۱۳۸۹/۰۳/۳۱ ۱۶:۲۱ شناسه مطلب: 13059
پرسش 1: صلوات شرح سلام.آيا صلوات فرستادن با شنيدن نام اميرالمومنين(ع) اشکال دارد؟
پرسش 2: آيا قاتل حضرت زهرا(س) همان خليفه ي دوم است؟
پرسش 3: چرا خلفاي اول و دوم را لعنت مي کنيم؟
پرسش 1:
صلوات شرح سلام.آيا صلوات فرستادن با شنيدن نام اميرالمومنين(ع) اشکال دارد؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
صلوات فرستادن با شنيدن نام اميرالمومنين(ع) اشکال ندارد ،بلکه ثواب زياد دارد.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.
------------------------------
پرسش 2:
آيا قاتل حضرت زهرا(س) همان خليفه ي دوم است؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛نميتوان گفت که به طور مستقيم خليفه اول يا دوم قاتل حضرت زهرا(س) بودهاند، ولي متأسفانه در مجموع اين دو خليفه به گونهاي با حضرت برخورد کردند و حوادثي را به وجود آوردند که در بيمار شدن و سرانجام به شهادت رسيدن آن حضرت تأثيرگزار بود . از اين رو حضرت زهرا(ص) در جواني بدون اينکه بيماري خاصي داشته باشد ،از دنيا رفت. از جمله اين حوادث ميتوان هجوم به خانة آن حضرت را نام برد.که جريان از کتاب هاي اهل سنت ذکر مي کنيم : خلاصه اين واقعه به نقل از بعضي کتب تاريخي اين گونه است:
گروهي از طرف خليفه اول به خانه حضرت زهرا آمدند تا علي(ع)، کساني را که در منزل او بودند ،خارج کنند. در اين موقع حضرت زهرا به احتجاج و ناله و توجه به قبر پدر باعث شد که آنان نتوانند علي(ع) را با خود ببرند. پس از بازگشت آن گروه و اطلاع خليفه اول از اين اتفاق ابوبکر شروع به گريه نمود و آنان علي و همراهان او را براي بيعت آوردند. ابوبکر عمر را به سوي کساني که در خانه زهرا بودند فرستاد و به عمر و همراهانش گفت: اگر تحصن کنندگان خانه علي از آمدن و بيعت کردن سرباز زدند، با آنها بجنگيد . عمر آتش برداشت و با خود به طرف خانه زهرا برد تا خانه را با ساکنان آن آتش بزند. حضرت زهرا خطاب به عمر فرمود: آيا آمدهاي تا خانه را بر ما آتش بزني؟ عمر جواب داد: آري و يا اين که بيعت کنيد. اين عبارت در کتاب هاي فراوان از منابع اهل سنت نقل شده است.(1)
کتاب هاي ديگري چون تاريخ طبري، امامت و سياست دينوري و شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد آن را اين گونه نقل کردهاند: « عمر بن خطاب گفت: هيزم بياوريد - خطاب به اهل خانه - به خدا قسم خانه را بر شما آتش ميزنم يا آن که خارج شويد و بيعت کنيد. مردي به عمر گفت که در آن خانه فاطمه حضور دارد و او در جواب گفت: او را هم -آتش ميزنم »(2)
علاوه بر واقعه حمله به خانه حضرت و آتش زدن آن ،برخي ديگر از تاريخ نويسان عامه واقعه سقط جنين حضرت را نقل کردهاند، به عنوان مثال کتاب الوافي بالوفيات، ج 6، ص 17 . کتاب لسان الميزان نوشته ابن حجر عسقلاني مينويسد: " عمر فاطمه را زد آن گونه که او جنينش را به نام محسن سقط کرد. ( 3)
غصب ولايت که حق امام علي(ع) بود، توسط خليفه اول و دوم نيز در ناراحتهاي آن حضرت بسيار تأثيرگزار بود .اين امر شديداً حضرت زهرا(س) را رنج ميداد؛ از اين رو حضرت بارها ضمن ابراز ناراحتي به دفاع از ولايت علي(ع) پرداخت و بابي اعتنايي دو خليفه روبرو شد.
همچنين در جريان فدک خليفه اول و دوم با دخت گرامي رسول خدا خوب برخورد نکرد. فدک را که حق مسلّم او بود ، گرفتند. از اين رو دختر رسول خدا شديداً از دو خليفه ناراحت شد و در مسجد النبي در حضور مردم گريه کرد و فرمود: «در پيشگاه خدا و رسولش شکايت خواهد کرد».
ناراحتي حضرت زهرا(س) از دو خليفه به گونهاي بود که حضرت وصيت کرد اين دو نفر در مراسم تشييع جنازة او شرکت نکنند حتى قبر حضرت مخفي باشد.
پي نوشت ها :
1. تاريخ ابن الغدا، ج 1، بحث ابيبکر صديق و خلافت؛ تراجم اعلام النساء في عالمي العرب و الاسلام عمر رضا کاله، ج 4، باب فاطمه بنت محمد و عقد الفريد، ج 2، ص 25.
2. تاريخ طبري، ج 3، ص 198؛ امامت و سياست، ابن قتيبه دينوري ، ج 1، ص 13 و شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 1، ص 134.
3. لسان الميزان، ابن حجر عسقلاني، ج 1، ص 406.
-------------------------------
پرسش 3:
چرا خلفاي اول و دوم را لعنت مي کنيم؟
پاسخ:
ما خلفا را لعن نمي کنيم . در فرهنگ اسلامي لعن و نفرين منع شده است. حضرت باقر(ع) فرمود: «چون لعنت از زبان کسي درباره ديگري بيرون آيد، لعن ميان لعنت کننده و لعنت شده، تردد و نَوَسان کند، اگر مجوزي در لعنت شده ديد، بر او وارد ميشود و گر نه بر خود لعنت کننده باز ميگردد(1)». رسول خدا(ص) فرمود: «لعن مؤمن مانند کشتن او است».(2) البته گاهي انسان کاري ميکند که حرمت خود را ميشکند و مستحق لعن و نفرين ميگردد، تا جايي که خداي مهربان بر او لعنت ميفرستد.
گروههايي در قرآن و حديث با صراحت مورد لعن قرار گرفتهاند. با توجه به اين که لعن بر کساني که مستحق آن هستند، در قرآن و سيره رسول خدا(ص) انجام گرفته است،مسلمان (اعم از شيعه و سني) لعنت بر مستحقان لعن را پذيرفته و مجاز شمردهاند.
قرآن ميفرمايد: «ألا لعنة الله علي الظالمين؛ لعن خدا بر ستمگران باد»(3). «إنّ الله لعن الکافرين؛ خدا کافران را لعنت کرده است»(4)؛ «إنّ الذين يؤذون الله ورسوله لعنهم الله في الدنيا و الآخره؛ بي گمان، کساني که خدا و پيامبر او را آزار ميرسانند، خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت کرده است»(5).
در قرآن بر شيطان، منافقان، مفسدان و قاطعان رحم لعن شده است. در قرآن از شجره (درخت) ملعونه ياد شده است.(6)
عدهاي از مفسران شيعه و سني، مانند قرطبي(7) و فخر رازي از رسول الله خدا(ص) نقل کردهاند که مراد از شجره ملعونه، بني اميه هستند .
.براين اساس شيعيان بر اساس قرآن و رويات معصومان ، ظالمان و آناني را که مستحق لعن هستند ، لعن مي نمايند و اما اينکه مصداق آنها چه کساني هستد نمي دانند و بايد خود معصومان تعيين نمايند. اتفاقا در برخي منابع ما از لعن ظالمان ومستحقان لعن سخن به ميان آمده است اما مصداق آنها تعيين نشده اند (8) . معصومان (ع) مي دانند که آنان چه کساني هستند.
پينوشت ها:
1. مصطفي حسين دشتي، معارف و معاريف، واژه لعن.
2. محمد محمدي ريشهري، ميزان الحکمه، واژه لعن، شماره 18233.
3. هود (11) آيه 18.
4. احزاب (33) آيه 64.
5. همان، آيه 57.
6. اسراء (17) آيه 60.
7. قرطبي، تفسير الجامع لاحکام القرآن، ج 10، ص 286.
8. مانند زيارت عاشورا.