ازدواج و همسرگزيني

مي خوام كه همسرم مذهبي باشه و نه كسي كه اهل مدگرايي و بي حجابي باشه
قصد ازدواج داشتن يا نداشتن به هيچ وجه امر مهمي نيست و آن چه كه در اين بين بسيار مهم است صلاحيت ازدواج است. صلاحيت ازدواج يعني اين كه فرد حائز نمره قبولي ...

من 21 سالمه و قصد ازدواج دارم اما نمي دونم چه طوري بايد همسر مورد نظرمو رو انتخاب كنم و مي خوام كه همسرم مذهبي باشه و نه كسي كه اهل مدگرايي و بي حجابي و ... باشه

من از كجا ميتونم همچين كسي رو پيدا كنم؟

نظر شما راجع به پيدا كردن همسر چيست ؟ و چه مكانها و جاهايي رو پيشنهاد مي كنيد ؟

مسئله ديگه موضوع اعتماد هست و شناخت نامزد در دوران نامزدي شما چه راهكارهايي رو براي شناخت كامل طرف مقابل پيشنهاد ميديد؟

چگونگي پيدا كردن همسر برام خيلي مهمه لطفا راهنمايي كنيد؟

با تشكر

قصد ازدواج داشتن يا نداشتن به هيچ وجه امر مهمي نيست و آن چه كه در اين بين بسيار مهم است صلاحيت ازدواج است. صلاحيت ازدواج يعني اين كه فرد حائز نمره قبولي در ملاك هاي ضروري ازدواج از جمله بلوغ فكري، سلامت روان، سلامت اخلاقي و... باشد و همچنين واجد ضروريات اوليه تشكيل زندگي مانند استقلال اقتصادي نسبي، شغل درآمدزا براي امرار معاش و تأمين مخارج عقد و عروسي و تأمين مسكن باشد.

اگر كسي قصد ازدواج داشته باشد، ولي با اين امور مهم و ضروري بالا چندان رفاقتي نداشته باشد، ازدواج او زودهنگام است و بهتر است اين مهم را به فرصتي بهتر موكول نمايد. اما بپردازيم به پاسخ سوالات شما اولاً با توجه به وفور دختران دم بخت اين سؤال شما كمي تعجب برانگيز است يا لااقل جواب دشواري ندارد، ثانياً خواستگاري سنتي كماكان جز بهترين و كم آسيب ترين شيوه هاي انتخاب همسر محسوب مي گردد و ساير انواع و اقسام همسريابي از جمله همسر يابي مستقيم از طريق ديد زدن دختران كوچه و خيابان و محله و فاميل يا همسريابي اينترنتي يا دفاتر همسريابي زياد به صلاح شما نمي باشد. در خواستگاري سنتي ما شاهد كمترين احساسات مضر و آسيب زننده به صحت انتخاب مي باشيم. در اين نوع خواستگاري يكي از محارم فرد مانند خواهر مادر يا ساير زنان فاميل و آشنا در گام اول به محك اوليه و زنانه دختر مورد نظر مي پردازند. شكي وجود ندارد كه يك زن بسيار بهتر از يك مرد مي تواند به ارزيابي اوليه يك دختر دم بخت بپردازد. بعد از انتخاب اوليه نوبت به جلسات معارفه و آشنايي رسمي دختر و پسر مي رسد. در اين جلسات دختر و پسر فارغ از صلاحديد اوليه محارم خود به ارزيابي و محك دقيق يكديكر مي پردازند. البته دو مرحله تحقيقات محلي و مشاوره پيش از ازدواج علاوه بر جلسات معارفه رسمي نيز بايد صورت پذيرد.

به نظر بنده به عنوان روانشناس بهترين راه اين است كه شما مادر خواهر خاله عمه يا هر زني كه او را هم فكر و هم نظر خود مي دانيد براي انتخاب اوليه همسر گسيل داريد. جا و مكان آن زياد مهم نيست. مهم اين است كه شما تحت تأثير احساسات و عواطف فزاينده دوران جواني به انتخاب عاشقانه (و نه عاقلانه) اقدام ننماييد.

در زمينه سوال بعدي شما بايد گفت كه شناخت كامل از ديگري اساساً ناممكن است، چرا كه حتي خود شما هم شناخت كاملي از خود نداريد. هيچ راه كاري براي شناخت نسبي (و نه كامل) دختر مورد نظر جز طي سه مرحله جلسات معارفه رسمي، تحقيقات محلي و مشاوره پيش از ازدواج وجود ندارد. بسياري از شناخت هاي شما از همسرتان به جز از طريق مشاوره پيش از ازدواج فرا چنگ شما نمي آيد؛ چرا كه روان شناس با تكنيك ها و ابزار ويژه خود مي تواند به پس ذهن همسر آينده شما پا گذارد. روان شناس بعد از تشخيص پس ذهن دختر مي تواند درجه شناخت شما از طرف مقابلتان را به نحو بسزايي ارتقا بخشد.

خیلی می ترسم كه او را از دست بدم؟
مسلماً اگر شما در پرسش خود اطلاعات بیشتری در مورد خودتان در اختیارمان قرا می دادید، ما به عنوان مشاور و روانشناس بهتر و اصولی تر می توانستید شما را راهنمایی ...

مدتی است كه عاشق كسی شده ام چطور به او ابراز علاقه كنم كه به گناه نیوفتم و خیلی می ترسم كه او را از دست بدم؟

مسلماً اگر شما در پرسش خود اطلاعات بیشتری در مورد خودتان در اختیارمان قرا می دادید، ما به عنوان مشاور و روانشناس بهتر و اصولی تر می توانستید شما را راهنمایی كنیم. اطلاعاتی نظیر، جنسیت، سن و سال، وضعیت تحصیلی، وضعیت خانواده، انگیزه اصلی شما از عشق و دلدادگی، میزان آمادگی و داشتن شرایط ازدواج و... می توانست در این زمینه بسیار رهگشا و مثمر ثمر باشد كه متأسفانه در اختیار ما نمی باشد به همین خاطر نمی توان راهكار كارآمدی را در این خصوص بیان نمود و شما را به درستی برای رسیدن به مقصود رهنمون كرد. از این روی اگر طالب راهنمایی عالمانه تری هستید، در مكاتبه بعدی اطلاعات بیشتری در اختیار ما بگذارید.

از لحن گفتار كوتاه شما این گونه استنباط می كنیم كه دوست داشتن فرد مورد نظر به انگیزه ازدواج می باشد و شما دوست دارید در آینده نه چندان دور با كسی كه به او عشق می ورزید ازدواج كنید به همین خاطر از حالا نگران از دست دادن او هستید و از افتادن به گناه هرسانید. این نگرانی تا به این مقدار ایرادی ندارد و مطلوب است، اما قبل آن باید ببینید كه آیا فرد مورد نظر شرایط همسری شما را دارید یا نه؟ طبیعتاً ازدواج زمانی مناسب خواهد بود كه همسر آینده شما در معیارها و ملاك های اساسی ازدواج بیشترین تناسب و همخوانی را با شما داشته باشد. از طرف دیگر، شما شرایط و آمادگی ازدواج را هم داشته باشید یعنی این كه سن و سال شما و برخی از امكانات و مزایا به شما این اجازه را بدهد كه بدون دغدغه و كمترین ناراحتی قضیه ازدواج خود را دنبال كنید، در غیر این صورت اگر شرایط حداقلی ازدواج را نداشته باشید و یا فرد مورد نظر شرایط همسری را به درستی نداشته باشد، ازدواج شما محكوم به شكست خواهد بود و هر گونه روابط پیش از ازدواج و ابراز علاقه نه تنها شما را به مقصود نمی رساند بلكه شما را از ازدواج سالم محروم می كند و وقت و عمر گرانمایه شما را به هدر می دهد و شما را از پیگیری مسائل مهمتر زندگی باز می دارد. بنابراین موقعیت سنجی در شرایط كنونی شما حرف اول را می زند. گذشته از این صرف عاشقی و دلدادگی هرگز معیار مناسبی برای اتخاذ شرایط همسری نمی باشد، چه بسا ممكن است عشق و علاقه باعث كوری چشم و پرده افتادن روی حقایق شود و شما را از دیدن واقعیت های زندگی باز دارید و باعث وابستگی و شكل گیری روابط پیش از ازدواج و نهایتاً ازدواج احساسی و بی اساس گردد كه احتمال عدم موفقیت و شكست آن بسیار بالاست و هیچ انسان عاقلی آن را  درست نمی پندارد.

البته اگر شما در ابتدا معیارها و ملاك های اساسی ازدواج را به درستی شناخته باشید و در فرد مورد نظر تطبیق داده باشید و او بیشترین تناسب را با شما داشته باشد، در این صورت حتی اگر شرایط ازدواج را به درستی نداشته باشید، می توانید این مسئله را با خانواده تان در میان بگذارید و نظر آنها را بپرسید و به آنها بگویید كه اگر شرایط ازدواج را فعلاً ندارید، فرد مورد نظر را برای شما نشان كنند  و حتی مستقیم و غیر مستقیم با خانواده او صحبت كنند تا اگر نظر آنها نیز مثبت بود و در آینده شرایط ازدواج شما فراهم گشت با او ازدواج كنید.

به هر حال، تا پیش از فراهم شدن زمینه ازدواج در هر صورت، شما مجاز به ابراز علاقه به فردی كه نامحرم است از لحاظ دینی و مبانی روانشناختی ندارید و نمی توانید به این شیوه روابط قبل از ازدواج را پی ریزی نمایید، تنها می توانید از طریق خانواده و یا واسطه ای مورد اطمینان از آن فرد خواستگاری كنید، البته مشروط بر این كه جنسیت شما پسر باشد و الا تنها می توانید از طریق واسطه ای امین بدون این كه او بدانید و متوجه شود كه شما واسطه را فرستاده اید، خویشتن را به او معرفی كنید تا اگر او تمایل به ازدواج با شما را داشت اقدام كند. در غیر این صورت بایستی او را فراموش كنید تا كرامت ذاتی و حیثیت و شخصیت شما حفظ گردد.

با يك پزشك مثل خودم ازدواج كنم يا با كسي ازدواج كنم كه پزشك نباشد؟
همان طور كه مي دانيد بسياري از مسائل عرفي، نسبي هستند و بسته به شرايط مختلف حكم تغيير مي كند. مثلا سوال شما را مي توان به گونه اي ديگر در ساير ويژگي ها نيز ...

من دانشجوي سال 4 پزشكي هستم و برايم اين پرسش به وجود آمده  كه بهتر است كه من با يك پزشك مثل خودم ازدواج كنم يا با كسي ازدواج كنم كه پزشك نباشد ؟

همان طور كه مي دانيد بسياري از مسائل عرفي، نسبي هستند و بسته به شرايط مختلف حكم تغيير مي كند. مثلا سوال شما را مي توان به گونه اي ديگر در ساير ويژگي ها نيز مطرح كرد مثلا بهتر است من با يك فرد پولدار ازدواج كنم يا با وضعيت مالي متوسط يا زير متوسط؟ من بهتر است با يك فرد با شغل آزاد ازدواج كنم يا شغل دولتي؟ و...

همان طور كه مشاهده مي كنيد نمي توان در اين زمينه ها حكم كلي داد و در يك جمله گفت كه بهتر است شما مثلا با يك پزشك ازدواج كنيد يا غير پزشك. بايد ديد خود خواستگار شما چه پزشك چه غير پزشك در ساير ويژگي هاي و ملاك ها چه شرايطي دارد. مثلا چه بسا خواستگار شما پزشك باشد، ولي در ساير ملاك ها چنگي به دل نزند يا خواستگاري داشته باشيد كه ليسانس حسابداري داشته باشد ولي بسيار با ساير ملاك هاي شما همخوان باشد. شما احتمالا با ده ها دانشجوي پزشكي مرد هم كلاس بوده ايد و احتمالا بسياري از آنان را لايق يك ثانيه هم صحبتي تشخيص نداده ايد، ولي از سوي ديگر ده ها غير پزشك در فاميل و غير فاميل ديده ايد كه بسيار از ويژگي هاي اخلاقي، رفتاري و موقعيتي آنان خوشتان آمده است. به ياد داشته باشيد كه همواره در دل هر تهديدي ده ها فرصت خوابيده است و در دل هر فرصتي ده ها تهديد نهفته است. مثلا هم رشته اي بودن شوهر آينده تان با شما از يك يا چند جهت مي تواند فرصت محسوب شود و در عين حال از يك يا چند جهت تهديد. مثلا همكار بودن با شوهر مي تواند سطح تفاهم شما را بالا ببرد، ولي چه بسا ديگر پزشك بودن شما ارج و قربي در نزد ايشان نداشته باشد(يعني آن را يك امتياز يا افتخار براي خود تلقي نكند). از سويي پزشك بودن همسرتان مي تواند به رشد علمي و تخصصي شما كمك كند، ولي از سوي ديگر باعث يكسري حساسيت هاي شما نسبت به رابطه شوهرتان با ساير پزشكان و پرستاران، منشي هاي زن وي شود يا متقابلا ايشان به شما و روابطتان با ساير همكاران حساس گردد. قطعا شوهر پزشك از زير و بم دست اندر كاران حرفه پزشكي مطلع است و اين مساله مي تواند بسترساز يكسري اختلافات زناشويي گردد. شيفتهاي متغير شما و ايشان مي تواند نظم زندگي را تا حدودي بر هم زند. از سويي غير هم رشته اي بودن جذابيت علمي خاص خودش را دارد، چرا كه شما به نحوي با ساير حوزه هاي دانش آشنا مي گرديد و شوهر شما هم متقابلا از دانش و تجربه شما لذت علمي مي برد.

همين طور كه مي بينيد قانون كلي وجود ندارد و شما نمي توانيد يك قاعده عام در اين زمينه تعريف نماييد. در مجموع توصيه مي شود شما در مواجهه خواستگارانتان در درجه اول به محك ساير ملاك هاي عمومي و اختصاصي انتخاب همسر بپردازيد و اگر از اين جهت مشكل نيافتيد به سبك سنگين كردن ظرفيت ها و تهديدهاي پزشك و غير پزشك بودن وي بپردازيد. پس اصل ملاكهايي همچون سلامت رواني، سلامت اخلاقي و ديني، همتايي شخصيتي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و ... مي باشد و هم رشته اي بودن يا نبودن در اين ميان مي تواند كم تاثير باشد. اين مساله از اين جهت حائز اهميت است كه اگر شما دايره خواستگاران خود را مثلا با قيد پزشك بودن ضيق نماييد احتمالا شما از بسياري خواستگاران غيرپزشك كه اتفاقا در ساير ملاكها نمرات بالايي مي گيرند محروم مي شويد. پس چه بسا بهتر باشد ابتدا اين قيد را داخل در پذيرش يا رد خواستگاران قرار ندهيد و آن را بعد از محك و ارزيابي ساير معيارهاي انتخاب همسر مورد توجه قرار دهيد.

چاره چيست؟
از نظر اسلام و روانشناسي قد از ملاكهاي انتخاب نمي باشد من در زير براي آشنايي شما با فرآيند يك ازدواج خوب مطالبي تقديم مي دارم كه اميدوارم به آن توجه بفرماييد...

من خواستگاري دارم كه قدش كوتاه است و او تقريبا هم قد من است و از لحاظ خانوادگي خيلي هم كفو هستيم من سر كوتاهي قدش نسبت به او بي علاقه ام چاره چيست؟

خواهر گرامي از نظر اسلام و روانشناسي قد از ملاكهاي انتخاب نمي باشد من در زير براي آشنايي شما با فرآيند يك ازدواج خوب مطالبي تقديم مي دارم كه اميدوارم به آن توجه بفرماييد، خواهر گرامي آرزوي هر جواني و مخصوصا دختران داشتن ازدواجي پايدار، آرامش بخش و با ريسك پايين است، من در راستاي اين قاعده به معيارهاي يك ازدواج موفق و پايدار اشاره مي نمايم. درباره معيارهاي يك ازدواج موفق بايد به ادبيات تحقيق در اين باره مراجعه كرد و معيارهاي خود ساخته كه برخاسته ازديدگاههاي غير واقعي و احيانا احساسي است، و در ادامة زندگي مشترك همچون حبابي محو خواهد شد، نمي تواند كارايي چنداني در اين مورد داشته باشد. واقعيت اينست كه هيچ كدام از ما نمي توانيم از همان آغاز زندگي زناشويي تمام پيچ و خم هاي آن را در سالهاي آتي پيش بيني كنيم و آنچه اين پيش بيني را دشوارتر مي سازد اين است كه در جامعة كنوني ما متاسفانه غالب افراد بيش از آنكه تشابه فرهنگي، اقتصادي و فكري را براي انتخاب زوج در نظر بگيرند، در پيروي از احساسات و عواطف خود و معيارهاي غير ضروري و خود ساخته كه مبتني بر باورهاي غلط است، به دنبال ازدواج مي روند. روال تعيين اينكه دو زوج براي ازدواج مناسب هم هستند و يا نه، بدين گونه است كه طرفين قبل آشنايي هاي اوليه كه با اطلاع خانواده ها صورت مي گيرد و معمولا پنج شش جلسه بطول مي انجامد به يك مشاوري كه متخصص در امر مشاورة قبل از ازدواج است مراجعه مي نمايند و ايشان با تسلط بر آيتمهايي تعيين كننده اي چون تاريخچة خانوادگي طرفين و خاطرات دوران كودكي آنها و گرفتن تست هاي كتل و  گلاسر و Ass و ياساير تستهايي كه بومي شده براي ايران هستند و نيز همخواني و همساني نگرشهاي طرفين در مسائل مختلف اجتماعي و باورهاي ديني وسياسي و غيره كه در طي چندين جلسه انجام مي گيرد نظر خود را راجع به ازدواج آن دو اعلام مي كند. بدين صورت كه 1- در حدوده پانزده درصد از موارد مي گويد اين پسر و دختر عليرغم علاقه ظاهري كه به هم دارند در صورت ازدواج با همديگر؛ دچار مشكل خواهند شد و بعد از اُفت علايق احساسي و عاطفي به هم؛ وارد فاز درگيري هاي لفظي و احيانا فيزيكي خواهند شد. 2- و در حدود پانزده و بيست درصد از موارد مي گويد اين دو با توجه به آيتم هاي مختلف شخصيتي و خانوادگي و فرهنگي و اجتماعي كاملا به  به درد ازدواج با هم مي خورند و بعد از ازدواج با مشكل جدي اي برنخواهند خورد. 3- و در حدود شصت  هفتاد درصد از موارد مي گويد اين دو مي توانند با هم ازدواج كنند به شرطي كه فلان توصيه ها را بطور جدي در زندگي مد نظر داشته و فلان امور را رعايت كنند، مثلا به پسر مي گويد شما مي توانيد با اين خانم ازدواج كنيد. اما ايشان بسيار عاطفي و احساسي هستند و لذا اگر فردا از جنبه عاطفي محروميتي را به وي تحميل نماييد ممكن است برسر سفره كس ديگري كه از جهت عاطفي او را سيراب ميكند بنشيند! و يا مثلا به دختر مي گويد دختر خانم ازدواج شما با اين آقا پسر بلامانع است. اما بايد بدانيد كه او وابستگي زيادي به مادرش دارد لذا بايد در اين جهت با او مدارا نماييد. لازم به ذكر است مشاورة قبل از ازدواج علي رغم در نظر گرفتن پارامترهاي ضروري كه تحقيقات بسياري در سطح جهان بر روي آنها انجام گرفته فقط در حدود 75% مي تواند به پيش بيني موفقيت يك ازدواج حكم نمايد. و 25% بقيه مربوط به رعايت مسائلي است كه بعد از ازدواج مي تواند در غني سازي زندگي مشترك نقش جدي داشته باشد.

پس پيشنهاد ما به شما اينست كه از قواي عقلي ونه احساسي و نيز مشاورة قبل از ازدواج براي انتخاب شريك زندگي آينده خود سود جوييد يعني در مرحلة اول آگاهي بيشتري در مورد خود تان بدست آوريد بدين معني كه با تدبر در خود دريابيد حقيقتا  چگونه فردي هستيد؟ اهداف، ارزشها و علايق اساسي و اصلي شما در زندگي چيست؟ و انتظارات اصلي و اساسي شما از زندگي مشترك چيست؟ و در مرحلة بعد به همراه شخصي كه قصد ازدواج با او را داريد نزد يك مشاور با تجربه برويد تا وي با راهكارهاي پيش گفته، نظر خود را در مورد انتخاب شما اعلام كند و احيانا مشكلات فراروي را با توجه به آيتمهاي شخصيتي شما و فرد انتخابي؛ به شما تذكر دهد.

و وقتي اين مراحل را پشت سرگذاشتيد مي توانيد با طيب خاطر و توكل بر خداي مهربان و با جرات مندي اقدام به پذيرش خواستگارتان نماييد. البته قضيه به همين جا ختم نمي شود و انشاء الله بعد از ازدواج راههاي غني سازي زندگي زناشويي و دستوراتي كه اسلام در اين زمينه براي بهتر زيستن ارائه نموده به عرض شما خواهد رسيد.

به نظر من مطالعه كتاب زير مي تواند شما را در اخذ تصميم فوق بيشتر ياري نمايد:

عشق هرگز كافي نيست تاليف پرفسور آرون تي بك ترجمه مهدي قراچه داغي انتشارات ذهن آويز

ولی ازدواج با كسی كه اون خصوصیاتو داره به نفعم نباشه؟
چه بسا ممكن است فردی از لحاظ برخی خصوصیات فردی و اجتماعی عالی باشد و در ویژگی های شخصیتی جزء بهترین تیپ شخصیتی به حساب آید و یا برخی خصوصیات به ظاهر جذابی ...

ممكنه خصوصیاتی از نظر من جذاب باشه، ولی ازدواج با كسی كه اون خصوصیاتو داره به نفعم نباشه؟

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. اگر به تك تك جملات ما در مكاتبات پیشین توجه كرده باشید ،متوجه می گردید كه در ازدواج به دنبال بیش ترین تناسب دختر و پسر در معیارها و ملاك های اساسی و مهم ازدواج هستیم، بنابراین همیشه بهترین ها و یا جذاب ترین ها نمی تواند معیار مناسبی برای ازدواج تلقی گردد. چه بسا ممكن است فردی از لحاظ برخی خصوصیات فردی و اجتماعی عالی باشد و در ویژگی های شخصیتی جزء بهترین تیپ شخصیتی به حساب آید و یا برخی خصوصیات به ظاهر جذابی داشته باشد ،ولی هیچ گاه برای ازدواج با شما مناسب نباشد و ازدواج شما با  چنین فردی ثمره ای جزء شكست در ازدواج و برخی اختلافات خانوادگی و زناشویی به ارمغان نیاورد.

2.  خداوند در قرآن كریم سوره بقره آیه187 : «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن؛ زنان لباس شما هستند و شما لباس آن ها» زن و شوهر را به لباس تشبیه نموده است كه یكدیگر را می پوشانند. اين تعبير نهايت ارتباط مادی و معنوي زن و مرد و نزديكي آن ها را به يكديگر و نيز تناسب  در زمينه معیارها و ملاك های ازدواج كاملاً روشن مي‏سازد. در تشبيه همسر به لباس، نكات و لطايف بسياري نهفته است:

لباس بايد در طرح و اندازه و رنگ و جنس مناسب انسان باشد.همسر نيز بايد هم كفو انسان و متناسب با فكر و فرهنگ و شخصيّت انسان باشد. لباس مايه‏ زينت و آرامش است. همسر و فرزند نيز مايه‏ زينت و آرامش خانواده‏اند. لباس عيوب انسان را مي‏پوشاند. هر يك از زن و مرد نيز بايد عيوب و نارسايي‏هاي يكديگر را بپوشانند. لباس انسان را از سرما و گرما حفظ مي‏كند. وجود همسر نيز كانون خانواده را گرم و زندگي را از سردي مي‏رهاند. دوري از لباس، مايه‏ رسوايي است، دوري از ازدواج و همسر نيز سبب انحراف و رسوايي انسان مي‏گردد. در هواي سرد لباس ضخيم و در هواي گرم لباس نازك استفاده مي‏شود. هر يك از دو همسر  بايد اخلاق و رفتار خود را متناسب با نياز روحي طرف مقابل تنظيم كند. اگر مرد عصباني است، زن با لطافت با او برخورد كند . اگر زن خسته است، مرد با او مدارا كند. انسان بايد لباس خود را از آلودگي حفظ كند. هر يك از دو همسر نيز بايد ديگري را از آلوده شدن به گناه حفظ نمايد.

3.  تنها می توانید با كسی ازدواج كنید كه با شما بیش ترین تناسب و همخوانی را در ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج داشته باشد، بنابراین صِرف داشتن برخی خصوصیات جذاب، دلیل بر به نفع شما بودن ازدواج نمی باشد، بلكه چه بسا ممكن است كاملاً به ضررتان تمام گردد.

4. ازدواج، پيوند بين دو انسان و دو خانواده است. اجزای اصلي و اساسي آن. زن و مرد مي باشند . هر قدر بين اجزا و عناصر هماهنگي، تناسب  (از جهت تدين، اخلاقی، خصوصیات فردی و اجتماعی، شرایط فرهنگی، جغرافیایی، اقتصادی، تحصیلی، جسمی و زیبایی، خصوصیات روحی و روانی و شخصیتی، سیاسی، درك و فهم، اصالت خانوادگي و سن و...) بيش تري باشد، آن پيوند استوارتر، مستحكم تر، پرثمرتر و لذّت بخش تر خواهد بود. علم و تجربه گوياي آنست كه علّت اساسي بيش تر ناهنجاري ها و ناسازگاري هاي زندگي زناشويي، عدم تناسب و ناهماهنگي بين زن و شوهر است، بنابراین شناخت اموری كه موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است، ضروری و لازم می باشد . به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موكول كرد، بنابراین توصیه می شود  پیش از اینكه فكر و ذهن خود را متوجه ازدواج نمایید، با مطالعه كتاب های ازدواج و انتخاب همسر، اطلاعات خود را در زمینه ملاك های انتخاب همسر مناسب، افزایش دهید. معیارها و ملاك های صحیح و درست ازدواج را با مطالعه كتاب هایی كه در این زمینه نگاشته شده است بشناسید. آن ها را اولویت بندی كنید؛ یكی از حُسن های این كار، این است كه شناخت بهتر و درستی از خصوصیات همسر آینده و ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج و شیوه های همسر گزینی، پیدا می كنید . این تأثیر شگرفی در انتخاب همسر مناسب خواهد داشت . باعث می شود كه با شناخت و آگاهی لازم  به دنبال ازدواج و انتخاب همسر بروید. آن گاه هر موردی را كه برای ازدواج در نظر گرفتید، او را با معیارهای ازدواج مطابقت دهید. تنها در صورت تناسب و همخوانی لازم، قصد ازدواج نمایید.

آیا در ازدواج قد ، میزان تحصیلات، فامیل یا غریبه مطرح است؟
بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد...

آیا در ازدواج  قد ، میزان تحصیلات،  فامیل یا غریبه مطرح است؟

 در رابطه با سوالي كه داريد لازم است به نكات زير توجه كنيد:

الف) ميزان تحصيلات و ازدواج:

بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات  هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد. معمولا نوع نگرش، نحوه رفتار، سخن گفتن و معاشرت كسي كه داراي مقطع تحصيلي عالي است با كسي كه داراي تحصيلات بسيار كم است، فرق ميكند. همين تفاوتها ميتواند زمينه عدم تفاهم و اختلاف را فراهم كند.

البته لازم است تاكيد كنيم كه:

 1. هماهنگي در تحصيلات جزو ملاكهاي درجه دوم در ازدواج است يعني اگر زن و شوهر به لحاظ جهان بيني، فكري، ويِژگيهاي شخصيتي و خانوادگي هماهنگ باشند، اختلاف كم يا متوسط در ميزان تحصيلات مشكل جدي بوجود نميآورد.

 2. اگر اختلاف تحصيلي آن قدر زياد باشد كه در نوع جهانبيني،  نحوه رفتار ، سخن گفتن و  و يژگيهاي روحي طرفين تاثير بگذارد در آن صورت احتمال بروز اختلاف زياد است  مثلا اگر زن پزشك باشد و مرد داراي تحصيلات ابتدايي يا راهنمايي باشد معمولا زندگي زناشويي آنها دچار ناسازگاريهايي ميشود. ممكن است در چنين شرايطي بالا بودن تحصيلات زن موجب بوجود آمدن احساس حقارت در مرد شده و به حس اقتدار طلبي او لطمه وارد شود يا اينكه زن در مجالس و محافل از آداب معاشرت، از طرز صحبت و برخورد همسر كم سوادش و ... رنج ببرد. در نتيجه طبق اين شرايط امكان دارد تدريجا شعلههاي اختلاف نمايان شود.

 3. با توجه به فرهنگ ايراني احتمال اختلاف بيشتر در مواردي است كه زن تحصيلات عالي و مرد تحصيلات كم يا متوسط داشته باشد و الا اگر مرد تحصيلات عالي و زن تحصيلات متوسط داشته باشد احتمال اختلاف كم خواهد بود.

ب) قد:

تناسب در قد و ظاهري جسمي نيز جزو معيارهاي درجه دوم است.  در مورد كوتاهي يا بلندي قدي در ازدواج نميتوان حكم قطعي و كلي صادر كرد. اين مساله بيشتر به نظر طرفين بستگي دارد. طرفين بايد بررسي كنند كه كوتاهي يا بلندي قد همسرش چقدر براي او اهميت دارد؟ اگر كوتاهي يا بلندقدي همسر، براي فرد بسيار مهم باشد، بايد تلاش كند كه در انتخاب همسر علاوه بر ساير معيارها، قد طرف مقابل را نيز مورد توجه جدي قرار دهد. مثلا مردي را تصور كنيد كه  شديدا علاقه به داشتن همسري قد بلند دارد و اين مسئله بسيار براي او با اهميت است  اگر چنين مردي با زن كوتاه قد ازدواج كند، در آينده هنگام ديدن زنان بلند قد ممكن است فكرش مشغول شده و  دچار حسرت گردد و بالاخره  زنش را با آن ها مقايسه نمايد، چنين مسائلي زمينه ناراحتي و ناسازگاري را فراهم ميكند و ممكن است ناخواسته موجب اختلافاتي در زندگي زناشويي شود.

ج ) مسئله فاميل يا غريبه بودن :

در مورد فاميل يا غربيه بودن بايد گفت آنچه در اينجا مهم بوده و اصل است، هماهنگي دختر و پسر به لحاظ تعصبات فكري و همچنين هماهنگي خانوادگي طرفين به لحاظ فرهنگي و اقتصادي است. اگر طرفين در اين زمينهها هماهنگي بيشتري داشته باشند، براي ازدواج متناسبند و فرقي نميكند فاميل يا غريبه باشند.

بهتر است به اين نكته نيز توجه داشته باشيم كه هر چند در بين افراد فاميل احتمال هماهنگي فرهنگي بين خانواده ها زياد است ولي با اين وجود اگر احيانا خانواده دختر غير فاميل به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ باشند، بر خانواده دختر فاميلي كه به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ نيستند، ترجيح دارد و مناسب است با خانوادهاي وصلت صورت گيرد كه بين آن ها هماهنگي بيشتري باشد.

در ضمن در مورد ازدواج با افراد فاميل مخصوصا اگر فاميل خيلي نزديك باشد، مشاوره ژنتيك را فراموش نكنيد. زيرا در چنين ازدواجهاي فاميلي احتمال معلوليتهاي جسمي و ذهني در فرزندان  وجود دارد. لذا بهتر است با مشاوره ژنتيك از بروز بيماريهاي احتمالي پيشگيري شود.

از كجا بفهمم ؟
ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزاء اصلی و اساسی آن، دختر و پسر می باشند و هر قدر بین این اجزاء و عناصر هماهنگی، تناسب و سنخیت بیشتری باشد...

نمی دانم با دختری سر و زبان دار ازدواج كنم یا آرام و كم حرف آخه هر كدام جذابیت های خود را دارند از كجا بفهمم كدام بهتره؟

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1.  ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزاء اصلی و اساسی آن، دختر و پسر می باشند و هر قدر بین این اجزاء و عناصر هماهنگی، تناسب و سنخیت بیشتری باشد. آن پیوند استوارتر، مستحكم تر، پرثمرتر و لذت بخش تر خواهد بود. علت اساسی بیشتر ناهنجاری ها و ناسازگاری های زندگی زناشویی، عدم تناسب و ناهماهنگی بین زن و شوهر است، بنابراین شناخت اموری كه موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است ضروری و لازم می باشد و به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موكول كرد، بنابراین توصیه می شود قبل از اینكه فكر و ذهن خود را متوجه ازدواج با دختری نمایید، با مطالعه كتاب های ازدواج و انتخاب همسر، اطلاعات خود را در زمینه ملاك های انتخاب همسر مناسب، افزایش دهید. باید معیارها و ملاك های صحیح و درست ازدواج را با مطالعه كتاب هایی كه در این زمینه نگاشته شده است بشناسید و آنها را اولویت بندی كنید؛ یكی از حُسن های این كار، این است كه شناخت بهتر و درستی از خصوصیات همسر آینده و ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج و شیوه های همسر گزینی، پیدا می كنید و این تأثیر شگرفی در انتخاب مناسب همسر آینده شما خواهد داشت و باعث می شود كه با شناخت و آگاهی لازم به دنبال ازدواج و انتخاب همسر بروید. آنگاه هر موردی را كه برای ازدواج در نظر گرفتید، او را با معیارهای ازدواج مطابقت دهید و تنها در صورت تناسب و همخوانی لازم، قصد ازدواج نمایید.

2. در روان شناسي شخصیت در تقسيمي، انسان ها را از لحاظ شخصيت به دو قسم درونگرا و برونگرا تقسيم ميكنند كه هر دسته صفات خاص خود را دارند. افراد درونگرا معمولاً ساكت و آرام، اهل تفكر، كم تحرك، پرهيزگر از جنجال فكري و رفتاري و... هستند و در مقابل افراد برونگرا، پرحرف، ماجراجو، پرجنب و جوش، اجتماعی، فعال و... هستند. البته اين تقسيم بندي به معنای خوبی یا بدی افراد و تیپ شخصیتی آنها نمی باشد، تنها چیزی كه می توان گفت این است كه برخی مشاغل و كارها متناسب با تیپ شخصیتی خاص آن می باشد و بیشتر از عهده كسانی بر می آید كه روحیه آنها متناسب با آن كار است. از طرف دیگر ما هيچ فردي را سراغ نداريم كه كاملاً درون گرا و برون گرای محض باشد بلكه اگر درون گرایی و برون گرایی را روی یك پیوستار رسم كنید به طوری كه درون گرایی و برون گرایی در دو طرف پیوستار قرار گرفته باشند، انسان ها غالباً در میانه پیوستار قرار دارند، منتها برخی افراد گرایش شان به یك طرف بیشتر است به همین خاطر ما آنها را درون گرا یا برون گرا می نامیم.

3. در این كه شما با فرد درون گرا یا برون گرا ازدواج كنید یا نه؟ در درجه اول به تیپ شخصیتی خود شما بستگی دارد كه خودتان از لحاظ شخصیتی در كدام گروه قرار دارید. درون گرا هستید یا برون گرا هستید. طبیعتاً افراد درون گرا دوست دارند با فردی ازدواج كنند كه مثل خودشان می اندیشند و رفتار می كنند ودرون گرا باشند و همین طور افراد برون گرا دوست دارند با فردی ازدواج كنند كه مثل خودشان برون گرا باشند. البته برخی از افراد درون گرا و برون گرا ترجیح می دهند تا با فردی ازدواج كنند كه از لحاظ تیپ شخصیتی، نقطه مقابل آنها بوده و بدین وسیله می خواهند مقداری تیپ شخصیتی و درون گرایی و برون گرایی خود را تعدیل كنند.

4. در این كه هر فردی با تیپ شخصیتی مشابه خودش راحت تر زندگی می كند و كنار مي آيد، تردیدی نیست. اما آیا یك فرد درون گرا می تواند با فرد برون گرا ازدواج كند یا نه؟ پاسخ به این سؤال نیاز به بررسی بقیه عوامل و فاكتورهای شخصیتی افراد دارد. بنابراین در پاسخ به این سؤال می توان گفت كه این گونه ازدواج ها نه مطلقاً جایز و نه به كلی ممنوع است، البته نباید از نظر دور داشت كه بر فرض مجاز بودن این نوع ازدواج، طبیعتاً ایجاد كشمكش و تضاد سلیقه ای در این دو طیف افراد وجود دارد چرا كه هر یك چیزی را می پسندد كه دیگری آن را نمی پسندد، بنابراین اگر زن و شوهر به یك حد مشتركی قانع نباشند و در مسائل به توافق نرسند، پیدایش تنش و اختلافات زناشویی و خانوادگی دور از انتظار نخواهد بود.

5. اعتقاد ما بر این است كه تنها می توانید با كسی ازدواج كنید كه با شما بیشترین تناسب و همخوانی را در معیارهای اساسی ازدواج داشته باشد، یكی از تناسب مهم در ازدواج، تناسب در تیپ شخصیتی و خصوصیات روانی است، برای اطلاع از آن می توانید به همراه فردی كه قصد ازدواج با او را دارید، به روانشناس باتجربه ای مراجعه كنید تا با اجرای برخی تست های روانشناسی از جمله تست شخصیت از میزان تناسب خود آگاه گردید.

بنا بر این نباید تنها به جذابیت خاص تیپ های شخصیتی نگاه كنید، بلكه باید به بیشترین تناسب، مطابقت و همخوانی بنگرید تا ازدواج موفقی داشته باشید. 

چه كنم؟
حجاب كامل تعريف دارد. بايد با استناد به منابع اسلامی، مؤلفه هاي حجاب كامل را براي خود استخراج نمایید. بعد از شناخت نسبی از مولفه هاي حجاب كامل بايد ...

پسری هستم 25 ساله و مذهبی و می خواهم ازدواج كنم. ولی علی رغم جستجوی زیاد دختری كه حجاب را كاملا رعایت كند پیدا نمی كنم و زمان در حال گذر است. چه كنم؟

به عنوان دانش آموخته حوزه علميه و كارشناس ارشد روان شناسي توجه شما را به نكات ذيل جلب مي نمايم:

الف) حجاب كامل تعريف دارد. بايد با استناد به منابع اسلامی، مؤلفه هاي حجاب كامل را براي خود استخراج نمایید. بعد از شناخت نسبی از مولفه هاي حجاب كامل بايد به اين نكته توجه نماييد :حجاب كامل مانند ايمان كامل داراي مراتب است.  مقوله هاي مذهبی از صفر تا صد قابل درجه بندي مي باشند. در روايات اسلامي يه ايمان نگرش سفيد و سياه نداشته اند و آن را در طيف و پيوستار نگريسته اند، مثلا درجه ايمان حضرت ابوذر در حد نه بود. يك درجه از حضرت سلمان پايين تر بود. با اين وصف دختري كه حجابش در حد 99 يا 98 يا حتي 90 است ،مي توان دختري با حجاب اسلامي دانست و باقي مانده درجات را بعد از ازدواج به تدريج به او آموزش داد و يا حتي در حد مقدورات شرعي با آن كنار آمد. البته این مطلب منافاتي با ازدواج شما با صد كامل ندارد، ولي بحث جايي است كه از يك سو صد كامل پيدا نمي شود و از سوي ديگر ازدواج ضرورت پيدا كرده است.

ب) از نظر روانشناسي در برخي موارد اين رويكرد ايده آل نگرانه به انتخاب همسر بر خلاف ظاهر خداپسندانه اش باطني بس غير خداپسندانه دارد. كمال گرايي منفي يكي از ويژگي افراد مبتلا به وسواس فكري مي باشد. فرد كمال گراي منفي در بسياري از امور از جمله انتخاب همسر مته به خشخاش مي گذارد. همواره خواهان كمال هر چيزي مي باشد. چه بسا ملاك كمال گرايانه از ملاك اسلامي فراتر رفته و فرد بي توجه به غير عقلاني بودن ملاك ها آن  را صد درصد مطابق شرع بداند. شرع و عقل منافاتي با هم ندارند.اگر چيزي عقلا امكان وقوع نداشته باشد، قطعا شرع خواهان آن نمي گردد.

وسواس فكري همان طور كه از نامش پيداست، از وسوسه شيطان مي آيد . شيطان در قالب خير خواهي و خداخواهي فرد را روز به روز از  معتقدات مذهبي دورتر مي نمايد. قطعا اگر جستجوي شما طولاني گردد و حالت فرسايشي به  خود بگيرد، كم كم  نسبت به اصل آن،يعني نسبت به اصل دين بدبين مي گردید. همين نقطه شروع برخي سقوط ها مي گردد. شيطان با وسوسه  افكار وسواسي، فرد را در كوتاه مدت یا ميان مدت به زانو در مي آورد و ..

ج. فرض بگيريد به يك دختر با حجاب كامل دست يافتيد، قطعا مي دانيد كه اين ملاك به تنهايي كافي نيست . بايد به محك ساير ملاك هاي انتخاب همسر بپردازید. اگر در آن ها هم دچار كمال گرايي احتمالي گرديد،به سر خانه اول تان بازگشت مي كنيد. به احتمال زياد بايد دست از ملاك هاي كمال گرايانه تان برداريد يا اين كه بي خيال ازدواج گرديد.

در ميان مراجعان حضوري دختران با حجاب كاملي ديده ام كه حفظ حجاب شان نه در راستاي مراعات تعاليم شرع، بلكه در راستاي روحيات وسواس گونه و كمال گرايانه بوده است. زندگي با دختران با حجاب كامل، ولي بدون سلامت روان نسبي بسيار دشوار است.

بهتر است در همه ملاك هاي انتخاب همسر به دنبال تأمين نسبي آن ها از جانب دختر باشيد، مثلا اگر دختري به حجاب اعتقادي نسبتا كامل داشت و در عمل هم نزديك به صددرصد به آن ملتزم بود، دختر صلاحيت ازدواج را دارد. بعد از ازدواج نيز مي توان به مرور برخي نقصان هاي احتمالي را پوشش داد يا اين كه با امر به معروف روانشناسانه و جذاب باقي ماجرا را به خود او سپرد.

آیا در ازدواج قد، میزان تحصیلات، فامیل یا غریبه مطرح است؟
بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد...

آیا در ازدواج  قد ، میزان تحصیلات،  فامیل یا غریبه مطرح است؟

 در رابطه با سوالي كه داريد لازم است به نكات زير توجه كنيد:

الف) ميزان تحصيلات و ازدواج:

بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات  هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد. معمولا نوع نگرش، نحوه رفتار، سخن گفتن و معاشرت كسي كه داراي مقطع تحصيلي عالي است با كسي كه داراي تحصيلات بسيار كم است، فرق ميكند. همين تفاوتها ميتواند زمينه عدم تفاهم و اختلاف را فراهم كند.

البته لازم است تاكيد كنيم كه:

 1. هماهنگي در تحصيلات جزو ملاكهاي درجه دوم در ازدواج است يعني اگر زن و شوهر به لحاظ جهان بيني، فكري، ويِژگيهاي شخصيتي و خانوادگي هماهنگ باشند، اختلاف كم يا متوسط در ميزان تحصيلات مشكل جدي بوجود نميآورد.

 2. اگر اختلاف تحصيلي آن قدر زياد باشد كه در نوع جهانبيني،  نحوه رفتار ، سخن گفتن و  و يژگيهاي روحي طرفين تاثير بگذارد در آن صورت احتمال بروز اختلاف زياد است  مثلا اگر زن پزشك باشد و مرد داراي تحصيلات ابتدايي يا راهنمايي باشد معمولا زندگي زناشويي آنها دچار ناسازگاريهايي ميشود. ممكن است در چنين شرايطي بالا بودن تحصيلات زن موجب بوجود آمدن احساس حقارت در مرد شده و به حس اقتدار طلبي او لطمه وارد شود يا اينكه زن در مجالس و محافل از آداب معاشرت، از طرز صحبت و برخورد همسر كم سوادش و ... رنج ببرد. در نتيجه طبق اين شرايط امكان دارد تدريجا شعلههاي اختلاف نمايان شود.

 3. با توجه به فرهنگ ايراني احتمال اختلاف بيشتر در مواردي است كه زن تحصيلات عالي و مرد تحصيلات كم يا متوسط داشته باشد و الا اگر مرد تحصيلات عالي و زن تحصيلات متوسط داشته باشد احتمال اختلاف كم خواهد بود.

ب) قد:

تناسب در قد و ظاهري جسمي نيز جزو معيارهاي درجه دوم است.  در مورد كوتاهي يا بلندي قدي در ازدواج نميتوان حكم قطعي و كلي صادر كرد. اين مساله بيشتر به نظر طرفين بستگي دارد. طرفين بايد بررسي كنند كه كوتاهي يا بلندي قد همسرش چقدر براي او اهميت دارد؟ اگر كوتاهي يا بلندقدي همسر، براي فرد بسيار مهم باشد، بايد تلاش كند كه در انتخاب همسر علاوه بر ساير معيارها، قد طرف مقابل را نيز مورد توجه جدي قرار دهد. مثلا مردي را تصور كنيد كه  شديدا علاقه به داشتن همسري قد بلند دارد و اين مسئله بسيار براي او با اهميت است  اگر چنين مردي با زن كوتاه قد ازدواج كند، در آينده هنگام ديدن زنان بلند قد ممكن است فكرش مشغول شده و  دچار حسرت گردد و بالاخره  زنش را با آن ها مقايسه نمايد، چنين مسائلي زمينه ناراحتي و ناسازگاري را فراهم ميكند و ممكن است ناخواسته موجب اختلافاتي در زندگي زناشويي شود.

ج ) مسئله فاميل يا غريبه بودن :

در مورد فاميل يا غربيه بودن بايد گفت آنچه در اينجا مهم بوده و اصل است، هماهنگي دختر و پسر به لحاظ تعصبات فكري و همچنين هماهنگي خانوادگي طرفين به لحاظ فرهنگي و اقتصادي است. اگر طرفين در اين زمينهها هماهنگي بيشتري داشته باشند، براي ازدواج متناسبند و فرقي نميكند فاميل يا غريبه باشند.

بهتر است به اين نكته نيز توجه داشته باشيم كه هر چند در بين افراد فاميل احتمال هماهنگي فرهنگي بين خانواده ها زياد است ولي با اين وجود اگر احيانا خانواده دختر غير فاميل به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ باشند، بر خانواده دختر فاميلي كه به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ نيستند، ترجيح دارد و مناسب است با خانوادهاي وصلت صورت گيرد كه بين آن ها هماهنگي بيشتري باشد.

در ضمن در مورد ازدواج با افراد فاميل مخصوصا اگر فاميل خيلي نزديك باشد، مشاوره ژنتيك را فراموش نكنيد. زيرا در چنين ازدواجهاي فاميلي احتمال معلوليتهاي جسمي و ذهني در فرزندان  وجود دارد. لذا بهتر است با مشاوره ژنتيك از بروز بيماريهاي احتمالي پيشگيري شود.

آیا من می تونم خوشبخت بشم؟
به نظر می رسد قبل از این كه به خواستگارتان علاقه مند گردید و اندیشه ازدواج با او را در سر بپرورانید، باید چند مسئله را برای خود روشن كنید . تا آن مسائل روشن ...

بنده یك دختر بیست ساله هستم كه مدت دو سال هست خواستگاری دارم كه دارای همسر هست. ولی چون بچه دار نمی شوند قصد تجدید فراش داره. من هم در مدت این دو سال با خلق و خوی این آقا آشنایی پیدا كردم و بگید نگید بهش علاقه دارم. هر چند می دونم از لحاظ شرعی اشكالی نداره، ولی آیا به نظر شما این مرد قابل اعتماد هست؟ و آیا من می تونم خوشبخت بشم؟ استخاره هم كردم خوب بود. ولی وقتی خوب فكر می كنم باز هم مردد می شوم.تو رو خدا راهنماییم كنید؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. به نظر می رسد قبل از این كه به خواستگارتان علاقه مند گردید و اندیشه ازدواج با او را در سر بپرورانید، باید چند مسئله را برای خود روشن كنید . تا آن مسائل روشن نگردد ، مجاز به ازدواج با او نیستید. اولین مسئله، تكلیف همسر اول این آقا می باشد، به این صورت كه هنوز معلوم نیست كه وضعیت همسر او چگونه می شود ،یعنی این كه آیا او را طلاق خواهد داد و یا این كه او را نگه داشته و همسر دیگری در كنار او اختیار خواهد كرد.

2. اگر او بخواهد همسرش را نگه دارد و می خواهد شما را  كنار همسرش به عنوان همسر دوم اختیار كند، باید از آسیب های احتمالی زندگی با هوو و نیز نگاه اطرافیان و حرف و حدیث های آنان آشنا باشید . ببینید كه آیا می توانید با مشكلات آن كنار بیایید یا نه؟ خود را برای مقابله با مشكلات آماده گردانید. طبیعتاً اگر نتوانید با مشكلات زندگی با هوو كنار بیایید، در زندگی روی آرامش و خوشبختی را نخواهید دید . زندگی پر از استرس و تنش و درگیری با هوو و شوهرتان را تجربه خواهید كرد.

حال اگر ازدواج شما پنهانی و بدون اطلاع همسر اول صورت گرفته باشد ، مشكلات شما شدیدتر نیز خواهد شد و زندگی برای تان جهنم می گردد، چون این واقعه نمی تواند برای همیشه مخفی بماند . بالاخره روزی برملا  و آشكار خواهد شد و آرامش را از زندگی شما می ربایاند. از این رو توصیه می شود كه واقع بینانه به آسیب های این نوع ازدواج بنگرید . از تصمیم گیری عجولانه و احساسی در این مورد بپرهیزید.

3. اگر او همسرش را طلاق دهد، می تواند به صورت رسمی به خواستگاری شما بیاید . خانواده شما را در جریان قرار دهد . شما نیز در این صورت، می توانید او را به عنوان یك گزینه برای ازدواج و انتخاب همسر در نظر بگیرید . در باره او به تحقیق و بررسی دقیق بپردازید. در صورت برخورداری او از ملاك ها و معیارهای مناسب و موافقت خانواده تان، می توانید او را به همسری انتخاب كنید ،ولی قبل از آن باید مطمئن گردد كه او همسرش را كاملاً طلاق داده است و قصد رجوع مجدد ندارد . نیز با انجام آزمایشات پزشكی، مطمئن گردید كه توانایی بچه دار شدن را دارد ،چون احتمال عدم باروری در او وجود دارد .به همین خاطر نمی توان در این زمینه همه تقصیرها را به گردن همسر اول او انداخت ،مگر این كه دلیل متقن و قابل قبولی در كار باشد.

4. توجه داشته باشید كه تا وضعیت همسر او مشخص نگردد، مجاز به ارتباط پنهانی با آن آقا تحت هیچ شرایطی نیستید ، چرا كه معمولاً در روابط دختر و پسر، پیش از ازدواج آسیب های فراوانی نهفته است . مهم ترین آن ها ضعيف شدن حس اعتماد، وابستگی روانی(علاقه افراطی)، بدبینی و سؤظن، اتلاف عمر و وقت، انحراف اخلاقی، آبروریزی و... است . علاقمندی فعلی شما به او می تواند ناشی از آشنایی دو ساله شما باشد كه به هیچ وجه مطلوب نیست . ممكن است علاقه به وجود آمده، موجب كوري چشم و كري گوش شما گردد . واقعیت ها را آن گونه كه هست نبینید، چون تجربه نشان داده عشق و علاقه ناشي از احساسات و هيجانات، غالباً باعث می شود كه بسياري از عيوب، نقايص و ضعف ها طرف از ديد انسان، مخفي و پوشيده بماند . در نتيجه در كسب موفقيت در امر مهم و حياتي ازدواج، نقش منفي بازي كرده ، بلكه به جاي موفقيت، شكست را نصيب فرد می گرداند. طبيعي است پس از فروكش شدن شور و التهاب عشق، آرام آرام عقل خفته بيدار شده و به تدريج بيدادگريها آغاز ميگردد.

5. نكته دیگری كه در این جا با اهمیت است ،نظر خانواده شما و اطرافیان تان با این گونه ازدواج هاست ،چون در صورت مخالف آن ها، مشكلاتی برای شما ایجاد می شود، بنا بر این باید پیش از هر چیز، نظر آنان را جویا شوید . نیز مواظب باشید تا عشق و علاقه شما به خواستگارتان و آن آقا شدید نشود.

6. به نظر می رسد  استخاره ای كه  گرفته اید، صحیح نباشد، چون جایگاه و مورد استخاره، تنها بعد از تحقيق و بررسي و مشورت و  هنگام تحيّر و سرگردانی است.

وقتی انسان بعد از تحقیق، تأمل و مشورت نتوانست تصمیم بگیرد و همچنان حیران و سرگردان است،  جای استخاره است . بدون شك چنین استخاره‏ای می‏تواند مفید و راهگشا باشد. تا این حد استخاره خوب است. اما اینكه استخاره ملاك قضاوت قرار گیرد و در امر مهمی مثل ازدواج، بدون تحقیق و مشورت به استخاره تمسك شود، به طور قطع نمیتوان به آن اكتفا نمود . باید قبل از ازدواج، تحقیق و مشورت با افراد مورد اطمینان را مقدم بر استخاره كرد.

7.  ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزای اصلی و اساسی آن، زن و مرد می باشند . هر قدر بین این اجزا و عناصر هماهنگی، تناسب و سنخیت بیش تری باشد. آن پیوند استوارتر، مستحكم تر، پرثمرتر و لذت بخش تر خواهد بود. علت اساسی بیش تر ناهنجاری ها و ناسازگاری های زندگی زناشویی، عدم تناسب و ناهماهنگی بین زن و شوهر است، بنا بر این شناخت اموری كه موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است ،ضروری و لازم می باشد. به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موكول كرد، بنا بر این توصیه می شود قبل از اینكه فكر و ذهن خود را متوجه ازدواج با آن فرد نمایید، با مطالعه كتاب های ازدواج و انتخاب همسر، اطلاعات خود را در زمینه ملاك های انتخاب همسر مناسب، افزایش دهید . آن گاه هر موردی را كه برای ازدواج در نظر گرفتید، او را با معیارهای ازدواج مطابقت دهید . تنها در صورت تناسب و همخوانی لازم، قصد ازدواج نمایید.

صفحه‌ها