۱۳۹۶/۰۳/۱۰ ۱۲:۰۲ شناسه مطلب: 95733
خداي متعال فرمود:
"آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ"(1)
يعني: پيامبر به آنچه از سوي پروردگارش بر او نازل شده ايمان دارد و همه مؤمنان (نيز) به خدا و فرشتگان و كتابها (ي آسماني) و فرستادگانش ايمان دارند (و ميگويند:) ما ميان هيچ يك از پيامبران او فرق نميگذاريم (و به همگي ايمان داريم) و گفتند: ما (نداي حقّ را) شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا! آمرزش تو را (خواهانيم) و بازگشت (ما) به سوي توست.
آيه شريفه، در مقام بيان تفاوت مرتبت ميان رسولان و پيامبران الهي نيست.
البته ظرفيت وجودي انبياء و شرافت شان نسبت به يكديگر متفاوت است و در اين ميان مقام شامخ رسول خدا(ص) ممتاز مي باشد كه اين بحث در جاي خود بررسي شده است.
و اما اين كه آيه به اعتراف گروهي بر عدم تفاوت ميان پيامبران اشاره مي كند، سخن مومنان است كه در ايمان به خدا و پذيرش برنامه هاي هدايت و وحي و تبليغ ميان پيامبران فرقي قايل نمي شوند.
ابتداي آيه شريفه به ايمان و اعتراف پيامبر(ص) به آنچه از طرف خداي متعال بر او نازل شده اشاره مي كند و سپس سخن مومنان است به اين كه اگر انسان ايمان به خداي متعال داشته باشد، از اين رو ميان انبياء الهي در كيفيت هدايت و برنامه هاي سعادت فرقي نمي گذارد، زيرا مي داند همه آنها فرستادگان حق اند و از جانب خود سخني نمي گويند.
مومنان مثل كافران نيستند كه خداي متعال در توصيف شان بيان كرد:
"إِنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ ..." (2)
كساني كه خدا و پيامبرانش را انكار مي كنند و مي خواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند، و مي گويند: به بعضي ايمان مي آوريم، و بعضي را انكار مي كنيم و ميخواهند در ميان اين دو، راهي براي خود انتخاب كنند.
در هر حال آيه شريفه در عين حالي كه به شان نزولي اشاره دارد، در مقام بيان تساوي در مراتب يا سعه وجودي همه انبياء با هم نيست.
در عين حال مناسب است بياني كوتاه از بعضي از تفاسير در باره شان نزول اين آيه نقل شود.
1. پس از آن كه خداوند وجوب نماز و زكات و احكام شرعيه و سرگذشت پيامبران را بيان كرد سوره را به بيان عظمت خدا و تصديق پيامبر(ص) خاتمه مي دهد.
"آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ" محمد(ص) آن چه را از طرف پروردگارش در اين سوره و غير اين سوره فرود آمده است، باور دارد.
"وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ" و تمام افراد مؤمنين خدا را باور دارند به اين كه ذات خدا و صفات او را اثبات كرده شبيه را از او نفي كرده و از هر چيزي كه سزاوار خدا نيست پاكش مي دانند.
"وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ" و به فرشتگان و اين كه آن ها معصوم و پاكيزه اند و به قرآن و هر كتابي كه از طرف خدا نازل شده و به تمام پيامبران به عنوان حق و راست (ايمان دارند) "لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ" مؤمنين مي گويند ما فرقي ميان پيامبران نگذاشته همه را باور داريم و مانند يهود و نصاري نيستيم كه برخي را قبول داشته و بعض ديگر را منكر باشيم.(3)
2. اين جمله(آيه) شريفه تا آخر آيه از خصوصيّات و صفات مؤمنين است، و گويي كه جدايي نگذاشتن در ميان رسل، صفتي است از صفات باطني آن ها، يعني همه مؤمنين ايمان دارند به كتب إلهي و رسولان او، در حالي كه در باطن و از قلب معتقد و گويا هستند كه فرق نمي گذاريم ميان رسولان
آري، شخصي كه مؤمن به خداوند متعال است، همه انبياء و رسولان الهي را وابسته به خداوند متعال و از جانب او مي داند، و در اين جهت تعصّبي از خود در باره بعضي از آنان نشان نداده، و نسبت به بعضي ديگر اهانت و كم اعتنايي نخواهد داشت، زيرا رسول خدا خود استقلالي نداشته، و تجليل او به دليل توجّه و تعظيم پروردگار متعال است.(4)
البته در آيه 253 بقره به تفاوت مقامي آنها اشاره كرده است:
تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلي بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنا عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ
بعضي از آن رسولان را بر بعضي ديگر برتري داديم برخي از آنها، خدا با او سخن ميگفت و بعضي را درجاتي برتر داد و به عيسي بن مريم، نشانههاي روشن داديم و او را با «روح القدس» تأييد نموديم (ولي فضيلت و مقام آن پيامبران، مانع اختلاف امتها نشد.)
پي نوشت ها:
1. سوره بقره، آيه 285.
2. سوره نساء، آيه 150.
3. گروه مترجمان، ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن شيخ طبرسي، تهران، انتشارات فراهاني، سال 1360 ه ش، چاپ اول، ج3، ص 214.
4. مصطفوي حسن، تفسير روشن، تهران، انتشارات مركز نشر كتاب،سال 1380 ه ش، چاپ اول، ج4، ص 53.