یاعلی

"يا علي" گفتن به هنگام برخاستن نوعي توسل به علي بن ابيطالب(ع) است

"يا علي" گفتن به هنگام برخاستن نوعي توسل به علي بن ابيطالب است كه محبوب خدا و رسول بوده ؛ خدا ما را به پذيرش امامت و هدايتگري او و اطاعت مطلق از او در امور دنيا و آخرت به عنوان جانشين و وصي رسول خدا دعوت كرده است.

توسل به پيامبر و امامان مخالف توحيد و تعليمات دين نبوده، بلكه در راستاي توحيد و اطاعت مطلق از خدا است كه ما را به توسل و دوست داشتن و اطاعت از آنان فرا خوانده است.

اگر كسي به غير خدا ، بدون اذن و اجازه و امر خدا متوسل شود ، كارش غلط و شرك و كفر است ، زيرا كسي را مقرب درگاه خدا و واسطه شمرده كه خدا او را مقرب و واسطه ندانسته ؛ به وساطت و شفاعت او اجازه نداده ؛ بندگانش را به توسل به او فرا نخوانده است . كار مشركان از اين گونه است . آنان بت ها و الهه هاي خود را مقربان درگاه خدا مي دانستند . با توسل به آنان مي خواستند به خدا نزديك شوند ،در حالي كه بت ها و الهه ها نه جايگاهي نزد خدا داشتند و نه خدا به شفاعت و توسل بدانان فراخوانده بود ، و اين قطعا شرك و كفر است.

اگر كسي به ديگري متوسل شود و او را شريك خدا و در عرض و همرديف  خدا بداند، اين توسل  شرك و كفر و توسل جوينده  مشرك و كافر است ،مثل مسيحيان كه عيسي را خدا و يا پسر او و سومين خدا شمردند .اگر كسي پيامبر و امامان را شريك خدا و در عرض و همرديف  خدا بداند، قطعا مانند مسيحيان مشرك و كافر است. مبارزه شديد امامان با اهل غلو براي همين بود كه كسي آنان را همرديف و شريك خدا قرار ندهد.

اما  اگر به كسي به اين عنوان كه خدا او را دوست دارد و برگزيده خداست و خداوند محبوبيت و برگزيدگي را در قرآن و به زبان پيامبرش اعلام كرده و به توسل به او فراخوانده ، متوسل شود، بندگي و اطاعت خداست.

صدا كردن پيامبران و امامان با توجه به اينكه  عبد خدا و محبوب خدا هستند و به اذن خدا در جهان قدرت تصرف دارند و به اصطلاح دست خدا هستند ،  هيچ مانعي ندارد . در روايات و آيات و سيره نبوي اجازه اين نوع توسل رسيده است. وقتي ما مي گوييم يا رسول الله ، او را به عنوان ولي خدا و بنده برگزيده خدا و محبوب خدا و...صدا مي زنيم. اگر اين موارد به ادله قوي براي ما ثابت نبود، به هيچ وجه به اين شخصيت ها متوسل نمي شديم و آنان را صدا نمي زديم.

اما اين كه بسيار به علي بن ابي طالب متوسل مي شويم ،بدان جهت است كه ايشان بنده برگزيده خدا و تربيت شده پيامبر بود . خود فرموده : بنده اي از بندگان محمد هستم. (1)  اگر علي محب و محبوب خدا و پيامبر نبود ، ما به او ارادتي نداشتيم .

ما خدا را به خاطر خدايي اش و به خاطر اينكه نعمت هاي بيشمار به ما داده ،دوست داريم . پيامبر را چون بنده بر گزيده و محبوب خداست ، در مرتبه بعد از خدا و علي را چون محب خدا و رسول و محبوب خدا و رسول است ، دوست داريم. پيامبر در حق علي فرمود :« يحب الله و الرسول و يحبه الله و الرسول»(2) . اظهار ارادت به بنده و محبوب پيامبر و بنده و محبوب خدا ، اظهار ارادتي بالاتر به پيامبر و حق تعالي  است.

اما آيا دليل خاصي دارد كه  اين همه به توسل سفارش مي كنيم با اين كه خدا نياز به واسطه ندارد؟ 

 خوشبختانه اسلام و شيعه بندگان را به ارتباط مستقيم و در هر نقطه و هر زمان و هر ساعت با خدا فرا خوانده و بي نيازي به واسطه براي ارتباط برقرار كردن را فرياد مي زند. دعوت به توسل هم به معناي محتاج بودن به واسطه و بستن راه ارتباط مستقيم نيست، زيرا ما( كه بندگان را به توسل دعوت مي كنيم) و پيامبر و امامان ،هيچ گاه نگفته ايم و نفرموده اند كه هر گاه خواستيد با خدا مرتبط شويد ، از خانه و شهر خود حركت كنيد و به شهر و خانه ما بياييد و اجازه ملاقات با ما بگيريد و درحضور ما و به وساطت ما با خدا سخن بگوييد و...؛

همچنان كه خدا همه جا هست و در هر ساعت و در هر مكان و به هر زبان مي توان با خدا مرتبط شد ، پيامبر و امامان هم، چون خليفه و آيت و جلوه خدايند ، در هر زمان و در هر مكان و به هر زبان مي توانند صدا شوند و از آنان شفاعت خواسته شود . هيچ تشريفات خاص و هزينه اي ندارد .برخلاف مسيحيت يا اديان ديگر كه  بايد در اوقات معين به كليسا رفت و به محضر كشيش رسيد و او را به عنوان واسطه مخاطب قرار داد و حاجت را به او گفت تا به خدا بگويد يا به وساطت او به خدا گفت . اين بسيار محدود كننده و هزينه بردار است.

توسل شيعه  به هيچ وجه محدود كننده ارتباط مستقيم با خدا و هزينه بردار و ... نيست، بلكه عين ارتباط مستقيم با خدا  با توسل به محبوب خداست.

دين و مذهب و پيامبر و خدا به اين جهت بندگان را به توسل دعوت كرده اند تا انسان ها را متوجه دعوت كنندگان به هدايت و بندگي و دروازه هاي ورود به ساحت قرب حق و بيان كنندگان دين و... گردانند. با دعوت به توسل به پيامبر و اهل بيت ما به در خانه هدايت گران خدايي مي رويم . آنان ما را به راه رضاي خدا مي برند . از بيراهه ها باز مي دارند . ما ديگر به انسان هاي بي صلاحيت توجه پيدا نمي كنيم . دين و معارف و احكام خود را از غير اهل بيت نمي گيريم.

اما امام علي به اين جهت بيش تر مورد توجه ما واقع مي شود كه تابلوي شناسايي ما است. ديگران هم ادعاي خداپرستي و ادعاي اطاعت از پيامبر را دارند ،ولي بعد از پيامبر به در خانه ديگران رفته اند . ما با گفتن يا علي ، مرامنامه خود را اعلام مي كنيم كه خدا و پيامبر را از طريق علي و به معرفي او مي شناسيم . بعد از پيامبر به در خانه علي و اولاد علي آمده ايم . اين كار را به دستور خدا و پيامبر انجام داده ايم.

بنا بر اين جايز است به هنگام انجام كار ها بگوييم : " بحول الله و قوته "، " يا الله"، "يا قادر"  و يا بگوييم " يا علي" هر دو شعاع يك نور هستند.

پي نوشت ها

1. كافي،ج1،ص90.

2. مسند احمد، ج1 ، ص133 و ديگر كتب حديثي اهل سنت.