۱۳۹۶/۰۶/۲۰ ۱۴:۳۲ شناسه مطلب: 96179
1. تاريخ حديث شيعه تا عصر رسالت و امامت از اتصال كاملي برخوردار بوده و هيچ حلقهاي از آن نيافتاده است. به همين دليل نخستين دورة تاريخي حديث شيعه را نخستين نگاشتههاي حديثي تشكيل ميدهد، البته با اين تفاوت كه نخستين نگاشتههاي حديثي اهل سنت حداقل يك سده با عصر رسالت فاصله دارد، اما نخستين نگاشتههاي حديث شيعه با عصر رسالت و امامت كاملاً متّصل است.
2. گردآوردندگان جوامع حديثي اولية اهل سنت آنها را براساس سنت شفاهي فراهم آوردند. در حقيقت بخاري و مسلم از روي شنيدههاي روايي كه از طريق اساتيد به آنان منتقل شد به تدوين صحيحين پرداختند، اما گردآورندگان جوامع اولية حديثي شيعه با سنّّت مكتوب روبرو بودهاند كه ما آن را با عنوان اصول اربعمأة (اصول چهارصدگانه ) ميشناسيم و از آن با عنوان شكلگيري ميراث روايي شيعه در قالب اصول اربعمأة و دورة دوم از ادوار تاريخ حديث شيعه ياد ميكنيم. اين دوره از اختصاصات تاريخ حديث شيعه است.
3. با توجه به اتصال حلقات حديث شيعه و نيز تكيه داشتن آن بر سنت مكتوب و نظارت اهل بيت (عليهم السّلام ) بر عموم مكتوبات حديثي، پديدة وضع و جعل در مقايسه با حديث اهل سنت، به صورت محدودي در حديث شيعه راه يافته است. اين امر پيراستن منابع روايي شيعه از احاديث جعلي را از نگاه محدّثان شيعي در مقايسه با آنچه از نگاه محدثان اهل سنت مشهود است، با ضرورت كمتري مواجه ساخته و بدين خاطر ما به دورة تنقيح جوامع روايي در تاريخ حديث شيعه برنميخوريم. هرچند تلاشهايي محدود؛ هم چون تدوين كتاب «الأخبار الدخيلة» از علامه شوشتري در دوران معاصر انجام گرفته و خود بر ضرورت پيراسته ساختن كامل ميراث روايي شيعه پاي ميفشريم.
4. بايد اذعان كرد كه دانشهاي تخصصي حديث؛ همچون اصطلاحات حديثي، براي برخورد با بحرانها و ضعفهاي سندي و متني روايات بيشتر در بستر تاريخ حديث اهل سنت شكل گرفته و آنچه در تاريخ شيعه انجام گرفته ناظر به تحقيقات عالمان اهل سنت است و براي پر كردن خلا اين دانشها در فرهنگ شيعي بوده است. البته علم رجال و فقه الحديث از اين امر مستثناست. (1)
پي نوشت:
1. علي نصيري، حديث شناسي، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم، ج1، ص185.