۱۳۸۹/۰۵/۱۸ ۱۹:۰۷ شناسه مطلب: 16121
با سلام پسری هستم 23 ساله. مدتی با دختری 24 ساله رابطه ای را به قصد ازدواج آغاز نموده ام.در این رابطه به غیر از صحبت کردن پیرامون ازدواج اتفاق دیگری نیفتاده است. از نظر فکری و مذهبی و اخلاقی به هم نزدیک بوده و به توافق رسیده ایم. حال در نظر دارم برای ازدواج با وی اقدام نمایم. مسئله را با خانواده ام بدون گفتن اینکه رابطه داشته ایم در میان گذاشتم و آنان هم پذیرفته اند که به خواستگاری وی بروند. ولی مدتی است که به این فکر میکنم که برای من دختری بهتر نیز برای ازدواج هست. از نظر خانوادگی و شغل پدر و شرایط زندگی و مالی در سطح پایین تری نسبت به ما قرار دارند. به طوری که خود او نیز ابراز داشته خواستگاری به خوبی من نداشته است. خانواده من هم به دلیل اینکه پدرم یکی از افراد با موقعیت شغلی و خانوادگی خوب اشت شاید در نظر داشته باشند که با خانواده ی بهتری وصلت کنم. برای روشن تر شدن موضوع اینکه پدر من رییس یک شرکت و شناس مردم شهر است ولی پدر وی کشاورزی مسن و ساکن روستا هستند. من خودم شخصا این مسائل رو برتری نمیدانم و فقط ملاکم ایمان و اخلاق خود دختر برای انتخاب بود. ولی نگرانیم از تفاوت خانواده هاست و اینکه این مسئله در آینده ی زندگیم مشکل ساز نشود. از شما تقاضا دارم به نحوی که صلاح میدانید بنده رو راهنمایی فرمایید. از طرفی فکر موقعیت ازدواج بهتر در سرم هست و از طرفی دختر را میشناسم و اخلاق و ایمانش و همینطور مدتی که با وی بودم و ناراحتی و عذاب ترک کردنش باعث میشود تنوانم او را کنار بگذارم. پیشاپیش از راهنمایی هایتان صمیمانه تشکر مینمایم.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
عنوان کلي تفاوت بين خانوادهها چندان مفهوم نيست؛ به خوبي ميدانيم که هيچ خانواده مشابهي را نمي توان يافت. حتي ميتوان تصور نمود که افراد داراي يک صنف واحد نيز با يکديگر تفاوت هايي بنيادين دارند. به همين دليل تفاوت بين خانوادهها به تنهايي نميتواند مشکل جدي براي ازدواج فرزندان تلقي گردد. همين طور تفاوت سني بين والدين دختر و پسر نيز به تنهايي نمي تواند به عنوان يک مانع قلمداد گردد.
اما مادامي که تفاوتها منجر به تفاوت فرهنگي شوند و يا به تفاوت فرهنگي بازگردند، نميتوان آن ها را ناديده انگاشت؛ بنابراين بهتر است هر گونه تفاوت که ميتواند اختلاف جدي در سبک و روش زندگي را به وجود آورد ، مهم و جدي تلقي کرد.
با توجه به آنچه در نامه نوشته ايد، زندگي در روستا و شهر مادامي که تفاوت جدي در نگرش و تلقي به وجود نياورد ،مانعي نخواهد بود. بالاخره بايد پذيرفت که هر کسي در جايي خاص زندگي ميکند و به حرفه اي خاص نيز اشتغال دارد. اما گاهي بين ساير مشخصات خانوادهها مانند سطح سواد و نوع معاشرت و آداب و رسوم کاملاً متناقض با يکدگير است که ميتواند مهم باشد. اما گاهي دختر روستايي نميتواند خود را با زندگي شهري تطبيق دهد و به رفتارهاي خاص خود در روستا همچنان ادامه ميدهد، اين مي تواند مشکلي جدي را به وجود آورد.
هم چنين اگر اين احتمال وجود داشته باشد که در آينده اين مسأله را دستمايه تمسخر و طنز قرار داده ، هر يک از مسايل خرده فرهنگي که دختر با آن درگير است ، به ريشخند بگيريد، بايد از ازدواج اجتناب نماييد و يا پس از تغيير و خودسازي واقعي به ازدواج پاسخ مثبت دهيد.
اما در مجموع به نظر ميرسد قاطعيت لازم را در بارة ازدواج با اين فرد نداريد و در ترديد به سر ميبريد؛ به همين دليل نياز به شناخت بيش تر نسبت به برخي ابعاد اين دختر و خودتان داريد. در هر صورت چنانچه باوجود آگاهي بيش تر باز هم ترديد در شما وجود داشت و نتوانستيد به اطمينان کافي دربارة آينده برسيد، بايد از ازدواج منصرف گرديد. همين طور لازم است که از هر گونه خجالتزدگي و احساس گناه درباره او فارغ شويد و تصميم خودتان را به او بگوييد.
به هر حال اگر مي بينيد كه در آينده ممكن است دچار تزلزل و بي ثباتي در تصميم به ازدواج با او داشته باشيد، بايد از او فاصله بگيريد. هيچ كس نبايد در يك ازدواج احساس تحميلي بودن كند. تحميل منحصراً مربوط به اصرار والدين نيست؛ بلکه گاهي خود را به حکم يک وظيفه ملزم به ارايه يک پاسخ مثبت ميبينيم که البته براي هر دو طرف مخاطره آميز خواهد بود. به ويژه آن که در فکر آن هستيد که شايد فردي مناسب تر از اين فرد براي شما وجود داشته باشد که در اين صورت ترديد شما بيش تراز ميزان لازم خواهد بود. براي دريافت راهنمايي بيش تر مي توانيد با سرويس مشاوره تلفني مركز با شماره 09640 تماس بگيريد و با روانشناسان اين مركز نيز گفتگو كنيد.