۱۳۹۶/۰۵/۱۲ ۱۲:۴۴ شناسه مطلب: 96011
1- فضيلت سوره كهف: (1)
در فضيلت اين سوره روايات بسياري از پيامبر (ص) و اهل بيت نقل شده كه اهميت فوق العاده محتواي آن را بيان ميكند كه به چند مورد اشاره مي كنيم:
- پيامبر(ص) فرمود: آيا سورهاي را به شما معرفي كنم كه هفتاد هزار فرشته به هنگام نزولش آن را بدرقه كردند و عظمتش آسمان و زمين را پر كرد ياران عرض كردند آري؟ فرمود: آن سوره كهف است هر كس آن را روز جمعه بخواند خداوند تا جمعه ديگر او را ميآمرزد (و طبق روايتي او را از گناه حفظ ميكند) ... و به او نوري ميبخشد كه به آسمان ميتابد و از فتنه دجال محفوظ خواهد ماند.
- در حديث ديگري از پيامبر مي خوانيم: هر كس 10 آيه از اول سوره كهف را حفظ كند" دجال" به او زياني نمي رساند و كسي كه آيات آخر سوره را حفظ كند نور و روشنايي براي او در قيامت خواهد بود.
- از امام صادق (ع )ميخوانيم: كسي كه در هر شب جمعه سوره كهف را بخواند شهيد از دنيا ميرود، و با شهداء مبعوث ميشود و در روز قيامت در صف شهداء قرار ميگيرد.
2- فضيلت سوره اعراف:(2)
- در تفسير" عياشي" از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود:" هر كس سوره اعراف را در هر ماه بخواند در روز قيامت، از كساني خواهد بود كه نه ترسي بر آنها است و نه غمي دارند و اگر در هر جمعه بخواند، در روز قيامت از كساني ميباشد كه بدون حساب به بهشت ميرود" و نيز فرمود:" در اين سوره آيات محكمهاي است،" قرائت" و" تلاوت" و" قيام به آنها" را فراموش نكنيد، زيرا اينها روز رستاخيز در پيشگاه خدا براي كساني كه آنها را خواندهاند گواهي ميدهند"!
نكتهاي كه از اين روايات به خوبي استفاده ميشود، اين است كه رواياتي كه درباره فضيلت سورهها آمده است به اين معني نيست كه تنها قرائت اين سورهها داراي آن همه نتائج و ثمرات بزرگ است، بلكه آنچه به اين خواندن ارزش نهايي ميبخشد همان ايمان به مفاد آنها و سپس عمل كردن بر طبق آن است.
لذا عظمت سورههاي قرآن و آثار معنوي و بركات اخلاقيش بخاطر محتواي آن يعني ايمان و عمل به آن است.
پي نوشت:
1.مكارم شيرازي ناصر تفسير نمونه،ناشر دار الكتب الإسلامية،تهران،سال 1374 ش،نوبت اول،ج12، 33،ص336.
؛علامه طبرسي ،ترجمه مجمع البيان، ناشر انتشارات فراهاني،تهران،سال 1360 ش،نوبت اول، ج15،ص 4
2.مكارم شيرازي ناصر تفسير نمونه،ناشر دار الكتب الإسلامية،تهران،سال 1374 ش،نوبت اول،ج6،ص75
؛ بحراني سيد هاشم،البرهان في تفسير القرآن،ناشر بنياد بعثت،تهران،سال 1416 ق،نوبت اول،ج 2،ص515