دختر مأمون

مأمون جهت رسیدن به اهداف خود شدیداً امام را تحت فشار قرارداد و حتی حضرت را تهدید نمود. برخی عقیده دارند که اگر امام ازدواج نمی‌کرد، ممکن بود امام را ترور کند.
چرایی ازدواج امام جواد علیه السلام با خاندان قاتلین امام رضا علیه السلام

پرسش:
چرا امام جواد دختر مأمون را به همسری پذیرفتند؟ درصورتی‌که عاقلانه نیست انسان دختر کسی را که پدرش را کشته به همسری بگیرد؟
 

پاسخ:
عواملی که باعث ازدواج امام جواد علیه‌السلام با دختر مأمون شد را می‌توان در دو دستۀ کلی بیان کرد:
اول عواملی که امام جواد علیه‌السلام را مجبور به پذیرش این ازدواج کرد و دیگری عواملی که انگیزۀ اجبار مأمون بر این ازدواج بود.
عوامل از جانب امام جواد علیه‌السلام
1.    اجبار امام به ازدواج
بی‌تردید ازدواج امام جواد علیه‌السلام با دختر مأمون خواست قلبی امام نبوده و این ازدواج مانند ازدواج‌های معمولی که مبتنی بر خواست و رعایت شرایط باشد، صورت نگرفت؛ زیرا امام جواد علیه‌السلام می‌دانست که مأمون پدرش امام رضا علیه‌السلام را به شهادت رسانده و یکی از دشمنان خاندان اهل‌بیت پیامبر صلی‌الله علیه و آله و شیعیان است. از سوی دیگر حکومت مأمون وجاهت قانونی و مشروعیت نداشت.
مأمون جهت رسیدن به اهداف خود شدیداً امام را تحت فشار قرارداد و حتی حضرت را تهدید نمود. برخی عقیده دارند که اگر امام ازدواج نمی‌کرد، ممکن بود امام را ترور کند. (1)
گرچه در قاموس ائمه علیهم‌السلام ترس از مرگ وجود ندارد، ولی در آن مقطع زنده بودن و رهبری ائمه نقش بنیادی در حفظ دین و مصالح مسلمانان داشت.
یکی از نویسندگان می‌نویسد: «به نظر می‌رسد که موافقت امام با این ازدواج عمدتاً براثر فشاری بود که مأمون بر امام وارد کرد». (2)
مسئله فشار و اجبار در مسئله پذیرش ولایتعهدی از طرف امام رضا علیه‌السلام نیز عامل اصلی بوده است.
2.    حفظ شیعیان
یکی از استراتژی‌های مهم خلفای اموی و عباسی، شیعه ستیزی بوده و آنان از هیچ جنایتی علیه علویان دریغ نکرده و به آزار و زندانی و قتل آنان می‌پرداختند. از سوی دیگر یکی از سیاست‌های مهم ائمه علیهم‌السلام حفظ شیعیان بود، چنانکه امام حسن علیه‌السلام یکی از علل صلح خویش را حفظ شیعیان بیان نمود. (3)
 ائمه علیهم‌السلام سعی می‌کردند با اتخاذ سیاست و راهکارهای منطقی و معقول به حفظ شیعیان بپردازند، گرچه ممکن بود اتخاذ راهکار حفظ شیعیان، شخصیت آن‌ها را زیر سؤال ببرد. همان‌طور که برخی از شیعیان نسبت به صلح امام حسن علیه‌السلام یا پذیرش ولایتعهدی امام رضا علیه‌السلام معترض و از درک فلسفه و مصالح آن عاجز بودند. شاید امام جواد علیه‌السلام از ازدواج با دختر مأمون، حفظ شیعیان را دنبال می‌کرد. طبیعی بود که مأمون با ازدواج دخترش با امام جواد علیه‌السلام تا اندازه‌ای از سیاست خصمانه خود علیه شیعیان پرهیز می‌کرد، زیرا به‌حسب ظاهر با امام شیعیان رابط فامیلی برقرار کرده بود.
3.    حفظ دین
شاید ازدواج امام جواد علیه‌السلام با دختر مأمون نوعی تکلیف بود تا امام جواد علیه‌السلام با این ازدواج بتواند به حفظ دین و تبلیغ آن بیشتر خدمت کند؛ امام بانفوذ در مرکز حکومت سعی می‌کرد تااندازه‌ای از سیاست دین‌ستیزی مأمون جلوگیری نماید و به جامعه دینی خدمت کند.
با اتخاذ سیاست‌های منطقی، به‌رغم آنکه با‌ ام¬الفضل ¬ازدواج نمود، تحقق اهداف مأمون را در خصوص ازدواج دخترش غیرممکن ساخت.
انگیزۀ مأمون از اجبار به ازدواج
در مورد اینکه چرا مأمون امام را به این ازدواج مجبور کرد می‌توان این دلایل را برشمرد:
1. جلوگیری از شکل‌گیری قیام‌های شیعی
 مأمون به‌خوبی می‌دانست بعد از شهادت حضرت رضا علیه‌السلام فرزندش امام جواد علیه‌السلام به عنوان کانون مرکزی شیعیان موردتوجه قرارگرفته و در نتیجه ارتباط مخالفین حکومت عباسی با حضرت، احتمال شکل‌گیری شورش‌ها و قیام‌ها برعلیه حکومت قوت خواهد گرفت بدین‌جهت با این ازدواج به‌وسیله دخترش بر ارتباطات حضرت با شیعیان آگاه شده و همواره حضرت را زیر نظر داشته و مانع شکل‌گیری قیام‌های شیعی برعلیه حکومت عباسی گردد؛ که حضرت بعد از مدتی از بغداد [که با کراهت و با دعوت مأمون از مدینه به بغداد آمده بود] به مدینةالرسول برگشت و با این اقدام ارتباط شیعیان با حضرت بیشتر شد و مأمون را در رسیدن به خواسته‌هایش ناکام گذاشت.
2. کاستن وجهه معنوی و شخصیتی امام جواد علیه‌السلام
با این هدف که در نتیجه ازدواج حضرت با ‌ام¬الفضل حضرت را به زندگی شاهانه و تجملاتی و پر از زرق‌وبرق خود آلوده سازد؛ بدین‌وسیله وجهه امام را در منظر مردم متزلزل سازد؛ اما امام در جهت برملا ساختن اهداف مأمون، در پاسخ سؤالی در همین باره به حسین مکاری فرمودند ‌ای حسین: نان جو و نمک خشن در حرم رسول خدا (مدینه) نزد من ازآنچه در اینجا (بغداد) مشاهده می‌کنی بهتر است. (4) مأمون در راستای اهداف خویش تا بد آنجا پیش رفت که حتی می‌خواست با اجیر نمودن آوازه‌خوان برای حضرت آن حضرت را به امور دنیوی متمایل سازد (5) که با پاسخ قاطع حضرت این نقشه نیز نقش بر آب شد.
3. اظهار علاقه و دوستی به خواندان پیامبر صلی‌الله علیه و آله
 مأمون می‌خواست با تزویج دخترش با امام جواد علیه‌السلام خود را در منظر مردم دوستدار اهل‌بیت پیامبر صلی‌الله علیه و آله معرفی کند و دامن خود را در به قتل رساندن حضرت علی بن موسی‌الرضا پاکیزه جلوه دهد. (6)
 4. منتسب کردن نسلش به رسول خدا صلی‌الله علیه و آله
مأمون وقتی دخترش را به ازدواج حضرت جواد علیه‌السلام درآورد گفت دوست دارم که جد مردی باشم که پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله و علی بن ابیطالب علیه‌السلام پدران او باشند، اما ‌ام¬الفضل از حضرت جواد صاحب فرزند نشد (7) که این نقشه نیز مانند دیگر نقشه‌های مأمون به سرانجامی نرسید. سرانجام در زمان حکومت معتصم و با حمایت معتصم ‌ام-الفضل امام جواد علیه‌السلام را با زهر مسموم و به شهادت رساند. (8)
پی‌نوشت‌ها:
1.    مهدی پیشوایی، سیرة پیشوایان، قم: موسسه امام صادق (ع)، ۱۳۷۲ش، ص 559.
2.    همان
3.    دینوری، اخبار الطوال، قم، الشریف الرضی، 1373 ش،ص 220.
4.    قطب‌الدین راوندی، الخرائج والجرائح، قم، مؤسسه الامام مهدی علیه‌السلام، 1409، ج 1، ص 344.
5.     کلینی، الکافی، تحقیق محمدجواد فقیه، بیروت، دار الاضواء، 1431 ق، ج 1، ص 495.
6.     جمعی از مؤلفان زیر نظر احمدرضا خضری، تاریخ تشیع، تهران، سمت، 1385، ج 1، ص 282 و 283.
7.     یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چه ششم، 1371 ش، ج 2، ص 473.
8.     ابن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابیطالب، به کوشش محمدحسین دانش آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم، انتشارات علامه، بی‌تا، ج 4، ص 380.
 

با سلام، شنیدم که امام جواد (علیه السلام) به دست همسرشان مسموم شدند. برایم سوال پیش آمد که امامان چطور حاضر می شدند پسرانشان را مثلا با دختر مأمون به ازدواج در آورند! ازین رو سعی کردم به دنبال پاسخ بگردم. در کتاب منتهی الآمال خواندم که امام جواد (ع) همسران متعددی داشتند و یک کنیزی هم داشتند که همسرشان به مامون بسیار شکایت می کرده که چرا امام جواد سمت من نمی آید و بقیه را به من ترجیح می دهد! همین باعث کینه ی زن شده و ایشان را مسموم می کند. آیا این جریان حقیقت دارد؟ آیا امام عدالت را بین همسران رعایت نمی کردند؟ حتی اگر دختر مأمون باشد به هرحال همسر ایشان بوده و باید عدالت رعایت شود و از امام بعید بنظر می رسد. لطفا مرجع برای مطالعه معرفی بفرمایید. و من الله توفیق

در مورد شهادت امام جواد (عليه السلام) چند گزارش وجود دارد:
1. حضرت به دست همسرش ام الفضل، دختر مأمون، به اشاره معتصم مسموم گشت.
2. روايتى ديگر مى‏ گويد: بعد از آن كه معتصم امام را به بغداد طلبيد، به وسيله «اشناس» شربتى از پرتقال براى امام فرستاد. اشناس به او گفت: پيش از شما اميرالمؤمنين به احمد بن ابى داوود و سعيد بن خضيب و گروهى از بزرگان از اين شربت نوشانيده و امر كرده است شما هم آن را با آب يخ بنوشيد. اين را گفت و يخ آماده كرد. امام فرمود: در شب آن را مى‏ نوشم. اشناس گفت: بايد خنك نوشيده شود. الآن يخ آن آب مى‏ شود، اصرار كرد. امام با علم به عمل آنان آن را نوشيد.
3. ابن ابى داوود بعد از ماجرايى مربوط به قطع دست سارق كه امام ديگران را مجاب كرد و معتصم به سخن امام عمل كرد و حرف ديگران را رد كرد، معتصم را به كشتن او تحريك كرد. ابن ابى داوود مى‏ گويد: «پس به معتصم گفتم: خيرخواهى براى اميرالمؤمنين بر من واجب است. در اين جهت سخنى مى‏ گويم كه مى‏ دانم با آن به آتش (جهنم) مى‏ افتم!
معتصم گفت: آن سخن چيست؟
گفتم: چگونه اميرالمؤمنين براى امرى از امور دينى كه اتفاق افتاده، فقها و علما را جمع كرد و حكم حادثه را از آنان پرسيد و آنان حكم را به طورى كه مى‏ دانستند گفتند و در مجلس، اعضاى خانواده اميرالمؤمنين و فرماندهان و وزرا و دبيران حضور داشتند و مردم از پشت در به آنچه كه در مجلس مى‏ گذشت گوش مى‏ دادند. آن گاه به خاطر گفته مردى كه نيمى از مردم به امامت او معتقدند و ادعا مى‏ كنند از اميرالمؤمنين شايسته‏ تر به مقام او است، تمامى سخنان علما و فقها را رها كرد و به حكم آن مرد حكم كرد؟!
پس رنگ معتصم تغيير كرد. متوجه هشدار من شد و گفت: خدا در برابر خيرخواهيت به تو پاداش نيك عطا كند!
پس در روز چهارم يكى از دبيران وزرايش را مأمور كرد تا ابوجعفر (عليه السلام) را به منزل خود دعوت كند، او چنين كرد، ولى ابوجعفر نپذيرفت و گفت: مى‏ دانى در مجالس شما حاضر نمى‏ شوم. آن شخص گفت: شما را براى ضيافتى دعوت مى‏ كنم و دوست دارم بر فرش خانه من قدم بگذارى. با ورود شما به منزلم متبرك شوم. فلان بن فلان از وزراى خليفه دوست دارد خدمت شما برسد.
پس حضرت به منزل او رفت. چون غذا خورد، احساس مسموميت كرد. مركب خود را طلبيد. صاحب خانه از او خواست نرود، ابوجعفر فرمود: بيرون رفتن من از خانه براى تو بهتر است! (1)
گزارش مذكور كه در منتهي الآمال آمده، سخن از حسادت ام الفضل و حكايت گر كينه توزي وي است، نه آن كه امام عدالت بين همسران را رعايت نمي كرد.
عبارت منتهي الآمال: حضرت ميل به كنيزان مي فرمود و مادر امام علي النقي (ع) را بر او ترجيح مي داد با اين سبب ام الفضل نزد پدر رفته و شكايت كرد كه حضرت جواد (ع) زني از اولاد عمار ياسر گرفته و بد گويي حضرت كرد.
در اين گزارش از بي عدالتي امام سخن به ميان نيامده است.(2)

پي نوشت ها:
1.زندگانى امام جواد (ع) ص 126.
2.منتهي الآمال ،ج2،ص613،موسسه انتشارات هجرت؛
زندگاني امام محمد تقي، مدرسي؛
زندگاني امام جواد، ايمانى، مركز اطلاع رساني غدير.