پرسش:
انتظار ما از قرآن این است که درباره حقایق علمی به شکل دقیق صحبت کنه، اما وقتی آیه 14 سوره مؤمنون درباره مراحل شکلگیری جنین رو خوندم، تعجب کردم که قرآنی که قرار بود معجزه جاودان و جامع همه علوم و فنون باشه، چطور اینقدر ناقص و غلط، مباحث علمی رو توضیح داده! بیخود نیست میگویند با آمدن علم، جایی برای دین باقی نمیماند.
پاسخ:
مقدمه:
نسبت علم و دین، از دیرباز ذهن متفکران را به خود مشغول ساخته است. این بحث، از سویی با مسئله انتظار بشر از دین مرتبط است و از سویی با شیوه تفسیر متون دینی. با عنایت به اینکه پرسش حاضر ناظر به دیدگاه قرآن درباره مراحل شکلگیری جنین است، در ادامه سعی میشود با تأکید بر این مطلب، در قالب چند نکته به بررسی این مباحث بپردازیم.
نکته اول:
در تفسیر و ارزیابی آیات قرآن و داوری درباره نسبت علم و دین، ابتدا لازم است انتظار خود از قرآن را مشخص کنیم. تنظیم انتظار خود از قرآن، به شیوههای مختلفی انجام میشود. یکی از آنها، استفاده از رویکرد پدیدارشناسانه و مراجعه به خود قرآن است تا از این طریق، مشخص شود میبایست چه انتظاری از قرآن داشت.
در برخی از آیات قرآن، به این مطلب اشارهشده که قرآن «تبیان هر چیز»(1) و «تفصیل هر چیز»(2) است. بر همین اساس، گروهی از مفسران و محققان، به این باور رسیدند که قرآن جامع همه علوم و فنون است و ما میتوانیم با مراجعه به قرآن، تمامی نیازهای علمی خویش را برآورده سازیم. (3)
اما مسئله اینجاست که اگر قرآن جامع همه علوم و فنون است، چرا اینقدر مختصر است و ناگفتههای فراوان دارد؟ آیا این انتظار از قرآن، انتظار موجهی است و آیا نمیشود تفسیر دیگری از تبیان و تفصیل هر چیز ارائه کرد؟ بر همین اساس، گروهی از محققان و مفسران به این باور رهنمون شدند که قرآن، کتاب هدایت است و منظور از بیان و تفصیل هر چیز، هر چیز لازم الذکر در حوزه هدایت است؛ نه هر چیز به شکل مطلق. بیجهت نیست که در همین آیات، به این نکته تصریحشده که این کتاب، مایه هدایت است و در چارچوب هدایت، گفتنیها را گفته است.
بنابراین، قرآن هیچگاه چنین ادعا نکرده که جامع همه علوم و فنون و بینیاز از علوم تجربی است.(4) در بسیاری از آیات قرآن، این مطلب گوشزد شده که خداوند در قرآن، درصدد بیان هر حقیقتی نبوده است و بسیاری از حقایق را باآن که خدا میدانسته، اما بازگو نکرده است. به این نمونهها بنگرید:
با این که خداوند از داستان برخى از پيامبران خبر داده و حتی برخی از آنها را چندین بار در قرآن تکرار میکند، اما از بیان داستان انبیای دیگر، خودداری میکند.(5)
با اینکه خداوند به اسرار منافقان آگاه است، اما بااینحال، آنها را افشا نمیکند.(6)
خداوند تصریح میکند که بهتمامی پرسشها پاسخ نمیدهد و در حوزه علم، معارف محدودی به ما عطا کرده است.(7)
نتیجه آنکه دیدگاه صحیح ازاینقرار است که قرآن، تبیان و تفصیل امور هدایتی است و گفتنیها در این حوزه را به شکل کامل و جامع بیان کرده است؛ نه اینکه جامع همه علوم و فنون باشد. نه دین و قرآن، ما را از علوم تجربی بینیاز میسازند؛ نه بالعکس.
نکته دوم:
این مطلب، به معنای آن نیست که قرآن، درباره حقایق مربوط به نجوم، زیست، جنین و غیره، هیچ سخنی نگفته است. در بسیاری از آیات قرآن، خداوند در راستای بیان امور هدایتی، به این حقایق اشارهکرده است. مثلاً برای بیان نظم و تدبیر در آفرینش، به مراحل شکلگیری جنین میپردازد یا برای بیان قدرت خویش، به پیچیدگی و گستردگی خلقت زمین و آسمان اشاره میکند.
همچنین، گاهی نیز بیان این حقایق در عصر جاهلیت -که هنوز این حقایق پنهان بودند- بهمنظور اثبات اعجاز قرآن و الهی بودنش، برای نسلهای بعدی است. بیان حقایق پنهان از سوی شخص امّی (درس نخوانده) در عصری که این حقایق برای عالمان آن دوره نیز مجهول بود، دلیل و گواه موجهی است بر اینکه آنچه او میگوید، کلام خودش نیست، بلکه کلام خدا است.(8)
در هر دو صورت، مشخص میشود چرا قرآن به بیان حقایق علمی نمیپردازد و اگر گاهی به مناسبت، به این حوزه ورود میکند، اختصار و اجمال را مراعات کرده و تفصیلاً به توضیح آنها نمیپردازد.
نکته سوم:
نکته بعدی که مرتبط با نکات سابق است، ازاینقرار است که:
با توجه به اینکه بیانات قرآن درزمینهٔ حقایق علمی، مختصر است، در تفسیر و توضیح تفصیلی آن، پیش داشتهای ذهنی مفسران، نقش بسزایی ایفاء میکند. به همین جهت، ممکن است در دورهای، برخی از حقایق علمی مندرج درآیات قرآن، به شکلی تفسیر شود که در دورههای بعدی، این تفسیر برخلاف علوم تجربی باشد؛ ازاینرو، تجدیدنظر در آن تفسیر و متناسبسازی آن با نظریههای علمی جدید، لازم میگردد.
با عنایت به این نکته، در ادامه، به تفسیر و توضیح بیشتر مراحل شکلگیری جنین در آیه 14 سوره مؤمنون میپردازیم تا از این طریق، روشن شود، این آیه اگرچه مختصر است، اما غلط و نادرست نیست: «سپس نطفه را بهصورت علقه و علقه را بهصورت مضغه و مضغه را بهصورت استخوانهایی درآورديم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانديم؛ سپس آن را آفرينش تازهاى داديم؛ پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است.»
مرحله اول: نطفه
نطفه به معنای آب کم است و به همین جهت، به منی آب گفته میشود. درآیات متعددی -ازجمله آیه 13 سوره مؤمنون یا آیه 37 سوره قیامت و یا آیه 77 سوره یس و غیره- به این مرحله اشارهشده است.
نطفه اولین مرحله از سیر تکاملی انسان و نقطه آغازین پیدایش انسانها است که ماحصل ترکیب آب مرد و زن و یا بهاصطلاح علمی سلولهای جنسی زن و مرد است که در فرآیندی بیولوژیکی در بدن هر یک از زن و مرد پدید آمده است.
مرحله دوم: تشکیل جنین انسان از علقه
علقه به معانی مختلفی استعمال شده ازجمله آویزگاه، چیز چسبان، خون، لخته خون و ... (9)
بسیاری از مفسران قدیم و جدید، علقه را به معنای خون بسته در نظر گرفتند (10) و به همین جهت، این تفسیر از قرآن، با دستاورد علم جدید در حوزه جنینشناسی، در تعارض قرار گرفت. در علم جدید اثباتشده که تخمکی که با اسپرم مرد لقاح یافته، فاقد سلول خونی است. این تخمک در طول هفته دوم بارداری، به دیواره رحم آویزان میشود و غشاهای جنینی بهتدریج تشکیل میشود و تخمک مذکور را به جسم مادر مرتبط میسازد تا عمل تغذیه از خون مادر آغاز شود.(11)
به همین جهت، برخی از مفسران معاصر، متوجه این حقیقت شده و درنتیجه، معنای دیگر علقه را پیش کشیدند که باریشه لغوی علقه نیز تناسب بیشتری دارد؛ اما سابقاً مغفول مانده بود: چیزی که آویخته میشود (12). در این صورت، میان علم و تفسیر مشهور از دین، تعارض شکلگرفته نه علم و حقیقت دین. درواقع، خطا در معرفت ما از دین راهیافته، نه در خودِ دین.
با عنایت به معنای دیگری که علقه دارد و علم جدید به آن نظر دارد، نهفقط تعارض میان علم و دین مرتفع میشود، بلکه جنبه اعجازین قرآن نیز مشخص میشود چراکه قرآن در عصری از علقه بودن و آویز بودن تخمک بعد از لقاح سخن میگوید که هیچ ابزاری برای مشاهده با چشم مسلح نبود و این حقیقت از همگان پنهان بود.
مرحله سوم: تشکیل مضغه
مضغه به معنای گوشت جویده (13) یا خون غلیظ است (14) که در دو آیه آمده است: یکی آیه 14 سوره مؤمنون که بهصورت مطلق آمده و دیگری آیه 5 سوره حج که به دو صورت ذکرشده است: «ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَۀ».
در علم جنینشناسی آمده که گوشت و استخوان و چشم و گوش و اندام جنسی، از هفته سوم بارداری شروع به شکلگیری میکنند و تا ماه ششم تکمیل میگردند؛ یعنی از وقتیکه علقه شکل گرفت و در جداره رحم آویزان شد، مرحله مضغۀ شروع میشود و تا چند ماه طول میکشد. از هفته سوم تا پایان هفته چهارم، هیچ تمایزی میان اعضا و اندام نیست و به همین جهت، میشود به آن مضغه غیرمخلّقۀ (نامتمایز) گفت. بعد از مدتی آرامآرام اندام از هم متمایز میشوند که میتوان به آن مضغۀ مخلّقۀ (متمایز) گفت.
مرحله چهارم: تشکیل استخوان
از اواخر هفته ششم، یعنی همان زمانی که گوشت در حال تمایز اندام است اما هنوز به کمال نرسیده است (مضغه مخلّقۀ)، استخوان نیز شکل میگیرد و مضغه به سلولهای استخوانی تبدیل میشود؛ چنانکه خداوند در آیه 14 سوره مؤمنون به این حقیقت اشاره دارد که «ً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً».
مرحله پنجم: پوشاندن گوشت بر استخوان
در مرحله بعد، همین استخوانی که از مضغه (گوشت جویده) ایجادشده، توسط گوشت و عضلات پوشیده میشود. این گوشت، غیر از گوشت سابق است و به همین جهت، قرآن به گوشت سابق، مضغۀ میگوید اما به گوشت لاحق که بر استخوان میآید، لحم میگوید. آیا اشاره به این حقیقت در قرآن، غیرازآن است که از جانب خداوند نازلشده و متکی به علم الهی، از حقایق پرده برمیدارد؟!
مرحله ششم: دمیدن روح در جنین
درآیات متعددی از قرآن، به دمیدن روح در بدن اشارهشده است؛ ازجمله درآیات 28 و 29 سوره حجر یا آیات 7 تا 9 سوره سجده. همچنین در آیه 14 سوره مؤمنون به این نکته اشارهشده که بعد از مراحل سابق، خداوند خلقت دیگری ایجاد میکند که به دمیدن روح و از سنخ دیگر بودنش اشاره دارد.(15)
بنا بر آن چه گذشت، روشن میشود که نهفقط قرآن و اسلام با علم تعارضی ندارند، بلکه علم بهخوبی از اعجازین بودن قرآن پرده برمیدارد چراکه علم حقایقی را برملا میسازد که قرنها پیش، قرآن به آن حقایق بهاختصار اما صحیح و دقیق، اشاره داشت.
نتیجه:
در تفسیر قرآن، ابتدا باید انتظار معرفتی خود از قرآن را مشخص نمود. اگرچه گروهی از مفسران، قرآن را جامع علوم و فنون دانستند، اما به باور صحیح، قرآن بیان و تفصیل امور هدایتی است و درزمینه هدایت بشر، جامع همه نکات لازم الذکر است. از این منظر، قرآن به دنبال توضیح تفصیلی حقایق علمی نیست و اگر گاهی به مناسبت، بهاختصار، به برخی از حقایق علمی اشاره میکند، یا برای اظهار جنبه اعجازین خود است یا برای ابلاغ پیام هدایتی مرتبط. همین اختصار، سبب میشود که در دورههایی، مفسران متناسب با ذهنیت و پیش داشتهای علمی خود، تفسیری از قرآن را ارائه کنند که در دورههای بعدی توسط علم، نقض شود. در چنین مواردی، آنچه نقض و نقد شده، تفسیر و معرفت بشری مفسران از قرآن بوده، نه خود آیات قرآن که متصل به علم بیکران و خطاناپذیر خدا است؛ بنابراین، نه دین و قرآن، ما را از علوم تجربی بینیاز میسازند؛ نه بالعکس.
کلمات کلیدی:
مراحل رشد جنین، قرآن، علم و دین.
پینوشتها:
- سوره نحل، آیه 89.
- سوره یوسف، آیه 111.
- برای مطالعه بیشتر در این زمینه، رک: مجموعه نویسندگان، نقد و بررسي ديدگاه مفسران در تفسير آيه 89 سوره مبارکه نحل، مجله دانشگاه قم، بهار و تابستان 1395 ش.
- طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، 1374 ش، ج 12، ص 469.
- سوره نساء، آیه 164.
- سوره توبه، آیه 101.
- سوره اسراء، آیه 85.
- برای مطالعه بیشتر در این زمینه، رک: جواهری، سید محمدحسن، پاسخ به شبهات اعجاز و تحدی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1397 ش، ص 104-105.
- . ابن منظور، محمد، لسان العرب، انتشارات دار صادر، 1414، ج 10، ص 261-267؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، انتشارات هجرت، 1410، ج 2، ص 1296.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، 1374 ش، ج 14، ص 18.
- وی سادلر، توماس، جنینشناسی لانگمن، انتشارات ارجمند، 1385 ش، ص 89.
- بوکاوی، موریس، مقایسهای بین تورات انجیل قرآن و علم، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، 1357 ش، ص 273.
- شاذلی، سید بن قطب، فی ظلال القرآن، دارالشروق، 1412 ق، ج 5، ص 581.
- شاذلی، سید بن قطب، فی ظلال القرآن، دارالشروق، 1412 ق، ج 6، ص 16.
- برای مطالعه بیشتر در این زمینه، رک: مجموعه نویسندگان، «مقایسه مراحل تکامل جنین انسان از دیدگاه قرآن، حدیث و علم جنینشناسی»، مجله پژوهشهای علم و دین، پاییز و زمستان 1389 ش.
برگرفته از: https://api.pasokhgoo.ir/books/files/SdapCo6vn3cgdwPdqVN5SYNDgZkrwfhBWez...