شان نزول سوره تحریم

ايشان حلال خدا را اعتقادا حرام نشمرد و به عنوان عبادت و براي رسيدن به قرب خدا، استفاده از حلال خدا را بر خود حرام نكرد

ايشان حلال خدا را اعتقادا حرام نشمرد و به عنوان عبادت و براي رسيدن به قرب خدا، استفاده از حلال خدا را بر خود حرام نكرد؛ ( آن گونه كه بعضي مؤمنان داغ انجام دادند و آيه 87 مائده نازل شد و كارشان را محكوم كرده و تجاوزگري به حريم تشريع كه مختص خداست، ناميد) بلكه عملا حلالي را بر خود حرام كرد و قسم خورد از آن حلال استفاده نكند تا همسرانش را راضي كند و دل آن ها را كه به ناحق از ايشان كدورت يافته بودند، به دست آورد. (تبتغي مرضاه ازواجك)خداوند هم اين مشقت و محروميت را بر ايشان روا ندانست و پايبندي به اين قسم را لازم نشمرد و  راه نجات از اين قسم را با دادن كفاره قسم، به ايشان نماياند و  وعده داد كه پيامدهاي ناگواري كه براي اين شكستن قسم ممكن است تصور شود. جبران و تدارك خواهد نمود.

بنا بر اين نهي در اين جا نهي ارشادي است، نه نهي مولوي. كاري كه انجام شده بود (قسم بر ترك حلال)، گناه نبود. بلكه اقدامي بود كه پيآمد ناگواري براي پيامبر داشت و او را از حلالي محروم مي نمود.

دقت كنيد كه بر اساس ده ها آيه قرآن پيامبر معصوم بودند، كار لغو را انجام نمي دادند چرا كه قرآن مي فرمايد: مومنان كساني هستند كه از كارهاي لغو پرهيز مي كنند (1) و مصداق اكمل اين آيه خود رسول خداست، او رضايت الهي را فداي رضايت اشخاص نمي كرد،و ... پس در اين قضيه هم حتما حكمتي نهفته بوده است.

پي نوشت:

1. سوره مومنون (23) آيه 3.

 

در مورد شان نزول سوره تحريم اختلاف است.

بعضي گفته اند كه رسول خدا با كنيزش (ماريه قبطيه) خلوت كرده بود و حفصه ديد. رسول خدا براي اين كه به اطلاع عايشه نرساند و غيرت عايشه را تحريك نكند، از او قول گرفت كه اگر به كسي نگويد، ماريه بر او حرام باشد و ديگر با او همبستر نشود.

يا گفته اند ايشان در منزل يكي از همسرانش با شربتي از عسل پذيرايي مي شد  و بعضي ديگر خوش نداشتند كه ايشان به همسران ديگر علاقه مند شود. از اين رو كاري كردند كه ايشان نوشيدن اين شربت را بر خود حرام كرد و ... . (1)

البته با توجه به اين كه اين سوره  دامن دو نفر از همسران پيامبر را مي گيرد و بر آنان تعريض هاي تندي دارد، دو همسري كه بعد ها در جامعه مورد توجه خاص واقع شدند و بخصوص يكي از آن ها از اركان مذهب حاكم (مذهب اهل سنت) شد و مبناي بسياري از باورها و احكام آن ها، رواياتي گرديد كه از طريق ايشان نقل شده بود، با توجه به اين مطلب در شأن نزول ها  به احتمال زياد دست برده شده و كم و زياد گرديده و شأن نزول سازي شده و اختلاف موجود در شأن نزول اين سوره، نتيجه همين دست بردن ها است.

ولي قدر جامع همه شأن نزول هاي نقل شده اين است كه پيامبر كار حلالي را انجام مي داده و از نعمتي كه خدا بر وي حلال كرده،استفاده مي نموده، اين كار به دلايلي غير منطقي و از سر خودخواهي و ظلم به مذاق بعضي همسران خوش نمي آمده است و اظهار ناراحتي مي كرده اند.

رسول خدا كه به خاطر مصلحت هايي سعي بليغ در جلب رضايت همسرانش داشته، با حرام كردن عمل حلالي بر خود با قسم (كه اين كار هم جايز است و ممنوع و حرام نمي باشد)، سعي در جلب رضايت آنان داشته؛ خدا هم  ظلم همسران در حق رسولش را نپسنديده و به دفاع از رسولش برخاسته، او را امر كرده كه قسم خود را بشكند و كفاره قسم بدهد و از حلال خدا استفاده كند.

بنا بر اين آنچه پيامبر انجام داد ( هر چه بوده چه همبستري با كنيزش يا خوردن عسل در خانه يكي از همسران و ...) و در پي آن سوره تحريم نازل شد، قسم بر ترك حلال براي جلب رضاي همسرانش بود كه كاري جايز مي باشد.

خلاصه آن كه اولا  اين قضيه يك مساله كاملا شخصي بوده و مربوط به دين و شريعت نبوده تا رسول خدا حلالي را در شريعت اسلام حرام كنند.

ثانيا : اگر ما نظري كوتاه بر آيات قرآن داشته باشيم ده ها آيه بيان مي كند رسول اكرم (ص) معصوم بودند، تابع هوي و هوس كسي نبودند، كار لغو و بيهوده انجام نمي داند؛ مصلحت حقيقي و رضاي الهي را فداي رضايت افراد نمي كردند. پس در اين كار هم حتما مصلحت و رضايت الهي بوده است.

ثالثا: پيامبر به خاطر اخلاق بزرگي كه داشت بنا نداشت تا خلافي را از ديگران ديدند برملا كنند و آبروي شخص را ببرند؛ مخصوصا در اينجا كه آشكار كردن اين قضيه باعث كدورت و كينه ميان همسران مي شد. از اين رو صبر مي كردند تا زمان افشاي آن فرا رسد. لذا در اين اينجا هم بعد از مدتي كه آيه نازل گرديد، دسيسه پنهان اين همسران بر ملا شد. و ... .

پي نوشت ها:

1. اسباب النزول، واحدي، 459 - 462.