پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
مجموعه‌های فعّال در «زمینه‌های فرهنگی» که می‌توانند تأثیرگذاری عمیقی داشته باشند آتش به اختیار گویند.

فرق نیروهای خودسر با نیروهای آتش به اختیار چیست؟

پاسخ:

مقدمه
از سوی رهبر انقلاب، تعبیری با عنوان آتش به اختیار به جامعه سیاسی ایران ارائه شد که موجب تفاسیر و تبعات مختلفی بود:

«البتّه خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ، آتش به اختیار. البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور می‌دهد، امّا اگر چنانچه رابطه‌ی قرارگاه ‌قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش به اختیار می‌دهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس می‌کنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی‌تواند درست مدیریت کند، آنجا آتش به اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید». (1) این اظهارات و بکار بردن این اصطلاح نظامی، کلیدواژه جدیدی را در فضای میدانی ایران ایجاد کرد که برای برخی تداعی‌کننده رویکرد خودمحور، خودسر و فارق از ضوابط و قوانین مرسوم بود. برخی با این دلیل که عدم مدیریت صحیح مسئولین مرتبط و اختلال در دستگاه مرکزی، موجب شده است که ما خود به طراحی و اجرای میدانی بپردازیم، گرفتار اعمالی شدند که خلاف قانون و شرع به نظر می‌رسد. برخی دیگر انگشت اتهام را به‌سوی این و آن نشانه رفتند که آتش به اختیار به معنای خودسر بودن و تنها معیار خود را دفاع از حکومت دیدن است و آتش به اختیار فرقی با خودسری ندارد و به این شکل همه را متهم ساختند. تفاوت دقیق آتش به اختیار بودن با خودسری چیست؟

در رابطه با تعریف آتش به اختیاری و تفاوت آن با خودسری نکات ذیل قابل‌ملاحظه و تأمل است:

1. چون عبارت رهبری اصطلاحی نظامی است دلیل نمی‌شود که عنوان «آتش به اختیار» به‌عنوان یک حرکت خشن و پرخاشگرانه خیابانی و میدانیِ خودسر تفسیر شود. به‌صراحت، مخاطب و موضوع سخنان رهبر انقلاب در رابطه با آتش به اختیار بودن، نیروها و مسائل فرهنگی است:

این «آتش به اختیار» که من چندی پیش گفتم، مربوط به این مجموعه است، [یعنی] مجموعه‌های فعّال در «زمینه‌های فرهنگی» که این‌ها می‌توانند تأثیرگذاری عمیقی داشته باشند. از اوّل انقلاب هم همین‌جور بوده، الآن هم همین‌جور است. الآن هرجایی که شما یک گروه جوان را پیدا کنید -جوان متشکّل و بافکر و صاحب ذهن فعّال- که دست‌به‌کار فرهنگی می‌زنند مثلاً در یک مسجدی، در یک هیئتِ عزاداری‌ای -همین‌طور که دوستان بیان کردند-این ها می‌توانند روی جوان‌ها تأثیر بگذارند، روی محلّه تأثیر بگذارند، روی خویشاوندان تأثیر بگذارند، روی مجموعه‌های دانشجویی تأثیر بگذارند، یک حرکتی، یک عزمی، یک بینش و بینایی‌ای را در یک مجموعه‌ای به وجود بیاورند. (2) همچنین ایشان در جای دیگر تأکید کرده است:

«آتش به اختیار» به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوان‌ها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آن‌ها، کار انجام بدهند. (3)

2. آتش به اختیار ابداً به معنای قانون‌شکنی و هرج‌ومرج و نادیده گرفتن ضوابط نیست. رهبر انقلاب در این رابطه تأکید کرده است:

«آتش به اختیار، به معنای بی‌قانونی و فحّاشی و طلبکار کردن مدّعیانِ‌ پوچ‌اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست. نیروهای انقلابی بیش از همه باید مراقب نظم کشور، مراقب آرامش کشور، مراقب عدم سوءاستفاده‌ی دشمنان از وضعیت کشور و مراقب حفظ قوانین [باشند]؛ این مراقبت‌ها در درجه‌ی اوّل متوجّه به نیروهای انقلاب است که دلسوزند، علاقه‌مندند و مایل‌اند که کشور به سمت هدف‌های خود حرکت بکند». (4)

طبق این تفاسیر، فردی که خودسرانه ضوابط و معیارها را نادیده می‌گیرد، دارای یک رویکرد انحرافی و آسیب‌زننده است نه اینکه در میدان جهاد فرهنگی در حال انجام حرکتی انقلابی و شامل عبارت «آتش به اختیار» باشد. همان‌گونه که ایشان با قاطعیت انذار داده است که قرار نیست هر کس هر طور تشخیص می‌دهد و با هر شیوه‌ای، بخواهد عقلانیت، شرع، قانون و موازین را زیر پا بگذارد:

«این حرفی که من امروز زدم و از بعضی از مسئولان و سران کشور گله‌گزاری کردم، موجب نشود که حالا یک عده‌ای راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه بنده با این کار هم مخالفم. اینکه شما یک نفر را به‌عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عده‌ای راه بیفتند علیه او  شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهائی که در قم اتفاق افتاد، بنده با این‌جور کارها مخالفم. آن کارهائی که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با این‌جور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانی که می‌توانند جلوی این چیزها را بگیرند، تذکر داده‌ام. آن‌کسانی که این کارها را می‌کنند، اگر واقعاً حزب‌اللهی و مؤمن‌اند، خب نکنند. می‌بینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست. با احساسات‌شان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعار دادن‌ها کاری از پیش نمی‌برد. این خشم‌ها را، این احساسات را برای جای لازم نگه‌دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجی‌ها می‌خواستند همین‌طور بروند یک جایی، طبق میل خودشان حمله کنند که خب پدر کشور درمی‌آمد. نظمی لازم است، انضباطی لازم است، مراعاتی لازم است. اگر چنانچه به این حرف‌ها اعتنائی ندارند، آن‌ها که خب حسابشان جداست؛ اما آن‌کسانی که به این حرف‌ها اعتناء دارند و مقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند». (5)

3. معنای دقیق آتش به اختیار چیست؟

همان‌طور که در تبیین و توضیح صریح رهبری بیان گردید، مغز تعریف آتش به اختیار این است که برای کار فرهنگی منتظر و معطل دستگاه‌های کشور نباشیم. دستگاه‌های کشور یا اولویت‌ها را متوجه نشده، یا به هر دلیلی ارتباط خود را با داوطلبان و فعالان عرصه فرهنگی از دست داده است، لذا اگر در محیط مدرسه، دانشگاه و محل کار، مسجد و محله و هر محیط دیگری در جامعه، زمینه کار فرهنگی و جامعه‌ساز وجود دارد، باید به میدان رفت. این مسئله هم اتفاق جدیدی نیست، بلکه بر آن تأکید شده است. برای نمونه بخش بزرگی از رشد و تدوین مناسبات فرهنگی تشیع، خارج از نهادها و سازمان‌های سیاسی و حکومتی ریشه گرفته و پیشرفت داشته است. مگر برپایی مجالس تحول بخش و مؤثر دهه محرم و ... منتظر حکومت و نهادها و سازمان‌ها مانده است؟ مگر بانیان عظیم‌ترین هیئات و مساجد و مدرسه‌سازان و ... منتظر دستور و تصمیم و حرکت ادارات و سازمان‌ها شده بودند؟ بخش بزرگی از رویدادهای فرهنگی توسط نیروهایی شکل‌گرفته و بنیان‌گذاری شده است که کاملاً خودجوش و آتش به اختیار عمل کرده‌اند.

نتیجه
اساساً با تعریف دقیق آتش به اختیاری، تفاوت آن با خودسری مشخص می‌شود. بهترین تعریف هم تعریف مبدع این اصطلاح سیاسی یعنی رهبر انقلاب است که ایشان به‌صراحت، موضوع این عنوان را کار فرهنگی دانسته و چنین رویکردی را فارغ از شرایط و ضوابط که مهم‌ترین آن قانون و شرع است نمی‌پذیرد. نیروی خودسر، کاری به معیارهای عقلی و شرعی و قانونی ندارد و فارغ از موازین، هرگونه که دوست دارد عمل می‌کند اما این عنوان به معنای فعالیت خودجوش و معطل دستگاه‌ها نماندن اما بر طبق موازین است.

کلمات کلیدی

آتش به اختیار، مقام معظم رهبری، کار فرهنگی، نیروهای خودسر. 

پی‌نوشت‌ها:
1. خامنه‌ای علی، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، خامنه‌ای دات آی آر، 17 خرداد 1396، https://khl.ink/f/36775.

2. خامنه‌ای علی، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، خامنه‌ای دات آی آر، 1 خرداد 1398، https://khl.ink/f/42633.

3. خامنه‌ای علی، خطبه‌های نماز عید فطر، خامنه‌ای دات آی آر، 5 خرداد 1396، https://khl.ink/f/37002.

4. خامنه‌ای علی، خطبه‌های نماز عید فطر، خامنه‌ای دات آی آر، 5 خرداد 1396، https://khl.ink/f/37002.

5. خامنه‌ای، علی، بیانات در دیدار مردم آذربایجان‌ شرقی، خامنه‌ای دات

آی آر، 28 بهمن 1391، https://khl.ink/f/22042.