۱۴۰۴/۰۷/۰۵ ۰۹:۳۰ شناسه مطلب: 100756
پرسش:
آیا در روایات برای دفاع از خاک و وطن در مقابل دشمن، ارزش و فضیلتی بیان شده است؟
پاسخ:
در برخی روایات به دفاع از وطن توصیه شده است و اجر و فضایلی هم برای آن بیان کردهاند؛ از سوی دیگر، برخی احادیث گرچه بهصراحت به این مطلب نپرداختهاند، از آنها لزوم دفاع از وطن برداشت میشود؛ ازاینرو در پاسخ به پرسش طرحشده، نمونهها و شواهدی از هر دو دسته آورده میشود.
الف) گونهشناسی روایات دفاع از وطن
گونۀ اول، روایاتی است که بهصراحت درباره دفاع از وطن سخن گفتهاند. در این آیات و روایات، کسانی که در دفاع از وطن خود سستی میکنند، سرزنش شدهاند. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَیَمْقُتُ الْعَبْدَ یُدْخَلُ عَلَیْهِ فِی بَیْتِهِ فَلَا یُقَاتِلُ: خداوند دشمن میدارد کسی که به خانۀ او حمله کنند، ولی او با آنها مقابله و نبرد نکند» (1).
بر اساس این روایت، کسی که از وطن خود دفاع نکند، مورد غضب الهی است؛ پس مفهوم مخالف آن این است که اگر کسی از وطن خود در برابر تهاجم دشمن دفاع کند، محبوب خداوند است.
خداوند متعال نیز دراینباره می فرماید: ﴿إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُون﴾: خداوند تنها شما را از دوستی با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانههایتان بیرون کردند و یا به بیرونراندن شما کمک کردند. و هرکس با آنها دوستی کند، ظالم و ستمگر است (2).
امیرمؤمنان (علیه السلام) وقتی سستی کوفیان در دفاع از شهر انبار را دیدند، خطاب به آنها فرمودند: «أَلَا وَ إِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَکُمْ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ فَوَ اللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا فَتَوَاکَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیْکُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِکَتْ عَلَیْکُمُ الْأَوْطَان: گاه باشید، من شب و روز، پنهان و آشکار شما را به مبارزه با این قوم [معاویه و لشکریانش] دعوت کردم و گفتم پیش از آنکه با شما بجنگند، با آنها نبرد کنید. به خدا سوگند، هر ملّتی در خانهاش مورد هجوم دشمن قرار گیرد، ذلیل خواهد شد و برای نبرد با دشمن باید به بیرون از مرزها شتافت؛ ولی شما سستی کردید و دست از یاری برداشتید، تاآنجاکه دشمن پیوسته به شما حمله کرد و سرزمین شما را مالک شد» (3). امام (علیه السلام) کوفیان را به دلیل دفاعنکردن از وطن و اجازه ورود دشمن به آن، سرزنش میکنند؛ بنابراین کسی که از وطن خود دفاع کند، افزون بر اینکه ذلیل و خوار نخواهد شد، از سوی امامش نیز سرزنش نمیشود.
آن حضرت بعد از حملۀ ضحاک بن قیس از فرماندهان معاویه به مکه، خطاب به کوفیان فرمودند: «... وَ لَا یُدْرَکُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدِّ أَیَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِکُمْ تَمْنَعُونَ: حق جز با تلاش و کوشش به دست نمىآید؛ شما که از خانۀ خود دفاع نمیکنید، چگونه از خانه دیگران دفاع میکنید؟» (4) امام (علیه السلام) در این روایت نیز کوفیان را به دلیل دفاعنکردن از وطن، مقابلهنکردن با دشمن و یاری مسلمانان در حفاظت از سرزمین مکه، سرزنش میکند.
ب) گونهشناسی روایات دوستداشتن وطن
گونۀ دوم از روایات، احادیثی است که گرچه بهصراحت توصیهای به دفاع از وطن نکردهاند، یا به بیان اهمیت حب وطن پرداختهاند که به طور بدیهی لازمۀ اثبات حب وطن، دفاع از آن در مقابل دشمنان است؛ یا به برخی ویژگیهای وطن مناسب و نیکو مانند امنیت اشاره کردهاند که لازمه آنها نیز دفاع از وطن برای حفظ امنیت است.
امیرمؤمنان (علیه السلام) میفرماید: «مِنْ کَرَمِ الْمَرْءِ بُکَاهُ عَلَى مَا مَضَى مِنْ زَمَانِهِ وَ حَنِینُهُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ حِفْظُهُ قَدِیمَ إِخْوَانِهِ: از بزرگوارى انسان این است که بر زمان سپرىشدهاش بگرید، به وطنش علاقهمند باشد و دوستان قدیمیاش را حفظ کند» (5).
بر اساس این روایت، از نشانههای علاقهمندی به وطن، دفاع از آن در برابر تهاجم دشمنان است؛ پس این دفاع، نشانه بزرگواری و کرامت انسانی است.
همچنین امیرمؤمنان (علیه السلام) در تأثیر حب وطن فرمودند: «عُمِّرَتِ الْبُلْدَانُ بِحُبِّ الْأَوْطَانِ: با حُب و دوستی شهرها، وطن آباد میشود» (6). به طور بدیهی، یکی از نشانههای حب و دوستی وطن، محافظت از آن در برابر دشمنان است؛ پس یکی از برکات دفاع از وطن، آبادانی آن است.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) نیز دراینباره فرمودند: «لا خَیرَ... فی الوَطَنِ إلاّ مَع الأمنِ و السُّرورِ: خیرى در وطن مگر با امنیّت و شادمانی نیست» (7). آنچه سبب حفظ امنیت وطن میشود، محافظت از آن در برابر حملات دشمن است.
در روایتی از امیرمؤمنان (علیه السلام) نیز آمده است: «شَرُّ الْأَوْطَانِ مَا لَا یَأْمَنُ فِیهِ الْقُطَّانُ: بدترین وطنها، وطنى است که ساکنانش امنیّت و آسایش نداشته باشند» (8).
برای اینکه وطن انسان به بدترین وطنها تبدیل نشود و امنیت آن همواره حفظ شود، چارهای جز حفاظت از آن در برابر دشمنان وجود ندارد؛ پس باید گفت دفاع از وطن، سبب حفظ آن از شرور میشود.
حتی در روایت دیگری که به معصوم نسبت داده میشود، آمده است: «حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الاْیمانِ: دوستداشتن وطن، از ایمان است» (9). بر اساس این روایت، اگر حب وطن نشانۀ ایمان است و دفاع از وطن، علامت حب و دوستی آن است، به طریق اولی دفاع از وطن، نشانۀ ایمان است.
نتیجه:
برخی روایات، دفاع از وطن را ارزش برشمردهاند و به فضایلی نیز برای آن اشاره کردهاند؛ از جمله: محبوب خداشدن، مورد سرزنش امام قرارنگرفتن و دوری از ذلت. برخی روایات نیز با وجود تصریحنکردن به ارزشها و فضایل دفاع از وطن، به برخی آثار اشاره میکنند؛ از قبیل کرامت انسانی، آبادانی شهرها، حفظ امنیت و تقویت ایمان. همچنین از بررسی روایات مشخص میکند گرچه دفاع از وطن در برابر تهاجم دشمنان، موضوعی فطری و ذاتی است و حتی حیوانات هم از لانه و آشیانه خود دفاع میکنند، اما آنچه بر فضیلت و ارزش این دفاع میافزاید، این است که دفاع از وطن با هدف دفاع از دین و گسترش و توسعۀ اسلام انجام شود؛ یعنی فقط برای آب و خاک جهاد نکند، بلکه ارزشهای دینی را مدنظر داشته باشد.
پینوشتها:
1. محمد بن حسن طوسى؛ تهذیب الأحکام؛ محقق/ مصحح: حسن الموسوی خرسان؛ چ 4، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق، ج 6، ص 157.
2. ممتحنه: 9.
3. محمد بن یعقوب کلینى؛ الکافی؛ محقق/ مصحح: علىاکبر غفاری و محمد آخوندى؛ چ 4، تهران: دارالکتب الإسلامیه، [بیتا]، ج 5، ص 4.
3. محمد بن حسین شریف الرضی؛ نهجالبلاغه؛ محقق/ مصحح: صبحی صالح؛ قم: هجرت، 1414 ق، خطبه 19.
4. محمد بن على کراجکى؛ کنز الفوائد؛ محقق/ مصحح: عبدالله نعمه؛ قم: دارالذخائر، 1410 ق، ج 1، ص 94.
5. حسن بن علی ابنشعبه حرانى؛ تحف العقول؛ محقق/ مصحح: علىاکبر غفاری؛ چ 2، قم: جامعه مدرسین، 1404 ق، ص 207.
6. محمد بن علی ابنبابویه؛ من لا یحضره الفقیه؛ محقق/ مصحح: علىاکبر غفاری؛ چ 2، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413 ق، ج 4، ص 370.
7. عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى؛ غرر الحکم و درر الکلم؛ محقق/ مصحح: سیدمهدى رجائى؛ چ 2، قم: دارالکتاب الإسلامی، 1410 ق، ص 410.
8. عباس قمی؛ سفینة البحار؛ قم: اسوه، 1414 ق، ج 8، ص 525.