر فرش خانه من قدم بگذارى. با ورود شما به منزلم متبرك شوم. فلان بن فلان از وزراى خليفه دوست دارد خدمت شما برسد.
پس حضرت به منزل او رفت. چون غذا خورد، احساس مسموميت كرد. مركب خود را طلبيد. صاحب خانه از او خواست نرود، ابوجعفر فرمود: بيرون رفتن من از خانه براى تو بهتر است! (1)
گزارش مذكور كه در منتهي الآمال آمده، سخن از حسادت ام الفضل و حكايت گر كينه توزي وي است، نه آن كه امام عدالت بين همسران را رعايت نمي كرد.
عبارت منتهي الآمال: حضرت ميل به كنيزان مي فرمود و مادر امام علي النقي (ع) را بر او ترجيح مي داد با اين سبب ام الفضل نزد پدر رفته و شكايت كرد كه حضرت جواد (ع) زني از اولاد عمار ياسر گرفته و بد گويي حضرت كرد.
در اين گزارش از بي عدالتي امام سخن به ميان نيامده است.(2)
پي نوشت ها:
1.زندگانى امام جواد (ع) ص 126.
2.منتهي الآمال ،ج2،ص613،موسسه انتشارات هجرت؛
زندگاني امام محمد تقي، مدرسي؛
زندگاني امام جواد، ايمانى، مركز اطلاع رساني غدير.