۱۴۰۴/۰۹/۳۰ ۱۵:۵۴ شناسه مطلب: 101004
پرسش:
آیا شهربانو دختر یزدگرد است؟ چگونه امام حسین علیه السلام با ایشان ازدواج کرد؟
پاسخ:
بحث ازدواج امام حسین علیه السلام با شهربانو از جنبههای مختلفی دستاویز شبههکنندگان گروههای مختلف شده است. باستانگرایان این ازدواج را دلیلی بر شرکت امام حسین علیهالسلام و غنیمت جنگی در نظر گرفتهاند و اهلسنت نیز قبول این غنیمت از طرف امام حسین علیه السلام را دلیلی بر مشروعیت خلیفه دوم از طرف ائمه علیهم السلام دانستهاند. در این نوشتار به اختلاف گزارشها و پاسخ هر دو شبهه پرداخته میشود.
اختلاف گزارشها در مادر امام سجاد علیه السلام
در شناخت هویت مادر امام زینالعابدین علیه السلام، اختلاف فراوان است؛ برخی ایشان را کنیزی از اهل سند، بعضی کنیزی از اهل سیستان و عدهای دیگر کنیزی از اهل کابل (1) عنوان کردهاند. اما بیشتر منابع تاریخی و حدیثی این بانوی بزرگوار را دختر یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی میدانند (2). بر فرض پذیرش این نظریه، در نام ایشان اختلاف فراوان است: شاه زنان، جهان، سلافه، خوله، بره، مریم، فاطمه سلامه، شهرناز، احرار، غزاله و شهربانو از جمله آنان است (3). دربارۀ زمان اسارت این بانو نیز چند قول مطرح است؛ برخی اسارت ایشان را در زمان خلیفۀ دوم (4)، گروهی در زمان خلیفۀ سوم (5) و بعضی نیز بعد از آن میدانند.
برخی از جمله سیدجعفر شهیدی (6)انتساب مادر امام سجاد علیه السلام به یزدگرد ساسانی را نمیپذیرند و در آن تردید کردهاند. برخی معتقدند مورخانی از جمله بلاذری در فتوح البلدان بلاذری و طبری در تاریخ جزئیات فتوحات را (درست و غلط) نقل کردهاند، چگونه ممکن است اثری از این ماجرا را در کتابهای خود نیاورده باشند؟ شهید مطهری نیز این ازدواج را از نظر تاریخی مشکوک میداند و بر ساختگیبودن این داستان تأکید میکند (7).
اگر معروف و مشهورترین قول را انتخاب کنیم و مبنا را بر این بگذاریم که دختر مادر امام سجاد علیه السلام دختر پادشاه ایران بود و نیز بپذیریم که ایشان در زمان عمر به اسارت درآمدهاند، شرح این واقعه در کتابهایی که نقل کردهاند چنین است: پس از اسارت ایشان، خلیفه دوم قصد فروش آنان را داشت، حضرت علی علیه السلام آموزه اسلامی را به وی یادآوری میکند و بیان مینماید که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «اکرموا کریم کل قوم: در برابر بزرگ هر قومی با بزرگمنشی و کرامت برخورد شود». خلیفۀ دوم این پیشنهاد را پذیرفت؛ ازاینرو شهربانو را آزاد گذاشت تا هر مسلمانی را خواست انتخاب کند و ایشان امام حسین علیه السلام را انتخاب کرد (8). برخی نیز عنوان کردهاند عمر قصد داشت برای خودش بردارد که امام علی علیه السلام مانع شدند (9).
شبهۀ اسلامستیزان و پاسخ آن
اسلامستیزان درصدد اثبات حضور امام حسین علیه السلام در فتح ایران هستند و قائلاند اگر امام شرکت نداشت، چرا به ایشان غنیمت رسید؟ در پاسخ به این شبهه باید گفت بر فرض اینکه آن همه اختلاف را قبول نکنیم و مادر امام سجاد علیه السلام را دختر یزدگرد ساسانی بدانیم که در عهد عمر به اسارت درآمده بود و نیز داستان ازدواج ایشان با امام حسین علیه السلام را بپذیریم، این اشکال وارد نیست؛ زیرا منابع فریقین (شیعه و سنی) علت این ازدواج را پادرمیانی و تذکر حضرت علی علیه السلام به خلیفه دوم بیان کردهاند. حتی تمایل شهربانو به امام حسین علیه السلام در برخی از این منابع ذکر شده است، اما بحثی از شرکت در فتوحات و غنیمتبردن در این داستان نقل نشده است. بنابراین آنچه اسلامستیزان به دنبال آن هستند، به هیچوجه پذیرفتنی نیست.
شبهۀ برخی از وهابیون و پاسخ آن
برخی از وهابیون، مادر امام سجاد علیه السلام را دختر یزدگرد دانستهاند و بیان میکنند در زمان عمر به اسارت درآمده است. تا اینجا مشکلی نیست؛ زیرا در بسیاری از منابع چنین آمده است و برخی از محققان نیز همین نظریه را پذیرفتهاند (10). اشکال اینجاست آنها اضافاتی را نیز داخل در این گزارش میکنند، سپس مقدماتی در نظر میگیرند و از این مقدمات نتیجهای گرفتهاند که بر فرض قبول مقدماتش، این نتیجه پذیرفتنی نیست.
در برخی از شبکههای وهابی میگویند: «مادر زینالعابدین دختر یزدگرد بود که حضرت عمر (رض) پس از فتح ایران به نکاح حسین (رض) درآورد و نه امام پس از آن از همین نسل به وجود آمدند؛ پس اگر خلافت حضرت عمر را نپذیریم، اعتبار امامان و نسب آنان را زیر سؤال بردهایم».
اما اگر منظور آنها از بهنکاحدرآوردن آن است که خلیفۀ دوم شهربانو را به ملکیت امام حسین علیه السلام درآورد و از این طریق به دنبال مشروعیتبخشی به خلافت شیخین است، سخن صحیحی نیست؛ زیرا از نظر اسلام راستین در آن زمان، امام واقعی حضرت علی علیه السلام است نه خلیفۀ دوم. بنابراین اختیار همه غنایم با حضرت علی علیه السلام است و اگر به صورت ظاهر چنین نیست، با غصب خلافت مانع تحقق این امر شدند. اگر زمینه فراهم شد تا امام سرپرستی مقداری از آن غنایم را به دست گیرد، اختیار یک از هزاران که شرع بر عهده ایشان قرار داده بود، به دستش افتاده است. بنابراین حضرت علی علیه السلام بود که زمینۀ همسری شهربانو با امام حسین علیه السلام را فراهم کردند و این امر به هیچوجه به معنای مشروعیت خلافت نیست. بنا بر روایات متعدد که در منابع حدیثی شیعی منعکس شده است، اگر شخصی به جنگی برود که از نظر اسلام مشروع نیست و در آن جنگ غنایمی به دست آید، تمام آن غنایم ملک امام معصوم به شمار میآید (11)؛ بنابراین با دادن بخشی از آن غنایم، مشروعیت خلافت غنیمتدهنده ثابت نمیشود.
بر فرض که بپذیریم خلیفۀ دوم اختیارِ بخشیدن غنایم و بردهها را داشت، آیا دلیل بر مشروعیت خلافتش است؟ ماریه قبطیه را حاکم مقوقس به ملکیت پیامبر صلی الله علیه وآله درآورد (12)؛ آیا قبولکردن آن از طرف حضرت محمد صلی الله علیه وآله، به معنای مشروعدانستن مقوقس است؟
شاید منظور آنها از بهنکاحدرآوردن شهربانو برای امام حسین علیه السلام، جاریکردن صیغۀ عقد توسط خلیفه دوم در این ازدواج است که این سخن نیز پذیرفتین نیست. صرفنظر از آنکه این سخن در هیچ منبع شیعه و اهلسنت ذکر نشده است، قبول آن ربطی به مشروعیت خلافت ندارد؛ زیرا طبق هیچ مذهبی از شرایط عاقد، عدالت و مشروعبودن تمام کارهایش نیست. بر فرض که قبول کنیم خلیفۀ دوم عقد شهربانو با امام حسین علیه السلام را خوانده است، لازم نیست وی را مشروع بدانیم؛ زیرا عقد بدون مشروعدانستن وی نیز عقد جاری میشود.
نتیجه:
اگرچه مادر امام سجاد علیه السلام ایرانی است، برخی در دختر یزدگردبودن ایشان تردید کردهاند. به دلیل کثرت روایات و گزارشهای تاریخی، برخی آن را قبول کردهاند؛ اما بر فرض قبول این گزارش، به هیچوجه به معنای سهم امام حسین علیه السلام در جنگ نیست تا از این روش حضور امام حسین علیه السلام در فتوحات اثبات شود. همچنین بر فرض که بپذیریم ازدواج امام حسین علیه السلام با دختر یزدگرد در زمان خلیفه دوم اتفاق افتاده است، این ازدواج به اصل خلافت مشروعیت نمیبخشد.
پینوشتها:
1. احمد بن ابییعقوب یعقوبی؛ تاریخ الیعقوبی؛ بیروت: دارصادر، [بیتا]، ج ۲، ص ۳۰۳.
2. احمد بن ابییعقوب یعقوبی؛ تاریخ الیعقوبی؛ ج ۲، ص ۲۴۷. حسن بن محمد قمی؛ تاریخ قم؛ قم: کتابخانۀ آیتالله مرعشی نجفی، 1385 ش، ص ۱۹۶. محمد بن احمد ابنابیالثلج بغدادی؛ تاریخ اهلالبیت نقلا عن الائمه علیهم السلام؛ قم: آلالبیت، ۱۴۱۰ ق، ص ۱۲۱. محمدهادی یوسفی غروی؛ «حول السیده شهربانو»؛ رساله الحسین(ع)، س 1، ش 2، ربیعالاول ۱۴۱۲ ق، ص ۷.
3. محمد بن علی ابنشهرآشوب؛ مناقب آلأبیطالب علیهم السلام؛ قم: علامه، 1379 ق، ج ۴، ص ۱۷۶. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ تحقیق: علیاکبر غفاری؛ تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ ش، ج ۱، ص ۴۶۷. ابوالفداء اسماعیل بن عمر الدمشقى؛ البدایه و النهایه؛ بیروت: دارالفکر، 1407 ق، ج ۹، ص ۱۰۴. حسن بن محمد بن حسن قمی؛ تاریخ قم؛ ترجمۀ حسن بن علی بن حسن عبدالملک قمی؛ تحقیق: سیدجلالالدین تهرانی؛ تهران: انتشارات توس، ۱۳۶۱ ش، ص ۱۹۷.ناشناخته؛ مجمل التواریخ و القصص؛ تحقیق: ملکالشعراء بهار؛ تهران: کلاله خاور، [بیتا]، ص ۴۵۶. احمد بن ابییعقوب یعقوبی؛ تاریخ الیعقوبی؛ ج ۲، ص ۲۴۷.
4. علی بن حسین مسعودی؛ اثبات الوصیه للامام علی بن ابیطالب؛ چ 3، قم: انصاریان، ۱۴۲۶ ق، ص ۱۷۰. احمد بن ابییعقوب یعقوبی؛ تاریخ الیعقوبی؛ ج ۲، ص ۳۰۳. محمد بن جریر طبری شیعی؛ دلائل الإمامه؛ قم: بعثت، ۱۴۱۳ ق، ص ۱۹۴ ـ ۱۹۶. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۱، ص ۴۶۷.
5. محمد بن علی ابنبابویه (شیخ صدوق)؛ عیون اخبار الرضا؛ تصحیح: مهدی لاجوردی؛ تهران: نشر جهان، ۱۳۷۸ ش، ج ۲، ص ۱۲۸، ح ۶. محمدهادی یوسفی غروی؛ موسوعة التاریخ الإسلامی؛ قم: مجمع اندیشه اسلامی، ۱۴۱۷ ق، ج ۶، ص ۳۵۷ و ۶۵۲.
6. سیدجعفر شهیدی؛ زندگانی علی بن الحسین؛ تهران: دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۵ ش، ص ۲۴.
7. مرتضی مطهری؛ خدمات متقابل اسلام و ایران؛ چ 8، تهران: نشر صدرا، [بیتا]، ص ۱۱۶ ـ ۱۱۷.
8. محمد بن جریر طبری شیعی؛ دلائل الإمامه؛ ص ۱۹۴ ـ ۱۹۶. محمود بن عمر زمخشری؛ ربیع الابرار و نصوص الاخبار؛ بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، [بیتا]، ج 3، ص 350 ـ 351.
9. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۱، ص ۴۶۷.
10. نک: محمدهادی یوسفی غروی؛ «حول السیده شهربانو».
11. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج 5، ص 43 ـ 44.
12. محمد ابن سعد؛ الطبقات الکبرى؛ تحقیق: محمد عبدالقادر عطا؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، 1410 ق، ج 1، ص 107.






